۸۳٬۴۶۰
ویرایش
(لینک درون متنی) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =2 | | تعداد جلد =2 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =12095 | ||
| کتابخوان همراه نور =12095 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۲۹: | خط ۳۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
يكى از رسالههاى مهم مجموعه حاضر، تكليف كفّار است. بعضى از قدما نظير [[ابن بابویه، محمد بن علی|مرحوم صدوق]] و [[علمالهدی، علی بن حسین|سيدمرتضى]] فرمودهاند ولد الزّنا نجس است اما اين نجاستى كه فرمودهاند از يك حرف ديگرى سرچشمه مىگيرد و آن اين است كه ولدالزنا كافر است. بعضى از روايات فرمودند كه انسان نبايد از آب غسّاله ولدالزنا غسل كند چون وى كافر است. به نظر برخى از فقها كودكان در اسلام و كفر تابع پدر و مادر خود هستند بچه مسلمانها محكوم به اسلامند و فرزندان كفار حكم كفار را دارند. | يكى از رسالههاى مهم مجموعه حاضر، تكليف كفّار است. بعضى از قدما نظير [[ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی|مرحوم صدوق]] و [[علمالهدی، علی بن حسین|سيدمرتضى]] فرمودهاند ولد الزّنا نجس است اما اين نجاستى كه فرمودهاند از يك حرف ديگرى سرچشمه مىگيرد و آن اين است كه ولدالزنا كافر است. بعضى از روايات فرمودند كه انسان نبايد از آب غسّاله ولدالزنا غسل كند چون وى كافر است. به نظر برخى از فقها كودكان در اسلام و كفر تابع پدر و مادر خود هستند بچه مسلمانها محكوم به اسلامند و فرزندان كفار حكم كفار را دارند. | ||
بعضى از فقها فرمودهاند كه ولدالزنا كافر است حتى اگر به حد بلوغ برسد و اسلام را بپذيرد لكن اين نظريه ضعيف است و ادلهاى كه به آنها استناد داده شده است قابل اعتماد نيست و اما ولدالزناى غيربالغ مشهور فقها را عقيده بر اين است كه چون او نسب ندارد، نه خود مسلمان است چون بالغ نيست و نه در حكم اسلام است چون پدر و مادر شرعى ندارد و همچنين كودكى كه از آميزش يك مرد و يك زن كافر به وجود آمده است نه كافر است چون به حد بلوغ نرسيده و اظهار اسلام نكرده است و نه در حكم كفر است زيرا پدر و مادر قانونى ندارد در نتيجه بچه متكوّن از زنا نه مسلمان است و نه كافر خواه پدر و مادر طبيعى او مسلمان باشند، خواه كافر و خواه مسلمان و ديگرى كافر، در حكم اسلام و كفر هم نيست و نه احكام اسلام بر او جارى مىشود و نه احكام كفر. | بعضى از فقها فرمودهاند كه ولدالزنا كافر است حتى اگر به حد بلوغ برسد و اسلام را بپذيرد لكن اين نظريه ضعيف است و ادلهاى كه به آنها استناد داده شده است قابل اعتماد نيست و اما ولدالزناى غيربالغ مشهور فقها را عقيده بر اين است كه چون او نسب ندارد، نه خود مسلمان است چون بالغ نيست و نه در حكم اسلام است چون پدر و مادر شرعى ندارد و همچنين كودكى كه از آميزش يك مرد و يك زن كافر به وجود آمده است نه كافر است چون به حد بلوغ نرسيده و اظهار اسلام نكرده است و نه در حكم كفر است زيرا پدر و مادر قانونى ندارد در نتيجه بچه متكوّن از زنا نه مسلمان است و نه كافر خواه پدر و مادر طبيعى او مسلمان باشند، خواه كافر و خواه مسلمان و ديگرى كافر، در حكم اسلام و كفر هم نيست و نه احكام اسلام بر او جارى مىشود و نه احكام كفر. | ||
خط ۳۹: | خط ۴۰: | ||
مشهور فقها اين قاعده را قبول دارند و بعضى نيز ادعاى اجماع كردهاند. در مقابل مشهور، برخى از بزرگان مثل مرحوم [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]]، مرحوم استرآبادى و مرحوم [[بحرانی، یوسف بن احمد|صاحب حدائق]]، منكر اين قاعده هستند. برخى فقها در نماز قضا تصريح مىكنند كه بر كافر اصلى قضاى نمازهايى كه در حال كفر نخوانده است واجب نيست عدهاى در اين مسأله گفتهاند سرّ چنين حكمى اين است كه مقتضى وجود ندارد يعنى كافر امر به نماز ندارد و تكليفى متوجه او نيست تا قضاى اين تكليف در حال اسلام بر او واجب باشد اما اين نظريه را اكثر علماى شيعه نپذيرفته و گفتهاند كافر در خارج از وقت نماز مكلف به قضاست همانطورى كه در داخل وقت مكلف به اداى نماز مىباشد و اگر بعد از اسلام قضاى نماز از او ساقط شده است به خاطر بخششى است كه از طرف خداوند شامل حال او گشته است. | مشهور فقها اين قاعده را قبول دارند و بعضى نيز ادعاى اجماع كردهاند. در مقابل مشهور، برخى از بزرگان مثل مرحوم [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]]، مرحوم استرآبادى و مرحوم [[بحرانی، یوسف بن احمد|صاحب حدائق]]، منكر اين قاعده هستند. برخى فقها در نماز قضا تصريح مىكنند كه بر كافر اصلى قضاى نمازهايى كه در حال كفر نخوانده است واجب نيست عدهاى در اين مسأله گفتهاند سرّ چنين حكمى اين است كه مقتضى وجود ندارد يعنى كافر امر به نماز ندارد و تكليفى متوجه او نيست تا قضاى اين تكليف در حال اسلام بر او واجب باشد اما اين نظريه را اكثر علماى شيعه نپذيرفته و گفتهاند كافر در خارج از وقت نماز مكلف به قضاست همانطورى كه در داخل وقت مكلف به اداى نماز مىباشد و اگر بعد از اسلام قضاى نماز از او ساقط شده است به خاطر بخششى است كه از طرف خداوند شامل حال او گشته است. | ||
قابل توجه اينكه ادلهاى كه در اشتراك كفار با مسلمين در فروع وجود دارد قطع نظر از اجماع فقهاء، اطلاق ادله احكام از آيات كريمه و روايات كثيره است چون هيچ كدام مانند '''«اقيموا الصلاة»''' و '''«لله على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا»''' و غيرهما مقيد به اسلام نشده است. مضافاً اينكه بعضى آيات در تكليف كفار به فروع صريح است مانند قوله تعالى: '''«و ويل للمشركين الذين لايؤتون الزكوة»''' و قوله عزوجل: '''«قالوا لمنك من المصلّين»''' و قوله تعالى: '''«فلا صدق و لا صلى»'''. برخى از فقها مىفرمايند اگر كفار به فروع ما مكلف نباشند لازم مىآيد كه نسبت به فروع اصلاً تكليفى نداشته باشند و از آن نيز لازم مىآيد كه فقط به يك تكليف مكلف باشند و آن اسلام است پس براى هيچ يك از اعضا و جوارح آنان اصلاً تكليفى نيست و در همه افعال و صفات، مطلق العنان و رها هستند. | قابل توجه اينكه ادلهاى كه در اشتراك كفار با مسلمين در فروع وجود دارد قطع نظر از اجماع فقهاء، اطلاق ادله احكام از آيات كريمه و روايات كثيره است چون هيچ كدام مانند'''«اقيموا الصلاة»''' و'''«لله على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا»''' و غيرهما مقيد به اسلام نشده است. مضافاً اينكه بعضى آيات در تكليف كفار به فروع صريح است مانند قوله تعالى:'''«و ويل للمشركين الذين لايؤتون الزكوة»''' و قوله عزوجل:'''«قالوا لمنك من المصلّين»''' و قوله تعالى:'''«فلا صدق و لا صلى»'''. برخى از فقها مىفرمايند اگر كفار به فروع ما مكلف نباشند لازم مىآيد كه نسبت به فروع اصلاً تكليفى نداشته باشند و از آن نيز لازم مىآيد كه فقط به يك تكليف مكلف باشند و آن اسلام است پس براى هيچ يك از اعضا و جوارح آنان اصلاً تكليفى نيست و در همه افعال و صفات، مطلق العنان و رها هستند. | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن كتاب | مقدمه و متن كتاب | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |