پرش به محتوا

آشنایی با تفاسیر (به ضمیمه مسأله عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى كنند' به 'می‌کنند'
جز (جایگزینی متن - 'مى پذ' به 'می‌پذ')
جز (جایگزینی متن - 'مى كنند' به 'می‌کنند')
خط ۵۳: خط ۵۳:
معتقدند از زمان [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]] و فيض در تفاسير شيعه به روايات عنايات كامل شده و سبب تدوین تفسيرهاى روايى مانند برهان و نور الثقلين شد، سپس 30 تفسير ديگر شيعه را بدون ارزيابى نام مى برند.  
معتقدند از زمان [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]] و فيض در تفاسير شيعه به روايات عنايات كامل شده و سبب تدوین تفسيرهاى روايى مانند برهان و نور الثقلين شد، سپس 30 تفسير ديگر شيعه را بدون ارزيابى نام مى برند.  


تفاسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاویل في وجوه التأویل|كشاف]]، سور آبادى، رازى، زاد المسير، بيضاوى، [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، قرطبى، و غريب القرآن نيشابورى از اهل سنت را نيز به همان سبک بررسى مى كنند.
تفاسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاویل في وجوه التأویل|كشاف]]، سور آبادى، رازى، زاد المسير، بيضاوى، [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، قرطبى، و غريب القرآن نيشابورى از اهل سنت را نيز به همان سبک بررسى می‌کنند.


در تاريخ تفسير قرآن، بعد از مطرح كردن پرسشهایى كه برای خوانندگان قرآن پيش مى‌آيد در علت این پرسشها مینویسد: طبيعتا این پرسشها موجب شده كه از همان زمان نزول قرآن سئوالايى از رسول خدا(ص) بشود و پاسخ آنها را دريافت كنند، همین پاسخها و احيانا توضيحات بدون پرسش، تفسير قرآن شده است. ايشان مفاد آيه 19 قيامت و 44 سوره نحل را نياز آيات به تفسير دانسته، سپس عمده‌ى مصادرى را كه با مراجعه به آنها مى توان، با مفسرّان سده اول و دوم و سوم و کتاب‌هاى آنان آشنا شد را بيان كرده‌اند.  
در تاريخ تفسير قرآن، بعد از مطرح كردن پرسشهایى كه برای خوانندگان قرآن پيش مى‌آيد در علت این پرسشها مینویسد: طبيعتا این پرسشها موجب شده كه از همان زمان نزول قرآن سئوالايى از رسول خدا(ص) بشود و پاسخ آنها را دريافت كنند، همین پاسخها و احيانا توضيحات بدون پرسش، تفسير قرآن شده است. ايشان مفاد آيه 19 قيامت و 44 سوره نحل را نياز آيات به تفسير دانسته، سپس عمده‌ى مصادرى را كه با مراجعه به آنها مى توان، با مفسرّان سده اول و دوم و سوم و کتاب‌هاى آنان آشنا شد را بيان كرده‌اند.  
خط ۶۷: خط ۶۷:
مباحث قرآنى کتاب  
مباحث قرآنى کتاب  


در بحث قرآنى پس از بررسى اقوال در معاد به تحليل مفاد چهل آيه قرآن كه دلالت بر معاد جسمانى دارند پرداخته و معتقدند از آيات قرآن استفاده می‌شود كسانى كه معاد را نمی‌پذيرند برای انكار دليلى ندارند بلكه فقط مى توانند بگویند در ثبوت آن شك داشته و علم نداريم. سپس حدود بيست تعبير از قرآن ذكر مى كنند كه روى هم رفته از آنها همین مطلب استفاده می‌شود و اينكه مساله معاد از مسائلى است كه منكران هيچ دليلى برعدم آن ندارند. سپس دو روايت را كه مفادشان همین مطلب است ذكر كرده و در ادامه آيات متعددى دال بر معاد را مطابق محتوايشان به ده قسم، تقسيم و نمونه‌هایى از این آيات دهگانه را مى‌آورند. قبل از استدلال‌هاى قرآنى، برای توجه به فطرى بودن معاد، به چهار مقدمه استناد مى كنند:
در بحث قرآنى پس از بررسى اقوال در معاد به تحليل مفاد چهل آيه قرآن كه دلالت بر معاد جسمانى دارند پرداخته و معتقدند از آيات قرآن استفاده می‌شود كسانى كه معاد را نمی‌پذيرند برای انكار دليلى ندارند بلكه فقط مى توانند بگویند در ثبوت آن شك داشته و علم نداريم. سپس حدود بيست تعبير از قرآن ذكر می‌کنند كه روى هم رفته از آنها همین مطلب استفاده می‌شود و اينكه مساله معاد از مسائلى است كه منكران هيچ دليلى برعدم آن ندارند. سپس دو روايت را كه مفادشان همین مطلب است ذكر كرده و در ادامه آيات متعددى دال بر معاد را مطابق محتوايشان به ده قسم، تقسيم و نمونه‌هایى از این آيات دهگانه را مى‌آورند. قبل از استدلال‌هاى قرآنى، برای توجه به فطرى بودن معاد، به چهار مقدمه استناد می‌کنند:


1. فطرت تحت تاثير عوامل جغرافيايى، زمانى، نژادى، سياسى و... قرار نمی‌گیرد.  
1. فطرت تحت تاثير عوامل جغرافيايى، زمانى، نژادى، سياسى و... قرار نمی‌گیرد.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش