پرش به محتوا

الإمام البقاعي جهاده و منهاج تاويله بلاغة القرآن الكريم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى شود' به 'می‌شود'
جز (جایگزینی متن - 'مى داند' به 'می‌داند')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'مى شود' به 'می‌شود')
خط ۲۲: خط ۲۲:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =17390
| کتابخانۀ دیجیتال نور =17390
| کتابخوان همراه نور =10525
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۴۰: خط ۴۱:




اشارات بقاعى در قرآن را تدوين و ميفرمايد: مفهوم تناسب نزد بقاعى، علمى است كه در آن به علل ترتيب اجزاء قرآن و سير بلاغى آيات در مطابقت آنها با مقتضاى حال پرداخته‌اند. او در بيان تناسب آيات برای هر آيه مقدمه‌اى ذكر می‌كند كه در آن به اقتضاى حال آيه، ترتيب قرار گرفتن آن آيه نسبت به آيه قبل و بعد و... اشاره و با اين روش اسرار تكرار قصه‌ها، افاده معناى خاص هر یک از جملات كه ظاهرا شبيه یکديگرند را تبيين و معتقدند، تناسب آيات سرّ بلاغت قرآن بوده و قرآن را از جهت مفردات، تركيب و ترتيب آيات معجزه دانسته و می‌گوید: هر سوره‌اى غرض واحدى داشته كه آيات از اوّل تا آخر پيرامون آن هستند، به طور مثال ايشان در غرض اصلى سوره فاتحه چنين می‌نويسد: «مقصود از ارسال پيامبرن و انزال كتب، نصب شريعت و مقصود از نصب شريعت جمع كردن خلائق بر محور حق و... می‌باشد». بقاعى قائل است قسمت اول هر سوره با آخر سوره قبل مربوط است و هيچ وقف تامى در قرآن و در آخر سوره نمی‌باشد بلكه آخر سوره به اول سوره بعدى اتصال دارد، همانطور كه اول آن به آخر سوره قبل مربوط است. او فهم بهتر آيات را متوقف بر شناخت مقصود سوره و اسم هر سوره‌اى را معرف مقصود آن سوره می‌داند، همينطور آيه اول هر سوره را اشاره‌اى به جوهر و معناى كلى سوره دانسته‌اند، بدين جهت كه اسم هرچيزى به صورت اجمال دال بر معناى تفصيلى آن چيز دارد، اگر چه تصريحى، از بقاعى به عقيده‌اش در اين باره نرسيده است لكن روش تفسيرى ايشان دلالت بر توقيفى بودن اسماء سوره‌ها و متضمن معانى عميق بودن آنها دارد. او در تفسير آيات اكتفا به ربط آيه با آيات بعدى‌اش نكرده بلكه تناسب با آيات قبلى را هم لحاظ كرده و بر اين باور است؛ اختلاف الفاظ و تغيير نظم، ايجاز و اطناب تعابير، در راستاى اغراض مختلف، اصلى بزرگ از اصول تاويل بيانى قرآن بود و آيات قرآنى متشكل از جمعى از جملات نحوى است كه هركدام در اعراب مستقلند، در عين حال معنى كلام تمام نمى شود مگر با در نظر گرفتن جميع جملات.
اشارات بقاعى در قرآن را تدوين و ميفرمايد: مفهوم تناسب نزد بقاعى، علمى است كه در آن به علل ترتيب اجزاء قرآن و سير بلاغى آيات در مطابقت آنها با مقتضاى حال پرداخته‌اند. او در بيان تناسب آيات برای هر آيه مقدمه‌اى ذكر می‌كند كه در آن به اقتضاى حال آيه، ترتيب قرار گرفتن آن آيه نسبت به آيه قبل و بعد و... اشاره و با اين روش اسرار تكرار قصه‌ها، افاده معناى خاص هر یک از جملات كه ظاهرا شبيه یکديگرند را تبيين و معتقدند، تناسب آيات سرّ بلاغت قرآن بوده و قرآن را از جهت مفردات، تركيب و ترتيب آيات معجزه دانسته و می‌گوید: هر سوره‌اى غرض واحدى داشته كه آيات از اوّل تا آخر پيرامون آن هستند، به طور مثال ايشان در غرض اصلى سوره فاتحه چنين می‌نويسد: «مقصود از ارسال پيامبرن و انزال كتب، نصب شريعت و مقصود از نصب شريعت جمع كردن خلائق بر محور حق و... می‌باشد». بقاعى قائل است قسمت اول هر سوره با آخر سوره قبل مربوط است و هيچ وقف تامى در قرآن و در آخر سوره نمی‌باشد بلكه آخر سوره به اول سوره بعدى اتصال دارد، همانطور كه اول آن به آخر سوره قبل مربوط است. او فهم بهتر آيات را متوقف بر شناخت مقصود سوره و اسم هر سوره‌اى را معرف مقصود آن سوره می‌داند، همينطور آيه اول هر سوره را اشاره‌اى به جوهر و معناى كلى سوره دانسته‌اند، بدين جهت كه اسم هرچيزى به صورت اجمال دال بر معناى تفصيلى آن چيز دارد، اگر چه تصريحى، از بقاعى به عقيده‌اش در اين باره نرسيده است لكن روش تفسيرى ايشان دلالت بر توقيفى بودن اسماء سوره‌ها و متضمن معانى عميق بودن آنها دارد. او در تفسير آيات اكتفا به ربط آيه با آيات بعدى‌اش نكرده بلكه تناسب با آيات قبلى را هم لحاظ كرده و بر اين باور است؛ اختلاف الفاظ و تغيير نظم، ايجاز و اطناب تعابير، در راستاى اغراض مختلف، اصلى بزرگ از اصول تاويل بيانى قرآن بود و آيات قرآنى متشكل از جمعى از جملات نحوى است كه هركدام در اعراب مستقلند، در عين حال معنى كلام تمام نمی‌شود مگر با در نظر گرفتن جميع جملات.


بقاعى نظم تركيبى قرآن را مرتبط به اسلوب و سياق جملات قريب و بعيد آيات با محور اصلى سوره دانسته، اگرچه اين ارتباط را در وهله اول محسوس نمی‌داند چرا كه با گسترش دائره سياق، تاثير خصوصيات بنايى سوره‌ها دقيقتر می‌شود. به عقيده او تعابير قرآن در اغراض كلى آن در هيچ جاى آن شبيه نيستند بلكه از الفاظ متفاوتى جهت افاده معنا استفاده شده كه هر كدام معناى خاصى دارند اگرچه در ظاهر مترادف يا مشتق از یک ريشه هستند.  
بقاعى نظم تركيبى قرآن را مرتبط به اسلوب و سياق جملات قريب و بعيد آيات با محور اصلى سوره دانسته، اگرچه اين ارتباط را در وهله اول محسوس نمی‌داند چرا كه با گسترش دائره سياق، تاثير خصوصيات بنايى سوره‌ها دقيقتر می‌شود. به عقيده او تعابير قرآن در اغراض كلى آن در هيچ جاى آن شبيه نيستند بلكه از الفاظ متفاوتى جهت افاده معنا استفاده شده كه هر كدام معناى خاصى دارند اگرچه در ظاهر مترادف يا مشتق از یک ريشه هستند.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش