۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مى دهند' به 'میدهند') |
جز (جایگزینی متن - 'مى آورد' به 'میآورد') |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
با استخراج 20 نوع ازانواع وحى با استناد به آيات قرآن در تعريف وحى مىفرمايد: «الوحى القاء المعنى بنحو يخفى على غير من قصد افهامه» و پس از ذكر اقسام پنجگانه وحى، متذكر مى شوند كه واژه وحى 87 بار در قرآن استعمال شده است. | با استخراج 20 نوع ازانواع وحى با استناد به آيات قرآن در تعريف وحى مىفرمايد: «الوحى القاء المعنى بنحو يخفى على غير من قصد افهامه» و پس از ذكر اقسام پنجگانه وحى، متذكر مى شوند كه واژه وحى 87 بار در قرآن استعمال شده است. | ||
در علم پيامبران و امامان به تاویل قرآن بر این باور هستند كه: صرف نظر از رواياتى كه در تفسير '''«و ما يعلم تأویله الا الله و الراسخون في العلم»''' میتوان از آنها الهام گرفت، معناى راسخون منطبق بر اهلبيت ع بوده و 8 روايت در تاييد | در علم پيامبران و امامان به تاویل قرآن بر این باور هستند كه: صرف نظر از رواياتى كه در تفسير '''«و ما يعلم تأویله الا الله و الراسخون في العلم»''' میتوان از آنها الهام گرفت، معناى راسخون منطبق بر اهلبيت ع بوده و 8 روايت در تاييد میآورد. | ||
در بررسى سوره تكاثر، خوانندگان را متوجه این مطلب میکند كه آنچه در اسلام محكوم است بازماندن از ياد خدا به واسطه كثرت ثروت و اولاد است نه مطلق كثرت و معتقد در فقره '''«ثم لتسئلنّ يومئذ عن النعيم»''' تفسير نعيم به مال دنيا و سخنى از اهلبيت به میان نياوردن از كمال بى سليقگى است. | در بررسى سوره تكاثر، خوانندگان را متوجه این مطلب میکند كه آنچه در اسلام محكوم است بازماندن از ياد خدا به واسطه كثرت ثروت و اولاد است نه مطلق كثرت و معتقد در فقره '''«ثم لتسئلنّ يومئذ عن النعيم»''' تفسير نعيم به مال دنيا و سخنى از اهلبيت به میان نياوردن از كمال بى سليقگى است. |
ویرایش