پرش به محتوا

دو سفرنامه در باره لرستان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مي‌' به 'می'
جز (جایگزینی متن - '| تعداد جلد =1 | کد پدیدآور =' به '| تعداد جلد =1 | کتابخانۀ دیجیتال نور = | کد پدیدآور =')
جز (جایگزینی متن - 'مي‌' به 'می')
خط ۳۸: خط ۳۸:


== ساختار ==
== ساختار ==
در ابتدا رساله‌ى لرستان و لرها نوشته مينورسكي كه توسط دكتر امان اللهي به از فرانسه به فارسی ترجمه شده با معرفي زندگی‌نامه نویسنده، توسط مترجم آغاز مي‌گردد. سپس فهرستی از مندرجات اين سفرنامه و بعد از آن متن سفرنامه شروع مي‌گردد. در ادامه يادداشت‌هایی درباره لرستان، نوشته [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] عنوان گرديده است. در ابتداي اين يادداشت، پيش‌گفتاري از مترجم و زندگی‌نامه [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] توسط، آقاي امان‌اللهي و در ادامه فهرست مطالب اين بخش و سپس متن يادداشت ذكر مي‌گردد. در اين يادداشت مي‌خوانيم مسافرت [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] از دزفول به منگره، دره منگره، مسافرت از دزفول به بروجرد، گزارش جاده خرم‌آباد، بيرانوند، بروجرد و يادداشت‌هاي مسافرت از دزفول به خرم‌آباد و بروجرد و در پايان اين يادداشت، گزارشی از جاده کرمانشاه به خرم‌آباد مشاهده مى‌گردد. در پايان سفرنامه لرستان، نوشته بارون دوبد با گفتارى از مترجم آغاز مى‌گردد و سپس كتاب، با حواشى و توضيحاتى از مترجمين به پايان مى‌رسد.
در ابتدا رساله‌ى لرستان و لرها نوشته مينورسكي كه توسط دكتر امان اللهي به از فرانسه به فارسی ترجمه شده با معرفي زندگی‌نامه نویسنده، توسط مترجم آغاز میگردد. سپس فهرستی از مندرجات اين سفرنامه و بعد از آن متن سفرنامه شروع میگردد. در ادامه يادداشت‌هایی درباره لرستان، نوشته [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] عنوان گرديده است. در ابتداي اين يادداشت، پيش‌گفتاري از مترجم و زندگی‌نامه [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] توسط، آقاي امان‌اللهي و در ادامه فهرست مطالب اين بخش و سپس متن يادداشت ذكر میگردد. در اين يادداشت میخوانيم مسافرت [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] از دزفول به منگره، دره منگره، مسافرت از دزفول به بروجرد، گزارش جاده خرم‌آباد، بيرانوند، بروجرد و يادداشت‌هاي مسافرت از دزفول به خرم‌آباد و بروجرد و در پايان اين يادداشت، گزارشی از جاده کرمانشاه به خرم‌آباد مشاهده مى‌گردد. در پايان سفرنامه لرستان، نوشته بارون دوبد با گفتارى از مترجم آغاز مى‌گردد و سپس كتاب، با حواشى و توضيحاتى از مترجمين به پايان مى‌رسد.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مؤلف به معرفي سرزمين لرستان مى‌پردازد و مى‌گويد كه در جنوب غربی ايران قرار دارد و در عهد مغول تحت عنوان لر بزرگ و لر كوچك شناخته مى‌شد. اما از زمان صفويه به بعد منطقه لر بزرگ به بختياري و كهكيلويه موسوم گرديد.
مؤلف به معرفي سرزمين لرستان مى‌پردازد و مى‌گويد كه در جنوب غربی ايران قرار دارد و در عهد مغول تحت عنوان لر بزرگ و لر كوچك شناخته مى‌شد. اما از زمان صفويه به بعد منطقه لر بزرگ به بختياري و كهكيلويه موسوم گرديد.


در بخشي به روزگار باستان در لرستان مي‌پردازد. وي مى‌افزايد كه مناطقي كه امروزه لرها در آن به سر مي‌برند، مدت‌ها پيش از كوچ ايرانيان مسكون بوده است و دور از دسترس آشورى‌ها و بيشتر زير نفوذ ايلاميان بوده است. همچنين آثار برخی از شهرهای باستاني در لرستان را بيان مي‌دارد.
در بخشي به روزگار باستان در لرستان میپردازد. وي مى‌افزايد كه مناطقي كه امروزه لرها در آن به سر میبرند، مدت‌ها پيش از كوچ ايرانيان مسكون بوده است و دور از دسترس آشورى‌ها و بيشتر زير نفوذ ايلاميان بوده است. همچنين آثار برخی از شهرهای باستاني در لرستان را بيان میدارد.


از اقتصاد و غني بودن اين منطقه از نظر معادن مي‌گويد و در ادامه به تيره‌هاي لرها و وجه تسميه آنان اشاره مى‌نمايد. شايد علل نسبت دادن لرها به خاطر محلي باشد كه موسوم به لور واقع در گردنه مانرود باشد كه مربوط به خاطره شهر اللور باشد.
از اقتصاد و غني بودن اين منطقه از نظر معادن میگويد و در ادامه به تيره‌هاي لرها و وجه تسميه آنان اشاره مى‌نمايد. شايد علل نسبت دادن لرها به خاطر محلي باشد كه موسوم به لور واقع در گردنه مانرود باشد كه مربوط به خاطره شهر اللور باشد.


لرها از نظر قوم شناسی مورد بررسی قرار گرفته‌اند. زبانشناسان، لرها را به منطقه فارس مربوط مي‌دانند و حال آن كه روايات محلي لرهاي اصلی را قبايلي مي‌داند كه از مانرود آمده‌اند.
لرها از نظر قوم شناسی مورد بررسی قرار گرفته‌اند. زبانشناسان، لرها را به منطقه فارس مربوط میدانند و حال آن كه روايات محلي لرهاي اصلی را قبايلي میداند كه از مانرود آمده‌اند.


لرها به گروه‌هاي چهارگانه ممسني‌ها، كهگيلويه، طوايف بختياري، طوايف لرستان تقسيم مي‌شوند.
لرها به گروه‌هاي چهارگانه ممسني‌ها، كهگيلويه، طوايف بختياري، طوايف لرستان تقسيم میشوند.


در بخش بعدي مذهب و زبان لري را خاطر نشان مى‌كند. در بخش تاريخ لرستان، از تاريخ لرستان در دو زمان صفويه و بعد از صفويه مطالبى را ذكر مي‌كند.
در بخش بعدي مذهب و زبان لري را خاطر نشان مى‌كند. در بخش تاريخ لرستان، از تاريخ لرستان در دو زمان صفويه و بعد از صفويه مطالبى را ذكر میكند.


در بخشي ديگر اتابكان لر بزرگ و لر كوچك و سلسله آنان را ياد آور می‌شود.
در بخشي ديگر اتابكان لر بزرگ و لر كوچك و سلسله آنان را ياد آور می‌شود.
خط ۵۹: خط ۵۹:
گزارش سفرنامه يادداشت‌هایی درباره لرستان.
گزارش سفرنامه يادداشت‌هایی درباره لرستان.


[[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]]، در اين يادداشت ابتدا از سفر دزفول به منگره مي‌گويد و اين سفر را در سوم ژوئيه سال 1917م به طرف مال داراب‌خان در صالح‌آباد انجام مي‌دهد.
[[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]]، در اين يادداشت ابتدا از سفر دزفول به منگره میگويد و اين سفر را در سوم ژوئيه سال 1917م به طرف مال داراب‌خان در صالح‌آباد انجام میدهد.


[[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] درسال 1913م وارد ايران شد و به عنوان مامور سیاسی به جنوب غربی ايران اعزام شد و بيشتر در اهواز دزفول و خرمشهر فعاليت داشت، در همين زمان بود كه به لرستان مسافرت كرد. اين يادداشت، ترجمه يادداشت‌هاي مسافرت نامبرده به لرستان است كه برای شركت نفت انگليس - ايران تهيه گرديده و در آن زمان جزو اسناد محرمانه بود است. [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] در اين سفر ضمن مذاكره با سران ايلات لرستان، زمينه عبور يك كاروان را از طريق لرستان فراهم كرد. اما اين كاروان كه شامل چند هزار راس قاطر و الاغ حامل اجناس انگلیسی بود، به محض ورود به ميانكوه بالا گريوه به وسيله لرها به تاراج رفت. اجناس اين كاروان متعلق به برادران لينج بود كه جاده خوزستان- اصفهان را در اختيار داشتند. از اين رو لرها غارت اين كاروان را مبدا تاريخ قرار داده و آن را "سال لنچ" مي‌ناميدند. اين شكست [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] را ناراحت ساخت؛ به طوري كه نارحتي او در سراسر يادداشت‌هايش هويد است. بدون ترديد [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] در بسیاری از موارد در حق ميزبانان خود كه با سادگي و به آئين ايلياتي از وي پذيرايي كرده كمال بي انصافي را روا داشته است.
[[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] درسال 1913م وارد ايران شد و به عنوان مامور سیاسی به جنوب غربی ايران اعزام شد و بيشتر در اهواز دزفول و خرمشهر فعاليت داشت، در همين زمان بود كه به لرستان مسافرت كرد. اين يادداشت، ترجمه يادداشت‌هاي مسافرت نامبرده به لرستان است كه برای شركت نفت انگليس - ايران تهيه گرديده و در آن زمان جزو اسناد محرمانه بود است. [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] در اين سفر ضمن مذاكره با سران ايلات لرستان، زمينه عبور يك كاروان را از طريق لرستان فراهم كرد. اما اين كاروان كه شامل چند هزار راس قاطر و الاغ حامل اجناس انگلیسی بود، به محض ورود به ميانكوه بالا گريوه به وسيله لرها به تاراج رفت. اجناس اين كاروان متعلق به برادران لينج بود كه جاده خوزستان- اصفهان را در اختيار داشتند. از اين رو لرها غارت اين كاروان را مبدا تاريخ قرار داده و آن را "سال لنچ" میناميدند. اين شكست [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] را ناراحت ساخت؛ به طوري كه نارحتي او در سراسر يادداشت‌هايش هويد است. بدون ترديد [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] در بسیاری از موارد در حق ميزبانان خود كه با سادگي و به آئين ايلياتي از وي پذيرايي كرده كمال بي انصافي را روا داشته است.


تصويري كه وي از لرها ارائه مي‌دهد، يك جانبه و دور از حقيقت است. از آن جايي كه او نتوانسته است، سياست‌هاي امپریالیستی دولت متبوع خود را اجرا كند، به ناچار تمام كاسه و كوزه‌ها را بر سر لرها شكسته و آنها را ابن الوقت و خوك صفت مي‌داند. تا جايي كه نامبرده و یکی از همكاران او به نام ويلسون درباره لرها چنين داوري كرده‌اند: در مصاحبه‌هايى كه خود با [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] داشتم، علت اين پندار ناروا را درباره لرها را جويا شدم. وي ضمن پوزش اظهار داشت كه در آن زمان جوان و كم تجربه بوده و ناراحتي‌هاي گوناگون سبب گرديد كه آن مطالب را بنويسد.
تصويري كه وي از لرها ارائه میدهد، يك جانبه و دور از حقيقت است. از آن جايي كه او نتوانسته است، سياست‌هاي امپریالیستی دولت متبوع خود را اجرا كند، به ناچار تمام كاسه و كوزه‌ها را بر سر لرها شكسته و آنها را ابن الوقت و خوك صفت میداند. تا جايي كه نامبرده و یکی از همكاران او به نام ويلسون درباره لرها چنين داوري كرده‌اند: در مصاحبه‌هايى كه خود با [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] داشتم، علت اين پندار ناروا را درباره لرها را جويا شدم. وي ضمن پوزش اظهار داشت كه در آن زمان جوان و كم تجربه بوده و ناراحتي‌هاي گوناگون سبب گرديد كه آن مطالب را بنويسد.


مطالب اين بخش هر چند غرض آلود است؛ اما حاوي نكات تاریخی درباره اوضاع اجتماعی و سیاسی لرستان در آن زمان می‌باشد و فعاليت‌هاي امپریالیستی انگليس در لرستان را فراهم مي‌آورد.
مطالب اين بخش هر چند غرض آلود است؛ اما حاوي نكات تاریخی درباره اوضاع اجتماعی و سیاسی لرستان در آن زمان می‌باشد و فعاليت‌هاي امپریالیستی انگليس در لرستان را فراهم میآورد.


در بخشي كه به منگره سفر نموده است، ميرهاي منگره را در جدولي به نظم در آورده است. وي اين يادداشت را به صورت روز شمار نوشته است.
در بخشي كه به منگره سفر نموده است، ميرهاي منگره را در جدولي به نظم در آورده است. وي اين يادداشت را به صورت روز شمار نوشته است.
خط ۸۸: خط ۸۸:
از آن جايى كه وى اولين سياح روسى است كه از منطقه لرستان و خوزستان ديدن نموده است، برداشت‌هاى او از روابط بين حكام و خوانين با دولت مركزى، آداب و رسوم و معيشت و خلقيات مردم اين ديار مى‌تواند، جالب و پر نكته باشد.
از آن جايى كه وى اولين سياح روسى است كه از منطقه لرستان و خوزستان ديدن نموده است، برداشت‌هاى او از روابط بين حكام و خوانين با دولت مركزى، آداب و رسوم و معيشت و خلقيات مردم اين ديار مى‌تواند، جالب و پر نكته باشد.


در اين سفرنامه محصولات منطقه لرستان را به جز چند منطقه چنين بيان مى‌كند كه: از زندگی شباني و فرآورده‌هاي دامي استفاده مي‌كنند، و محصولاتي چون گوشت، پنير و كره و مقدار زيادي ذغال كه در نواحي جنگلي تهيه شده و با گاوهاي نر و الاغ حمل می‌شود به بازارهاي بروجرد، نهاوند و همدان و کرمانشاه فرستاده می‌شود.
در اين سفرنامه محصولات منطقه لرستان را به جز چند منطقه چنين بيان مى‌كند كه: از زندگی شباني و فرآورده‌هاي دامي استفاده میكنند، و محصولاتي چون گوشت، پنير و كره و مقدار زيادي ذغال كه در نواحي جنگلي تهيه شده و با گاوهاي نر و الاغ حمل می‌شود به بازارهاي بروجرد، نهاوند و همدان و کرمانشاه فرستاده می‌شود.


وي درباره صفات لرها مي‌گويد كه آنها مانند همسايگان بختياري خود به غارت‌گري عادت كرده‌اند.
وي درباره صفات لرها میگويد كه آنها مانند همسايگان بختياري خود به غارت‌گري عادت كرده‌اند.


وي درباره مذهب، آداب و رسوم لرها چنين تصور مى‌كند و مى‌گويد كه من اندازه كافي در ميان لرها نبوده‌ام تا اطلاعات درستي از عقايد مذهبی آنها جمع‌آوري كنم؛ اما به طور كلي آنها درباره اصولي كه توسط پيامبر اسلام كه ظاهرا به او ايمان دارند و پيرو مذهب شيعه می‌باشد، بسيار جاهل و بي تفاوت مى‌باشند. وى مى‌افزايد كه چون لرها به ندرت اروپاييان را در ميان خود مي‌بينند، آنها را بسيار كنجكاو و حتي گستاخ و كم‌تر از ده‌نشينان خجول يافتم. اما هميشه آماده خدمت و ياري دادن به مسافري كه برحسب اتفاق به اردوگاه آنها وارد شود، مى‌باشد.
وي درباره مذهب، آداب و رسوم لرها چنين تصور مى‌كند و مى‌گويد كه من اندازه كافي در ميان لرها نبوده‌ام تا اطلاعات درستي از عقايد مذهبی آنها جمع‌آوري كنم؛ اما به طور كلي آنها درباره اصولي كه توسط پيامبر اسلام كه ظاهرا به او ايمان دارند و پيرو مذهب شيعه می‌باشد، بسيار جاهل و بي تفاوت مى‌باشند. وى مى‌افزايد كه چون لرها به ندرت اروپاييان را در ميان خود میبينند، آنها را بسيار كنجكاو و حتي گستاخ و كم‌تر از ده‌نشينان خجول يافتم. اما هميشه آماده خدمت و ياري دادن به مسافري كه برحسب اتفاق به اردوگاه آنها وارد شود، مى‌باشد.


همچنين در ستايش ميهمان‌نوازى مردمان اين ديار مى‌نويسد و از عشق پايدار و محبت خالصانه زن ايلياتى به اعضا خانواده‌اش مى‌گويد. چنانچه وى هنگام عبور از كنار قبرستانى در خاک لرستان مشاهده مى‌كند كه در بالاى هر قبر طره‌ى گيسوى زنى آويزان است، كنجكاو مى‌شود و مى‌خواهد علت آن را بداند، اندكى بعد كاشف به عمل مى‌آيد كه در ميان مادران، زنان، خواهران و دختران لر و ديگر زنان اقوام رسم است كه قسمتى از حلقه زلف را ببرند و به نشانه غم دل بر مزار مرد از دست رفته خود بگذارند. سپس در ستايش اين عمل زنان مى‌آورد كه گمان نكنم هيچ گاه وفات نامه‌اى در حد نيمى از فصاحت و بلاغت يك چنين بيانى از احساس اصيل و ساده را كه تنها مهر خالص يك زن مى‌تواند آن را ابداع كند، در جايى خوانده باشم.
همچنين در ستايش ميهمان‌نوازى مردمان اين ديار مى‌نويسد و از عشق پايدار و محبت خالصانه زن ايلياتى به اعضا خانواده‌اش مى‌گويد. چنانچه وى هنگام عبور از كنار قبرستانى در خاک لرستان مشاهده مى‌كند كه در بالاى هر قبر طره‌ى گيسوى زنى آويزان است، كنجكاو مى‌شود و مى‌خواهد علت آن را بداند، اندكى بعد كاشف به عمل مى‌آيد كه در ميان مادران، زنان، خواهران و دختران لر و ديگر زنان اقوام رسم است كه قسمتى از حلقه زلف را ببرند و به نشانه غم دل بر مزار مرد از دست رفته خود بگذارند. سپس در ستايش اين عمل زنان مى‌آورد كه گمان نكنم هيچ گاه وفات نامه‌اى در حد نيمى از فصاحت و بلاغت يك چنين بيانى از احساس اصيل و ساده را كه تنها مهر خالص يك زن مى‌تواند آن را ابداع كند، در جايى خوانده باشم.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش