۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
مقايسه [[اولیاء چلبی|چلپي]] با [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابنبطوطه]] دور از صحت نيست؛ ولي بايد دامنه سفرهای او چون [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابنبطوطه]] گسترده نبود و در جهت شرق از عراق دورتر نرفت. البته به لحاظ جغرافیایی مسلماَ از [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابنبطوطه]] مطلعتر و كتاب خواندهتر بوده و بيشتر از او منابع مكتوب به كار برده است. مطالبی كه وي در ضمن گزارش خود از سفر به دست مىدهد، بسيار پراكنده و ناهماهنگ است؛ ولي در عوض از اسلاف خود مطالب جالبي مىآورد كه خالي از خرافات نيست؛ اما محيط تربيت او را به كمك آن مىتوان شناخت. افراد خاندان وي معمولاَ عمر دراز داشتهاند. جد او يكصد و چهل سال بزيست و پدرش، درويش محمد، جواهري دربار سلطان بود و در چند لشكركشي همراه سلطان سليمان قانوني بود و به ده سلطان خدمت كرد و به سال 1648م/ 1058ق در سن 117 سالگی درگذشت. | مقايسه [[اولیاء چلبی|چلپي]] با [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابنبطوطه]] دور از صحت نيست؛ ولي بايد دامنه سفرهای او چون [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابنبطوطه]] گسترده نبود و در جهت شرق از عراق دورتر نرفت. البته به لحاظ جغرافیایی مسلماَ از [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابنبطوطه]] مطلعتر و كتاب خواندهتر بوده و بيشتر از او منابع مكتوب به كار برده است. مطالبی كه وي در ضمن گزارش خود از سفر به دست مىدهد، بسيار پراكنده و ناهماهنگ است؛ ولي در عوض از اسلاف خود مطالب جالبي مىآورد كه خالي از خرافات نيست؛ اما محيط تربيت او را به كمك آن مىتوان شناخت. افراد خاندان وي معمولاَ عمر دراز داشتهاند. جد او يكصد و چهل سال بزيست و پدرش، درويش محمد، جواهري دربار سلطان بود و در چند لشكركشي همراه سلطان سليمان قانوني بود و به ده سلطان خدمت كرد و به سال 1648م/ 1058ق در سن 117 سالگی درگذشت. | ||
سفرهای او از سال 1631م/ 1041ق، كه به گردش در محلات و حومه قسطنطيه میرفت، آغاز شد و بعدها جلد اول سفرنامه مفصل و ده جلدي خود را كه گزارش چهل و يك سال سفر را غالبا به شكل يادداشت روزانه نيز در بر دارد، بدان اختصاص داد. گزارش وي به صورت قصههای مفصل در آمده كه ضمن آن از سختىها و تجربههای سفر سخن | سفرهای او از سال 1631م/ 1041ق، كه به گردش در محلات و حومه قسطنطيه میرفت، آغاز شد و بعدها جلد اول سفرنامه مفصل و ده جلدي خود را كه گزارش چهل و يك سال سفر را غالبا به شكل يادداشت روزانه نيز در بر دارد، بدان اختصاص داد. گزارش وي به صورت قصههای مفصل در آمده كه ضمن آن از سختىها و تجربههای سفر سخن میگويد. از مايههای تخيلي نيز به دور نيست. از دقتي كم نظير برخوردار است كه از روي آن میتوان خط سيرش را كه گاه در لباس امام جماعت يا مؤذن سپاه و زماني چون دبير بزرگان دربار و گاهي چون فرستاده خاص آنان به پايتخت سفر میكرده، دنبال كنيم. سفر او را به ایران، قفقاز، بغداد، سوريه، مكه، مصر، جنوب روسيه، بوسني، اتريش، مجارستان، و بلكه به عمق آلمان و محتملاََ به هلند و سوئد و لهستان كشانيد. آخرين تاریخی كه در سفرنامه وي آمده است، سال 1678م/ 1089ق است و مىتوان فرض كرد كه كمي پس از آن و به سال 1679م/ 1090ق وفات يافته و چون ديگر اسلاف خود عمر دراز نداشته است. | ||
پس از حاجي خليفه كه بزرگترين جغرافىشناس قرن هفدهم ميلادي/ يازدهم هجري در شرق مىباشد، چلپي به عنوان شخصيت دوم در اين قلمرو شناخته مىشود و برخی او را "[[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابنبطوطه]] ترك" ناميدهاند. سياحتنامه وي، حاصل اين اسفار و بزرگترين مجموعه سفرنامهاي تركي است كه تاكنون همه يا بخشهایي از آن به ده زبان برگردان شده است. | پس از حاجي خليفه كه بزرگترين جغرافىشناس قرن هفدهم ميلادي/ يازدهم هجري در شرق مىباشد، چلپي به عنوان شخصيت دوم در اين قلمرو شناخته مىشود و برخی او را "[[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابنبطوطه]] ترك" ناميدهاند. سياحتنامه وي، حاصل اين اسفار و بزرگترين مجموعه سفرنامهاي تركي است كه تاكنون همه يا بخشهایي از آن به ده زبان برگردان شده است. | ||
علاقه شخصي [[اولیاء چلبی|چلبي]] چنان بود كه درباره هر چيز، به دنبال دانش بىاندازه بود و تا آخر كار مىرفت و حتي به خيال بافي هم مىافتاد. وي مطيع فرهنگ خودي بود و درباره فرهنگش اعتماد به نفس كافي داشت و با همين اعتماد بود كه نزد اجانب و خارجىها مىرفت و كارهای آنان را ثبت | علاقه شخصي [[اولیاء چلبی|چلبي]] چنان بود كه درباره هر چيز، به دنبال دانش بىاندازه بود و تا آخر كار مىرفت و حتي به خيال بافي هم مىافتاد. وي مطيع فرهنگ خودي بود و درباره فرهنگش اعتماد به نفس كافي داشت و با همين اعتماد بود كه نزد اجانب و خارجىها مىرفت و كارهای آنان را ثبت میكرد و در ضمن موضع مسلّط خود را داشت. وي به كليساها مىرفت و متون مسيحيان را رونویسی مىكرد. حتي در خانهاش برای آن دسته افراد، شراب و مخدّرات آماده مىكرد و دوستىاش را با آنان دوام مىبخشيد. وي برای اينگونه برخوردها كه با آن دسته از افراد داشت، بايد تحمّل زيادي مىكرد. اخبار غيبي، رؤياهای شگفت، ستايش از خود يا نقل عجايب و غرايب را برای آن نوشته است تا خواننده را به خود جلب كند. طنز در اين كتاب جايگاه بالايي دارد و روح كتاب بر اين اساس است. | ||
نكته ديگری كه بايد بدان توجه داشت، اين است كه در اين سياحتنامه، معلومات فراواني در تاريخ و جغرافيا مىتوان به دست آورد؛ اما مهمترين چيز، بيان ذهنيت آن روز عثماني، به خصوص نسبت به كشورهای خارجي است كه به طور كامل برای ما تصوير كرده است. وي به درون مدارس رفته و به وصف آنها پرداخته است. از علما به گونهای سخن | نكته ديگری كه بايد بدان توجه داشت، اين است كه در اين سياحتنامه، معلومات فراواني در تاريخ و جغرافيا مىتوان به دست آورد؛ اما مهمترين چيز، بيان ذهنيت آن روز عثماني، به خصوص نسبت به كشورهای خارجي است كه به طور كامل برای ما تصوير كرده است. وي به درون مدارس رفته و به وصف آنها پرداخته است. از علما به گونهای سخن میگويد، كه اكنون ما مىتوانيم سطح علماي و مدارس آنان را دريابيم. | ||
به نظر مىرسد او هم مانند [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابنبطوطه]] و ابنجبير، تدوين نهایي سياحتنامه را پس از سفر انجام داده، گرچه برخی بخشها را همان لحظه نوشته است. البته نوشتهها همه از خودِ اوست، نه كس ديگر و به همين دليل زباني روان و مردمي دارد. در اين كتاب، از هنر تصويرگري قصهاي استفاده شده است. وي در اين وصفها گاه از منابعي استفاده كرده كه از برخی نام برده و از برخی ديگر نام نمىبرد. در اينباره تحقيقاتي هم صورت گرفته است. بسا درباره هر شهر، از بزرگان يا استادانی يا حتي منابع رسمي اطلاعاتي گرفته باشد. در سياحتنامه شاهديم كه حاكمان شهر معمولاً از وي استقبال گرمي صورت داده و او را ميزباني كردهاند. | به نظر مىرسد او هم مانند [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابنبطوطه]] و ابنجبير، تدوين نهایي سياحتنامه را پس از سفر انجام داده، گرچه برخی بخشها را همان لحظه نوشته است. البته نوشتهها همه از خودِ اوست، نه كس ديگر و به همين دليل زباني روان و مردمي دارد. در اين كتاب، از هنر تصويرگري قصهاي استفاده شده است. وي در اين وصفها گاه از منابعي استفاده كرده كه از برخی نام برده و از برخی ديگر نام نمىبرد. در اينباره تحقيقاتي هم صورت گرفته است. بسا درباره هر شهر، از بزرگان يا استادانی يا حتي منابع رسمي اطلاعاتي گرفته باشد. در سياحتنامه شاهديم كه حاكمان شهر معمولاً از وي استقبال گرمي صورت داده و او را ميزباني كردهاند. |
ویرایش