پرش به محتوا

العجاب في بيان الأسباب (أسباب نزول القرآن): تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
جز (جایگزینی متن - 'ابن حجر عسقلاني، احمد بن علي' به 'ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی')
(لینک درون متنی)
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}  
}}  


'''العُجاب في بيان الأسباب (أسباب نزول القرآن)'''، تألیف ابن حجر عسقلانی (متوفی 582ق)، درباره شأن نزول آیات قرآن است که توسط احمد فرید مزیدی مورد تحقیق قرار گرفته است.
'''العُجاب في بيان الأسباب (أسباب نزول القرآن)'''، تألیف [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]] (متوفی 582ق)، درباره شأن نزول آیات قرآن است که توسط احمد [[مزيدي، احمد فريد|فرید مزیدی]] مورد تحقیق قرار گرفته است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۶: خط ۳۶:
محقق در ابتدا به شرح زندگی نویسنده و ناسخ کتاب پرداخته و درباره طریقه ناسخ در این کتاب، توضیحاتی را ارائه داده، سپس درباره نسخه و روش مورد استفاده‎اش مطالبی را بیان نموده است.
محقق در ابتدا به شرح زندگی نویسنده و ناسخ کتاب پرداخته و درباره طریقه ناسخ در این کتاب، توضیحاتی را ارائه داده، سپس درباره نسخه و روش مورد استفاده‎اش مطالبی را بیان نموده است.


در ادامه، مقدمه مصنف آمده است. ایشان در این مقدمه از انگیزه خویش برای تدوین این کتاب و روش و طریقه خود سخن گفته است<ref>ر.ک: مقدمه، ص9-10</ref>.
در ادامه، مقدمه مصنف آمده است. ایشان در این مقدمه از انگیزه خویش برای تدوین این کتاب و روش و طریقه خود سخن گفته است<ref>ر.ک: مقدمه، ص9-10</ref>[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|.]]


سپس به‎منظور دستیابی آسان‎تر به اوصاف و شخصیت مفسرین، مطالبی را بر اساس طبقات آنان بیان کرده و در ضمن آن، نام مفسرینی که می‎توان به آنان اعتماد نمود و قول و نظر آنان مورد تأیید است را ذکر نموده است<ref>ر.ک: همان، ص12-15</ref>.
سپس به‎منظور دستیابی آسان‎تر به اوصاف و شخصیت مفسرین، مطالبی را بر اساس طبقات آنان بیان کرده و در ضمن آن، نام مفسرینی که می‎توان به آنان اعتماد نمود و قول و نظر آنان مورد تأیید است را ذکر نموده است<ref>ر.ک: همان، ص12-15</ref>[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|.]]


نویسنده 319 شأن نزول درباره آیات چهار سوره ابتدایی قرآن آورده است. ایشان 176 شأن نزول درباره آیات سوره بقره، 95 شأن نزول درباره آیات سوره آل‎عمران، 48 شأن نزول درباره آیات سوره نساء ذکر نموده است. متأسفانه این اثر به‎صورت ناقص آمده و به بیان شأن نزول آیه 78 سوره نساء پایان می‎پذیرد.
نویسنده 319 شأن نزول درباره آیات چهار سوره ابتدایی قرآن آورده است. ایشان 176 شأن نزول درباره آیات سوره بقره، 95 شأن نزول درباره آیات سوره آل‎عمران، 48 شأن نزول درباره آیات سوره نساء ذکر نموده است. متأسفانه این اثر به‎صورت ناقص آمده و به بیان شأن نزول آیه 78 سوره نساء پایان می‎پذیرد.


در سوره «فاتحة ‎الكتاب»، بحث درباره اولین آیاتی است که بر پیامبر نازل شده است. نویسنده، می‎گوید: اینکه اولین آیه‎ای که بر پیامبر نازل شده است آیا آیه ابتدایی سوره فاتحه است یا اینکه ابتدای سوره علق می‎باشد مورد اختلاف بین علماست، هرچند بیشتر روایات مربوط به نظریه اول مبتلا به ضعف سند است. از دیگر اختلافاتی که اینجا به آن اشاره می‎شود، مکی یا مدنی بودن سوره «فاتحة ‎الكتاب» است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎19-20</ref>.
در سوره «فاتحة ‎الكتاب»، بحث درباره اولین آیاتی است که بر پیامبر نازل شده است. نویسنده، می‎گوید: اینکه اولین آیه‎ای که بر پیامبر نازل شده است آیا آیه ابتدایی سوره فاتحه است یا اینکه ابتدای سوره علق می‎باشد مورد اختلاف بین علماست، هرچند بیشتر روایات مربوط به نظریه اول مبتلا به ضعف سند است. از دیگر اختلافاتی که اینجا به آن اشاره می‎شود، مکی یا مدنی بودن سوره «فاتحة ‎الكتاب» است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎19-20</ref>[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|.]]


ابن حجر عسقلانی، درباره حروف مقطعه ابتدای برخی از سوره‎های قرآن، از جمله سوره بقره به نقل از ابوحیان در «البحر» می‎گوید: زمانی که مشرکین از گوش فرادادن به قرآن روی‎گردان شدند، این آیات نازل شد تا شگفت‎زده شده و پنبه‎ها را از گوش‎های خود برداشته و دل به شنیدن قرآن دهند. ابوجعفر طبری و ابن عطیه نیز بر همین عقیده‎اند<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>.
[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]]، درباره حروف مقطعه ابتدای برخی از سوره‎های قرآن، از جمله سوره بقره به نقل از ابوحیان در «البحر» می‎گوید: زمانی که مشرکین از گوش فرادادن به قرآن روی‎گردان شدند، این آیات نازل شد تا شگفت‎زده شده و پنبه‎ها را از گوش‎های خود برداشته و دل به شنیدن قرآن دهند. ابوجعفر طبری و ابن عطیه نیز بر همین عقیده‎اند<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>.


ایشان درباره شأن نزول آیه دوم سوره بقره می‎گوید: مقاتل بن سلیمان معتقد است: وقتی پیامبر(ص)، دو یهودی به نام‎های کعب بن اشرف و کعب بن اسد را دعوت به اسلام نمود، گفتند خداوند بعد از حضرت موسی(ع) کتابی نازل نکرده است در این هنگام بود که دو آیه ابتدایی سوره بقره نازل شد؛ یعنی به‎یقین این کتاب (قرآن) از طرف خداوند نازل شده است. نظرات دیگری نیز درباره شأن نزول این آیه در منابع ذکر شده که نویسنده به آنها اشاره نموده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
ایشان درباره شأن نزول آیه دوم سوره بقره می‎گوید: مقاتل بن سلیمان معتقد است: وقتی پیامبر(ص)، دو یهودی به نام‎های کعب بن اشرف و کعب بن اسد را دعوت به اسلام نمود، گفتند خداوند بعد از حضرت موسی(ع) کتابی نازل نکرده است در این هنگام بود که دو آیه ابتدایی سوره بقره نازل شد؛ یعنی به‎یقین این کتاب (قرآن) از طرف خداوند نازل شده است. نظرات دیگری نیز درباره شأن نزول این آیه در منابع ذکر شده که نویسنده به آنها اشاره نموده است<ref>ر.ک: همان</ref>.


ابن حجر عسقلانی، درباره آیات ابتدایی سوره «آل ‎عمران» می‎گوید: به‎خاطر اختلاف ‎نظری که بین نصاری و پیامبر(ص) درباره حضرت عیسی(ع) واقع شد، این آیات نازل گردید. سپس می‎گوید: آیه چهار این سوره: '''مِنْ قَبْلُ هُدىً لِلنّٰاسِ وَ أَنْزَلَ اَلْفُرْقٰانَ إِنَّ اَلَّذِينَ كفَرُوا بِآيٰاتِ اَللّٰهِ لَهُمْ عَذٰابٌ شَدِيدٌ وَ اَللّٰهُ عَزِيزٌ ذُو اِنْتِقٰامٍ''' (پیش ‎از این برای هدایت مردم فرستاد و فرقان را [که مایه جدایی حق از باطل است] نازل کرد. مسلماً کسانی که به آیات خدا کافر شدند، برای آنان [به کیفرِ کفرشان] عذابی سخت است و خدا توانای شکست‎ناپذیر و صاحب انتقام است)، با توجه به قول مقاتل بن سلیمان درباره یهود نازل شده؛ کسانی چون حیی و جدی و ابویاسر فرزندان اخطب و نیز کعب بن اشرف و کعب بن اسید و زید بن تابوت<ref>ر.ک: همان، ص240</ref>.
[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]]، درباره آیات ابتدایی سوره «آل ‎عمران» می‎گوید: به‎خاطر اختلاف ‎نظری که بین نصاری و پیامبر(ص) درباره حضرت عیسی(ع) واقع شد، این آیات نازل گردید. سپس می‎گوید: آیه چهار این سوره: '''مِنْ قَبْلُ هُدىً لِلنّٰاسِ وَ أَنْزَلَ اَلْفُرْقٰانَ إِنَّ اَلَّذِينَ كفَرُوا بِآيٰاتِ اَللّٰهِ لَهُمْ عَذٰابٌ شَدِيدٌ وَ اَللّٰهُ عَزِيزٌ ذُو اِنْتِقٰامٍ''' (پیش ‎از این برای هدایت مردم فرستاد و فرقان را [که مایه جدایی حق از باطل است] نازل کرد. مسلماً کسانی که به آیات خدا کافر شدند، برای آنان [به کیفرِ کفرشان] عذابی سخت است و خدا توانای شکست‎ناپذیر و صاحب انتقام است)، با توجه به قول مقاتل بن سلیمان درباره یهود نازل شده؛ کسانی چون حیی و جدی و ابویاسر فرزندان اخطب و نیز کعب بن اشرف و کعب بن اسید و زید بن تابوت<ref>ر.ک: همان، ص240</ref>.


ایشان درباره این آیه از سوره نساء: '''وَ آتُوا اَلْيتٰامىٰ أَمْوٰالَهُمْ وَ لاٰ تَتَبَدَّلُوا اَلْخَبِيثَ بِالطَّيبِ وَ لاٰ تَأْكلُوا أَمْوٰالَهُمْ إِلىٰ أَمْوٰالِكمْ إِنَّهُ كٰانَ حُوباً كبِيراً''' (اموال یتیمان را [پس از رشدشان] به آنان بدهید و [اموال] پست و بی‎ارزش [خود] را با [اموالِ] مرغوب و باارزش [آنان] عوض نکنید و اموالشان را با ضمیمه کردن به اموال خود نخورید؛ زیرا آن گناهی بزرگ است) (نساء: 25)، می‎گوید: این آیه شریفه طبق آنچه واحدی از کلبی نقل کرده، درباره مردی از طایفه غطفان نازل شده است. او اموال فراوان فرزند برادر مرحومش را پیش خود نگه داشته بود و چون آن یتیم از او درخواست مالش را کرد، اجابت ننمود و به او پرداخت نکرد؛ پس آن دو اختلاف خود را به پیامبر عرضه کردند و چون این آیه نازل شد آن شخص (عمو) عرض کرد که دستور خداوند و پیامبرش را اطاعت می‎کنم و از آتش دوزخ به خداوند پناه می‎برم. نویسنده در ادامه می‎گوید: مقاتل نیز درباره شأن نزول این آیه، بر همین عقیده است و نام آن عمو را منذر بن رفاعه ذکر کرده است؛ ولی ابن ابی‎حاتم نام آن شخص و طایفه‎اش را ذکر نکرده است. البته نظر دیگری نیز درباره شأن نزول این آیه به نقل از طبری وجود دارد که چنین است: عقاید جاهلیت درباره ارث چنین بود که زنان و کودکان هیچ ارثی به آنان تعلق نمی‎گیرد و تمام آن اموال به بزرگ خانواده می‎رسد. این آیه در شأن و رد این عقیده نازل شده است<ref>ر.ک: همان، ص336</ref>.
ایشان درباره این آیه از سوره نساء: '''وَ آتُوا اَلْيتٰامىٰ أَمْوٰالَهُمْ وَ لاٰ تَتَبَدَّلُوا اَلْخَبِيثَ بِالطَّيبِ وَ لاٰ تَأْكلُوا أَمْوٰالَهُمْ إِلىٰ أَمْوٰالِكمْ إِنَّهُ كٰانَ حُوباً كبِيراً''' (اموال یتیمان را [پس از رشدشان] به آنان بدهید و [اموال] پست و بی‎ارزش [خود] را با [اموالِ] مرغوب و باارزش [آنان] عوض نکنید و اموالشان را با ضمیمه کردن به اموال خود نخورید؛ زیرا آن گناهی بزرگ است) (نساء: 25)، می‎گوید: این آیه شریفه طبق آنچه واحدی از کلبی نقل کرده، درباره مردی از طایفه غطفان نازل شده است. او اموال فراوان فرزند برادر مرحومش را پیش خود نگه داشته بود و چون آن یتیم از او درخواست مالش را کرد، اجابت ننمود و به او پرداخت نکرد؛ پس آن دو اختلاف خود را به پیامبر عرضه کردند و چون این آیه نازل شد آن شخص (عمو) عرض کرد که دستور خداوند و پیامبرش را اطاعت می‎کنم و از آتش دوزخ به خداوند پناه می‎برم. نویسنده در ادامه می‎گوید: مقاتل نیز درباره شأن نزول این آیه، بر همین عقیده است و نام آن عمو را منذر بن رفاعه ذکر کرده است؛ ولی ابن ابی‎حاتم نام آن شخص و طایفه‎اش را ذکر نکرده است. البته نظر دیگری نیز درباره شأن نزول این آیه به نقل از طبری وجود دارد که چنین است: عقاید جاهلیت درباره ارث چنین بود که زنان و کودکان هیچ ارثی به آنان تعلق نمی‎گیرد و تمام آن اموال به بزرگ خانواده می‎رسد. این آیه در شأن و رد این عقیده نازل شده است<ref>ر.ک: همان، ص336</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش