پرش به محتوا

تذكرة الأولياء (زوار): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند'
جز (جایگزینی متن - 'مدعي' به 'مدعی')
جز (جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند')
خط ۶۵: خط ۶۵:
سنت تأليف مجموعه‌هاى دربردارنده سخنان اوليا، از كار سترگى سرچشمه مى‌گيرد كه از سده دوم هجرى براى گردآورى گفتارها (احاديث) و رفتارهاى پيامبر(ص) و صحابه آن حضرت آغاز شد، زيرا سنّت و قرآن مجموعه‌هاى مكتوبى‌اند كه قانون اسلامى (شريعت) بر آن استوار است. اعتبار و درستى سلسله سند احاديث، موجب درست دانستن آنها مى‌شد و هدف علم رجال، تعيين صحّت و سقم همين سندها بود؛ چنان‌كه نخستين معيار پذيرفتنى در اين باره، پيوستگى سلسله محدثان به پيامبر شمرده مى‌شد؛ بنا بر اين، مؤلفان آرام آرام به گردآورى شرح احوال اصحاب پيامبر و تابعان آنان روى آوردند و ازاين‌رو، شاخه بسيار مهمى از تاريخ‌نگارى اسلامى؛ يعنى نوشتن زندگى‌نامه رونق گرفت و امت اسلامى از سده دوم تاريخ اسلام، با سامان دادن جُنگ‌هايى درباره گفتارها و رفتارهاى پيامبر(ص) و اصحاب او، به گزارش درباره تاريخ زندگانى آنان دست زد. از سوى ديگر، رشد تصوف نيز در همان دوران آغاز شد؛ چنان‌كه ميان دگرگونى اين دو پديده، هم‌آهنگى و هم‌سانى ديده مى‌شود. بنا بر اين، هنگامى كه عطار در سده ششم هجرى، «تذكرة الاولياء» را نوشت، سنتى استوار در نوشتن تذكره‌ى اوليا وجود داشت كه پايه‌گذاران آن همان اولياى ياد شده در كتاب شيخ عطار بودند.
سنت تأليف مجموعه‌هاى دربردارنده سخنان اوليا، از كار سترگى سرچشمه مى‌گيرد كه از سده دوم هجرى براى گردآورى گفتارها (احاديث) و رفتارهاى پيامبر(ص) و صحابه آن حضرت آغاز شد، زيرا سنّت و قرآن مجموعه‌هاى مكتوبى‌اند كه قانون اسلامى (شريعت) بر آن استوار است. اعتبار و درستى سلسله سند احاديث، موجب درست دانستن آنها مى‌شد و هدف علم رجال، تعيين صحّت و سقم همين سندها بود؛ چنان‌كه نخستين معيار پذيرفتنى در اين باره، پيوستگى سلسله محدثان به پيامبر شمرده مى‌شد؛ بنا بر اين، مؤلفان آرام آرام به گردآورى شرح احوال اصحاب پيامبر و تابعان آنان روى آوردند و ازاين‌رو، شاخه بسيار مهمى از تاريخ‌نگارى اسلامى؛ يعنى نوشتن زندگى‌نامه رونق گرفت و امت اسلامى از سده دوم تاريخ اسلام، با سامان دادن جُنگ‌هايى درباره گفتارها و رفتارهاى پيامبر(ص) و اصحاب او، به گزارش درباره تاريخ زندگانى آنان دست زد. از سوى ديگر، رشد تصوف نيز در همان دوران آغاز شد؛ چنان‌كه ميان دگرگونى اين دو پديده، هم‌آهنگى و هم‌سانى ديده مى‌شود. بنا بر اين، هنگامى كه عطار در سده ششم هجرى، «تذكرة الاولياء» را نوشت، سنتى استوار در نوشتن تذكره‌ى اوليا وجود داشت كه پايه‌گذاران آن همان اولياى ياد شده در كتاب شيخ عطار بودند.


امروز تاريخ امّت اسلامى بيش از هر چيز، به مردانى وام‌دار است كه در درازناى قرون، به تأليف چنين فرهنگ‌ها همت كردند؛ آثارى كه به واقع مجموعه‌هايى درباره فرهنگ اسلامى‌اند. تاريخ‌نگاران، در وقايع‌نامه‌هاى سده‌هاى سوم تا نهم، در پايان روى‌دادهاى هر سال، «وفيات اعيان» آن سال را نيز نقل و ضبط مى‌كردند. اعيان، بيشتر، شخصيت‌هايى بودند كه مناصبى دينى بر عهده داشتند، مانند قاضيان، خطبا و علما، اما گاهى نيز شرح احوال ديگر شخصيت‌هاى رسمى را گرد مى‌آوردند و در پايان سده‌هاى هفتم تا سيزدهم، مجموعه‌هايى درباره شرح احوال شخصيت‌هاى قرن‌هاى گذشته تأليف شد، آن‌گاه به همان شيوه مجموعه‌هايى درباره شرح احوال محدّثان و قضات و مجموعه‌هايى درباره شرح احوال دانشمندان (عالمان) پديد آمد كه بر پايه مكتب‌هاى فقهى و مذاهب، دسته‌بندى شده بودند. هم‌چنين مجموعه‌هايى درباره شرح احوال قاريان و مفسّران سامان يافت. نام برخى از نخستين كتاب‌هاى از اين دست، چنين است:
امروز تاريخ امّت اسلامى بيش از هر چيز، به مردانى وام‌دار است كه در درازناى قرون، به تأليف چنين فرهنگ‌ها همت كردند؛ آثارى كه به واقع مجموعه‌هايى درباره فرهنگ اسلامى‌اند. تاريخ‌نگاران، در وقايع‌نامه‌هاى سده‌هاى سوم تا نهم، در پايان روى‌دادهاى هر سال، «وفيات اعيان» آن سال را نيز نقل و ضبط می‌كردند. اعيان، بيشتر، شخصيت‌هايى بودند كه مناصبى دينى بر عهده داشتند، مانند قاضيان، خطبا و علما، اما گاهى نيز شرح احوال ديگر شخصيت‌هاى رسمى را گرد مى‌آوردند و در پايان سده‌هاى هفتم تا سيزدهم، مجموعه‌هايى درباره شرح احوال شخصيت‌هاى قرن‌هاى گذشته تأليف شد، آن‌گاه به همان شيوه مجموعه‌هايى درباره شرح احوال محدّثان و قضات و مجموعه‌هايى درباره شرح احوال دانشمندان (عالمان) پديد آمد كه بر پايه مكتب‌هاى فقهى و مذاهب، دسته‌بندى شده بودند. هم‌چنين مجموعه‌هايى درباره شرح احوال قاريان و مفسّران سامان يافت. نام برخى از نخستين كتاب‌هاى از اين دست، چنين است:


#«الطبقات»، نوشته خليفة بن خياط العصفرى، درباره شرح احوال 3325 تن از اصحاب پيامبر و تابعان آنان؛
#«الطبقات»، نوشته خليفة بن خياط العصفرى، درباره شرح احوال 3325 تن از اصحاب پيامبر و تابعان آنان؛
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش