۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'هايي' به 'هایی') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
مؤلف، در فصل سوم، در پى تعريف قياسات است و چگونگى منتج و غير منتج بودن قياسات حمليّه و شرطيّه را مشخص مىنمايد. | مؤلف، در فصل سوم، در پى تعريف قياسات است و چگونگى منتج و غير منتج بودن قياسات حمليّه و شرطيّه را مشخص مىنمايد. | ||
وى، در فصل چهارم، قياسات را از قوه به فعل درمىآورد و مىگويد: اين قياساتى كه ما در پى تعريف | وى، در فصل چهارم، قياسات را از قوه به فعل درمىآورد و مىگويد: اين قياساتى كه ما در پى تعريف آنهاییم، در يك مقدمه، مشتركند و از آن پس، از يكديگر جدا مىگردند؛ آن مقدمه، عبارت است از: «ان كان الماضى لا اول له فأشخاصُ الامور المتتالية الخارجة إلى الوجود بلا نهاية». سپس، تركيبى را كه در همين فرضيه، بين قضيهى حمليه و شرطيّه مىتواند حاصل گردد و منتج به نتيجه شرطيه شود، مطرح كرده و در ادامه، از تأليف قياس استثنايى كه نقيض تالى از آن استثناء مىگردد، سخن مىگويد كه البته به انحاى گوناگونى مىباشد و [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، همهى آنها را در اين فصل آورده است. | ||
در فصل پنجم، حال مقدمه مشتركه در قياسات قائلين به مبدأ زمانى داشتن را تعريف نموده است. بوعلى، مىگويد: اين مقدمه كه «ان كان الماضى لا اوّل له، فان الاشخاص الماضية لا نهاية لها»، نه اوليّه است و نه صادقه، بلكه مشهوره مىباشد و آن هم از مشهوراتى كه مطلقا، تصديق به آن و اقع مىشود... وى اضافه مىكند كه ما در پى تعريف حال و كشف سر اين مقدمه مشتركه هستيم... | در فصل پنجم، حال مقدمه مشتركه در قياسات قائلين به مبدأ زمانى داشتن را تعريف نموده است. بوعلى، مىگويد: اين مقدمه كه «ان كان الماضى لا اوّل له، فان الاشخاص الماضية لا نهاية لها»، نه اوليّه است و نه صادقه، بلكه مشهوره مىباشد و آن هم از مشهوراتى كه مطلقا، تصديق به آن و اقع مىشود... وى اضافه مىكند كه ما در پى تعريف حال و كشف سر اين مقدمه مشتركه هستيم... |
ویرایش