۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
#نویسنده در مقدمهاش نوشته است كه از جمله کتابهاى مجعول درباره فاطميان عبارت است از كتابى كه سيد مصطفى غالب نوشته و تاريخ دعوت اسماعيلى را از قديمترين زمانها تا زمان حاضر شرح داده است و در آن بسيارى از مطالب باطل و نادرست و افسانههاى خيالى وجود دارد كه هيچ كسى از اسماعيليان و فاطميان آن را نمىپذيرند و فاطميان از آن خرافات -همانند برائت گرگ از خون حضرت يوسف صديق- برائت مىجويند. هر چند نویسنده آن كتاب در مقدمهاش مدعى شده كه وى معتقد به ولايت آنان است و اوامر و نواهى آنها را اطاعت مىكند بعد از آنكه پدرش در او روح عقيده اسماعيلى را دميده است! امينى چنين ادامه مىدهد كه: از منتهاى الهى بر من اين بود كه موفق شدم برخى از جوانب زندگى دولت فاطميان مصر را كه مورد غفلت قرار گرفته و تاكنون پنهان مانده مورد بررسى قرار دهم و روشن سازم. يكى از آن جوانب بحث عيد غدير بود زيرا اين عيد از مهمترين انگيزههاى تغيير و تحول فكرى و علمى در نزد آنان شمرده مىشود و تا اين زمان در مورد آن هيچ كاوشى صورت نگرفته بود. پس من ترجيح دادم كه اين بحث را بر ساير مباحث مربوط به دوران فاطميان مقدم كنم<ref>همان، ص 41-42</ref> | #نویسنده در مقدمهاش نوشته است كه از جمله کتابهاى مجعول درباره فاطميان عبارت است از كتابى كه سيد مصطفى غالب نوشته و تاريخ دعوت اسماعيلى را از قديمترين زمانها تا زمان حاضر شرح داده است و در آن بسيارى از مطالب باطل و نادرست و افسانههاى خيالى وجود دارد كه هيچ كسى از اسماعيليان و فاطميان آن را نمىپذيرند و فاطميان از آن خرافات -همانند برائت گرگ از خون حضرت يوسف صديق- برائت مىجويند. هر چند نویسنده آن كتاب در مقدمهاش مدعى شده كه وى معتقد به ولايت آنان است و اوامر و نواهى آنها را اطاعت مىكند بعد از آنكه پدرش در او روح عقيده اسماعيلى را دميده است! امينى چنين ادامه مىدهد كه: از منتهاى الهى بر من اين بود كه موفق شدم برخى از جوانب زندگى دولت فاطميان مصر را كه مورد غفلت قرار گرفته و تاكنون پنهان مانده مورد بررسى قرار دهم و روشن سازم. يكى از آن جوانب بحث عيد غدير بود زيرا اين عيد از مهمترين انگيزههاى تغيير و تحول فكرى و علمى در نزد آنان شمرده مىشود و تا اين زمان در مورد آن هيچ كاوشى صورت نگرفته بود. پس من ترجيح دادم كه اين بحث را بر ساير مباحث مربوط به دوران فاطميان مقدم كنم<ref>همان، ص 41-42</ref> | ||
#نویسنده يادآور شده است كه مورخان حاضر در دوران فاطمى كه خودشان در جشنها حضور مىيافتند -با همه اختلافات مذهبى و اعتقادى كه با هم داشتند- در اين مسأله با هم اتفاق نظر دارند كه عيد غدير به صورت جشن رسمى و ملى در دولت فاطميان با شكوه هر چه تمامتر برگزار مىگرديد؛ مورخانى مانند: [[ابن زولاق، حسن بن ابراهیم|ابن زولاق]]، مسبِّحى، ابن طُوَير، ابن مأمون و [[مقریزی، احمد بن علی|احمد بن على مقريزى]] مصرى. اهتمام فاطميان به عيد غدير نه عيدهاى ديگر- بسيار شديد و به صورت فوقالعاده بود بهويژه در دوران المعزّ لدين الله معدّ بن العزيز بالله نزار و فائز بن ظافر بأمر الله و ساير خلفاى فاطمى. و به همين جهت يكى از قصرهاى باشكوه حكومتى را براى اين منظور اختصاص داده بودند به نام «تالار طلا» كه به آن كاخ طلا نيز گفته مىشد<ref>متن كتاب، ص 62- 65</ref> | #نویسنده يادآور شده است كه مورخان حاضر در دوران فاطمى كه خودشان در جشنها حضور مىيافتند -با همه اختلافات مذهبى و اعتقادى كه با هم داشتند- در اين مسأله با هم اتفاق نظر دارند كه عيد غدير به صورت جشن رسمى و ملى در دولت فاطميان با شكوه هر چه تمامتر برگزار مىگرديد؛ مورخانى مانند: [[ابن زولاق، حسن بن ابراهیم|ابن زولاق]]، مسبِّحى، ابن طُوَير، ابن مأمون و [[مقریزی، احمد بن علی|احمد بن على مقريزى]] مصرى. اهتمام فاطميان به عيد غدير نه عيدهاى ديگر- بسيار شديد و به صورت فوقالعاده بود بهويژه در دوران المعزّ لدين الله معدّ بن العزيز بالله نزار و فائز بن ظافر بأمر الله و ساير خلفاى فاطمى. و به همين جهت يكى از قصرهاى باشكوه حكومتى را براى اين منظور اختصاص داده بودند به نام «تالار طلا» كه به آن كاخ طلا نيز گفته مىشد<ref>متن كتاب، ص 62- 65</ref> | ||
#نویسنده يادآور شده است كه يكى از جنايات فرهنگى كه تاريخ براى ايوبيان ثبت كرده عبارت از اين است كه آنان بعد از خطبه صلاحالدين ايوبى براى المستضيئ بالله عباسى، هر اثر علمى و ادبى كه با فاطميان پيوندى داشت به صورت عامدانه و آگاهانه نابود | #نویسنده يادآور شده است كه يكى از جنايات فرهنگى كه تاريخ براى ايوبيان ثبت كرده عبارت از اين است كه آنان بعد از خطبه صلاحالدين ايوبى براى المستضيئ بالله عباسى، هر اثر علمى و ادبى كه با فاطميان پيوندى داشت به صورت عامدانه و آگاهانه نابود میكردند و تاريخ براى ما گواهى مىدهد كه آنان به محض ورود به مصر -به خاطر ترس از اينكه شايد در آن مدحى نسبت به أئمه باشد كه به نظر آنان كفر بود-بيشتر كتابخانههاى مصر با همه کتابها و ديوانهاى شعرش را سوزاندند. گذشته از آنكه صلاحالدين ايوبى بسيارى از شاعران و اديبان را كه در عصر فاطميان آنان را مدح كرده بودند مورد تهمتهاى گوناگون قرار داد و به قتل رساند (همان، ص 83). آنگاه نویسنده اشعار شاعرانى را كه واقعه غدير را مدح كرده و به نظم درآوردهاند به ترتيب زمان وفاتشان ذكر كرده است: شاعرانى مانند ابوعبدالله [[خصیبی، حسین بن حمدان|خصيبى]]، تميم بن المعز لدين الله فاطمى، ابوحامد احمد بن محمد انطاكى، عبدالمحسن صورى<ref>همان، ص 90- 207</ref> | ||
#نویسنده در مورد خطبه عيد غدير نوشته است كه اين خطبه در مصر و يمن و شام خوانده مىشد. اين خطبه را در هر دولت فاطمى، از جانب خليفه وقت خوانده مىشد و شخصى كه از طرف خليفه به همين منظور تعيين شده بود به صورت رسمى و در محضر مردمان حاضر تلاوت مىكرد و شامل بيان متن واقعه غدير و چگونگى و عوامل و اسباب و شرائط آن مىشد. شايد بزرگترين اثرى كه از داعى الدعاة مؤيّد در اين زمينه باقى مانده عبارت از كتاب المجالس المؤيّدية است كه در آن همه مجالس فاطميان بيان شده و مجلس ششم آن، عيد غدير (روز 18 ذىالقعده) ذكر شده است<ref>همان، ص 210</ref> | #نویسنده در مورد خطبه عيد غدير نوشته است كه اين خطبه در مصر و يمن و شام خوانده مىشد. اين خطبه را در هر دولت فاطمى، از جانب خليفه وقت خوانده مىشد و شخصى كه از طرف خليفه به همين منظور تعيين شده بود به صورت رسمى و در محضر مردمان حاضر تلاوت مىكرد و شامل بيان متن واقعه غدير و چگونگى و عوامل و اسباب و شرائط آن مىشد. شايد بزرگترين اثرى كه از داعى الدعاة مؤيّد در اين زمينه باقى مانده عبارت از كتاب المجالس المؤيّدية است كه در آن همه مجالس فاطميان بيان شده و مجلس ششم آن، عيد غدير (روز 18 ذىالقعده) ذكر شده است<ref>همان، ص 210</ref> | ||
#نویسنده يادآور شده است كه بر اساس گزارش مورخان، شاعران و اديبان در دولت فاطميان، ارج و قرب بسيارى داشتند بهطورى كه مىتوان گفت در هيچ دولت اسلامى چنين جايگاهى براى اهالى شعر و ادب در طول تاريخ گزارش نشده است. شاعران در اين دوران در آسايش و امنيت و رفاه اجتماعى قابل توجهى بودند و هر كدام حقوقى ماهيانه داشتند. البته در واقع در اين دوره سياستمداران براى اهداف خودشان به شاعران كه زبانگويا و نافذى داشتند و رسانههاى ارتباط جمعى آن زمان بودند عنايت و توجه ويژهاى | #نویسنده يادآور شده است كه بر اساس گزارش مورخان، شاعران و اديبان در دولت فاطميان، ارج و قرب بسيارى داشتند بهطورى كه مىتوان گفت در هيچ دولت اسلامى چنين جايگاهى براى اهالى شعر و ادب در طول تاريخ گزارش نشده است. شاعران در اين دوران در آسايش و امنيت و رفاه اجتماعى قابل توجهى بودند و هر كدام حقوقى ماهيانه داشتند. البته در واقع در اين دوره سياستمداران براى اهداف خودشان به شاعران كه زبانگويا و نافذى داشتند و رسانههاى ارتباط جمعى آن زمان بودند عنايت و توجه ويژهاى میكردند تا بهتر بتوانند به هدفهاى مورد نظرشان دست يابند<ref>همان، ص 220-222</ref> | ||
#نویسنده در خاتمه نوشته است كه شعرايى كه دولت فاطميان مصر را بعد از مدتى مورد مذمت قرار دادند همان شاعرانى بودند كه آنان را قبلاً ستوده بودند. اشعار شعراء وضعيت مردم و ارزشها و ضدّ ارزشهاى زمانه آنان را بهخوبى نشان مىدهد همانگونه كه اوضاع دوران خلافت عباسى دوم را نيز مىنماياند و در حقيقت دو جنبه و دو وضعيت را از زندگى مردم مصر آشكار مىسازد. و خلاصه شعر شاعران در دوره فاطميان در تاريخ عربى، ثبت و ضبط تاريخى وضعيت دولت فاطمى است و بلكه بهترين تصويرى است كه از واقعيات تاريخى زندگى مردم در دوره فاطميان در مصر گرفته شده است<ref>همان، ص 236</ref> | #نویسنده در خاتمه نوشته است كه شعرايى كه دولت فاطميان مصر را بعد از مدتى مورد مذمت قرار دادند همان شاعرانى بودند كه آنان را قبلاً ستوده بودند. اشعار شعراء وضعيت مردم و ارزشها و ضدّ ارزشهاى زمانه آنان را بهخوبى نشان مىدهد همانگونه كه اوضاع دوران خلافت عباسى دوم را نيز مىنماياند و در حقيقت دو جنبه و دو وضعيت را از زندگى مردم مصر آشكار مىسازد. و خلاصه شعر شاعران در دوره فاطميان در تاريخ عربى، ثبت و ضبط تاريخى وضعيت دولت فاطمى است و بلكه بهترين تصويرى است كه از واقعيات تاريخى زندگى مردم در دوره فاطميان در مصر گرفته شده است<ref>همان، ص 236</ref> | ||
ویرایش