پرش به محتوا

الشفاء: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ سینا، حسین بن عبدالله' به 'ابن سینا، حسین بن عبدالله'
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ سینا، حسین بن عبدالله' به 'ابن سینا، حسین بن عبدالله')
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۲: خط ۱۲:
[[لطفی مظهر، عبدالحمید]] (محقق)
[[لطفی مظهر، عبدالحمید]] (محقق)


[[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله]] (نویسنده)
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏BBR‎‏ ‎‏512‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏4
| کد کنگره =‏BBR‎‏ ‎‏512‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏4
خط ۲۶: خط ۲۶:
| سال نشر = 1405 ق  
| سال نشر = 1405 ق  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE1741AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01741AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =2
| تعداد جلد =2
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11604
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01741
| کتابخوان همراه نور =01741
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
[[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، كتاب(الشفاء) را به زبان عربى و در موضوعات الهيات، طبیعیات، رياضيات و منطق تأليف كرده است. مى‌توان اين كتاب را به عنوان جامع‌ترين اثر بوعلى، به حساب آورد. وى، در مورد موضوع‌هاى ياد شده، در كتاب‌هاى ديگرى نيز سخن گفته است كه به آنها اشاره خواهيم كرد، لكن چيزى كه در كتاب شفا با آن روبه‌رو هستيم، مجموعه‌اى است كامل و دقيق كه ترجمه يا تلخيص مطالب آن در كتاب‌هاى ديگرش، همچون نجات و دانش‌نامه‌ى علايى آمده است.
{{کاربردهای دیگر| الشفاء (ابهام زدایی)}}
'''الشفاء'''، تألیف [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس ابوعلی سینا]]، كتابی است به زبان عربى و در موضوعات الهيات، طبیعیات، رياضيات و منطق. مى‌توان اين كتاب را به عنوان جامع‌ترين اثر بوعلى، به حساب آورد. وى، در مورد موضوع‌هاى ياد شده، در كتاب‌هاى ديگرى نيز سخن گفته است كه به آنها اشاره خواهيم كرد، لكن چيزى كه در كتاب شفا با آن روبه‌رو هستيم، مجموعه‌اى است كامل و دقيق كه ترجمه يا تلخيص مطالب آن در كتاب‌هاى ديگرش، همچون نجات و دانش‌نامه‌ى علايى آمده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۰: خط ۴۲:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
هندسه: بخش اول رياضيات يا به عبارتى فن اول رياضيات كه عبارت است از هندسه، در واقع تحليل و بررسى اصول اقليدس مى‌باشد كه توسط حجاج بن يوسف مطر، به عربى ترجمه شده است. البته ترجمه‌هاى ديگرى نيز موجود است كه مى‌توان حجاج بن يوسف را اولين مترجم اصول اقليدس به حساب آورد. بوعلى، در بخش هندسه بر خلاف خود اقليدس و مترجم آن، به تفصيل نپرداخته و فقط به مطالبى كه براى درك قضايا و اثبات آنها لازم است، پرداخته است. مقصود [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] اين است كه متعلم را هر چه سريع‌تر با مبانى هندسه آشنا سازد. وى به گفته شاگرد و دوستش، ابوعبيد جوزجانى، ابتدا كتابى به نام مختصر اقليدس، تأليف كرد كه بعدا بخشى از كتاب شفا را تشكيل داد.
هندسه: بخش اول رياضيات يا به عبارتى فن اول رياضيات كه عبارت است از هندسه، در واقع تحليل و بررسى اصول اقليدس مى‌باشد كه توسط حجاج بن يوسف مطر، به عربى ترجمه شده است. البته ترجمه‌هاى ديگرى نيز موجود است كه مى‌توان حجاج بن يوسف را اولین مترجم اصول اقليدس به حساب آورد. بوعلى، در بخش هندسه بر خلاف خود اقليدس و مترجم آن، به تفصيل نپرداخته و فقط به مطالبى كه براى درك قضايا و اثبات آنها لازم است، پرداخته است. مقصود [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] اين است كه متعلم را هر چه سريع‌تر با مبانى هندسه آشنا سازد. وى به گفته شاگرد و دوستش، ابوعبيد جوزجانى، ابتدا كتابى به نام مختصر اقليدس، تأليف كرد كه بعدا بخشى از كتاب شفا را تشكيل داد.


[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، بخش هفتم كتاب نجات را نيز به هندسه اختصاص داده است. نظريات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در رياضيات هنوز كاملا مورد بررسى قرارنگرفته است، ولى كارل لوكوچ، بخشى از فن اول رياضيات شفا (هندسه مسطحه) را در كتاب خود مورد بررسى قرار داده است.
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، بخش هفتم كتاب نجات را نيز به هندسه اختصاص داده است. نظريات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در رياضيات هنوز كاملا مورد بررسى قرارنگرفته است، ولى كارل لوكوچ، بخشى از فن اول رياضيات شفا (هندسه مسطحه) را در كتاب خود مورد بررسى قرار داده است.


هندسه، به نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، يكى از علوم رياضى، بلكه اولين علم از علوم رياضى است كه متكفل آموزش اوضاع خطوط، اشكال سطوح و انحطام مقادير مى‌باشد.
هندسه، به نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، يكى از علوم رياضى، بلكه اولین علم از علوم رياضى است كه متكفل آموزش اوضاع خطوط، اشكال سطوح و انحطام مقادير مى‌باشد.


مقاله اول از بخش هندسه رياضيات شفا، در تعريف مثلث و متوازى الاضلاع مى‌باشد. اولين مطلبى كه در اين مقاله بيان مى‌گردد، تعريف نقطه و خط است. مؤلف، نقطه را به شىء ما لا جزء له و خط را به طول بلا عرض و طرفاه نقطتان، تعريف مى‌كند، سپس به تعريف زاويه‌ى قائمه، حاده و منفرجه مى‌پردازد.
مقاله اول از بخش هندسه رياضيات شفا، در تعريف مثلث و متوازى الاضلاع مى‌باشد. اولین مطلبى كه در اين مقاله بيان مى‌گردد، تعريف نقطه و خط است. مؤلف، نقطه را به شىء ما لا جزء له و خط را به طول بلا عرض و طرفاه نقطتان، تعريف مى‌كند، سپس به تعريف زاويه‌ى قائمه، حاده و منفرجه مى‌پردازد.


در ادامه انواع مثلث كه عبارتند از: متساوى الاضلاع، متساوى الساقين، مختلف الاضلاع و قائم الزاوية بيان شده، سپس مربع و مستطيل و اشكالى كه چهار ضلعى مى‌باشند، با انواع گوناگونشان مورد بررسى قرار گرفته‌اند. ديگر اشكال چند ضلعى و تعريف دو خط موازى نيز در بخش مقدمه مقاله اول هندسه مطرح گرديده‌اند. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، در بخشى به نام علم جامع، كيفيت به دست آمدن مثلث متساوى الاضلاع از دو دايره را بيان كرده است.
در ادامه انواع مثلث كه عبارتند از: متساوى الاضلاع، متساوى الساقين، مختلف الاضلاع و قائم الزاوية بيان شده، سپس مربع و مستطيل و اشكالى كه چهار ضلعى مى‌باشند، با انواع گوناگونشان مورد بررسى قرار گرفته‌اند. ديگر اشكال چند ضلعى و تعريف دو خط موازى نيز در بخش مقدمه مقاله اول هندسه مطرح گرديده‌اند. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، در بخشى به نام علم جامع، کیفیت به دست آمدن مثلث متساوى الاضلاع از دو دايره را بيان كرده است.


مقاله‌ى دوم در مورد خط مستقيم و تقسيمات آن مى‌باشد. وى اين بخش را با تعريف مربع به سطح قائم الزاويايى كه خطوط محيط به زاويه قائمه بر آن احاطه دارند، آغاز مى‌كند. چگونگى به دست آمدن مربع و انواع آن نيز در اين بخش مورد بررسى قرار گرفته است.
مقاله‌ى دوم در مورد خط مستقيم و تقسيمات آن مى‌باشد. وى اين بخش را با تعريف مربع به سطح قائم الزاويايى كه خطوط محيط به زاويه قائمه بر آن احاطه دارند، آغاز مى‌كند. چگونگى به دست آمدن مربع و انواع آن نيز در اين بخش مورد بررسى قرار گرفته است.
خط ۵۴: خط ۵۶:
مقاله‌ى سوم در مورد دايره است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، مى‌گويد: در دايره تمام قطرها و نصف قطرها كه امروزه شعاع گفته مى‌شود، با هم‌ديگر مساوى هستند. به دست آوردن مركز دايره، نقطه مماس دو دايره و مطالبى از اين قبيل نيز در همين مقاله مطرح شده‌اند.
مقاله‌ى سوم در مورد دايره است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، مى‌گويد: در دايره تمام قطرها و نصف قطرها كه امروزه شعاع گفته مى‌شود، با هم‌ديگر مساوى هستند. به دست آوردن مركز دايره، نقطه مماس دو دايره و مطالبى از اين قبيل نيز در همين مقاله مطرح شده‌اند.


مقاله‌ى چهارم، در مورد عمليات مثلث‌ها و دايره‌ها است. شكل محيط، اولين مبحث اين بخش مى‌باشد. مقاله‌ى پنجم در مورد نسبت مى‌باشد. [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در اين بخش، جزء را به مقدار كوچك‌تر از مقدار بزرگ‌تر معرفى مى‌كند و...
مقاله‌ى چهارم، در مورد عمليات مثلث‌ها و دايره‌ها است. شكل محيط، اولین مبحث اين بخش مى‌باشد. مقاله‌ى پنجم در مورد نسبت مى‌باشد. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در اين بخش، جزء را به مقدار كوچك‌تر از مقدار بزرگ‌تر معرفى مى‌كند و...


سطوح متشابهه، عنوان مقاله ششم است. بوعلى سطوح متشابهه را به زواياى متساويه و اضلاع تناسبيه‌ى آنها معنا مى‌كند و مى‌گويد: سطوح متكافئه، سطوحى هستند كه اضلاعشان بنا بر تقدم و تأخر با هم متناسب مى‌باشند.
سطوح متشابهه، عنوان مقاله ششم است. بوعلى سطوح متشابهه را به زواياى متساويه و اضلاع تناسبيه‌ى آنها معنا مى‌كند و مى‌گويد: سطوح متكافئه، سطوحى هستند كه اضلاعشان بنا بر تقدم و تأخر با هم متناسب مى‌باشند.
خط ۷۰: خط ۷۲:
مؤلف، در جاهاى ديگر همچون كتاب قاطيغورياس و... از ماهيت عدد و اقسام آن سخن گفته است. برخى از مسائل مطرح شده در اين مقاله عبارتند از: هر عددى نصف مجموع دو عدد زيرين و رويين خويش است، چنان‌كه پنج، نصف حاصل جمع شش و چهار مى‌باشد؛ مربع هر عددى مساوى است با حاصل ضرب دو عدد زيرين و رويين آن به اضافه يك، چنان‌كه مربع پنج، برابر است با حاصل ضرب شش در چهار به اضافه يك(بيست و پنج) و...
مؤلف، در جاهاى ديگر همچون كتاب قاطيغورياس و... از ماهيت عدد و اقسام آن سخن گفته است. برخى از مسائل مطرح شده در اين مقاله عبارتند از: هر عددى نصف مجموع دو عدد زيرين و رويين خويش است، چنان‌كه پنج، نصف حاصل جمع شش و چهار مى‌باشد؛ مربع هر عددى مساوى است با حاصل ضرب دو عدد زيرين و رويين آن به اضافه يك، چنان‌كه مربع پنج، برابر است با حاصل ضرب شش در چهار به اضافه يك(بيست و پنج) و...


مقاله دوم، در باب احوال عدد است از جهت اضافه شدنش به غير. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، مى‌گويد: در باب عدد، دو نگاه به عدد ممكن است: اول، نگاه به عدد از باب اينكه في نفسه معتبر است و ديگرى از اين جهت كه اضافه به عددى ديگر مى‌گردد. احوال عدد از حيث كيفيت تأليفش از واحدها، عنوان مقاله سوم است. مقاله چهارم در متواليات ده‌گانه مى‌باشد كه در آن مناسبات و اصناف و خواص آن مطرح گرديده است.
مقاله دوم، در باب احوال عدد است از جهت اضافه شدنش به غير. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، مى‌گويد: در باب عدد، دو نگاه به عدد ممكن است: اول، نگاه به عدد از باب اينكه في نفسه معتبر است و ديگرى از اين جهت كه اضافه به عددى ديگر مى‌گردد. احوال عدد از حيث کیفیت تأليفش از واحدها، عنوان مقاله سوم است. مقاله چهارم در متواليات ده‌گانه مى‌باشد كه در آن مناسبات و اصناف و خواص آن مطرح گرديده است.


موسيقى: سومين بخش رياضيات، علم موسيقى است كه بوعلى، خود، آن را «جوامع علم الموسيقى» ناميده است. اين بخش، حاكى از تسلط قابل توجه مؤلف بر علم موسيقى است و البته اين تسلط در ديگر علما و دانشمندان زمان [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] نيز كم و بيش مشهود است.
موسيقى: سومين بخش رياضيات، علم موسيقى است كه بوعلى، خود، آن را «جوامع علم الموسيقى» ناميده است. اين بخش، حاكى از تسلط قابل توجه مؤلف بر علم موسيقى است و البته اين تسلط در ديگر علما و دانشمندان زمان [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] نيز كم و بيش مشهود است.
خط ۱۰۲: خط ۱۰۴:
بنا بر اين مباحث علمى موسيقى [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و بوعلى سينا، بر موسيقى علمى زمان خودشان تطبيق مى‌نموده و اين دانشمندان، اسرار آن را مكشوف و قوانين آن را پى‌ريزى كرده‌اند.
بنا بر اين مباحث علمى موسيقى [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و بوعلى سينا، بر موسيقى علمى زمان خودشان تطبيق مى‌نموده و اين دانشمندان، اسرار آن را مكشوف و قوانين آن را پى‌ريزى كرده‌اند.


روش بوعلى، در بحث و تحقيق درباره موسيقى، نشان مى‌دهد كه عقايد متقدمين يونانى خود؛ يعنى پيروان مكاتب فيثاغورث، افلاطون و بطلميوس را پيروى ننموده و به خصوص در مورد جست‌وجوى رابطه‌اى بين اوضاع و احوال آسمان و خواص روح و ابعاد موسيقى، عقايد آنان را صحيح ندانسته و فلسفه آنها را مندرس شمرده است و معتقد است كه آنان، صفات اصلى و كيفيات اتفاقى اشيا را به جاى هم گرفته‌اند و در شناختن حقايق اشيا راه صحيح نپيموده‌اند؛ آن‌جا كه در مقدمه، مى‌گويد: هم‌چنين از جست‌وجوى رابطه‌اى بين احوال آسمان و خواص روح و ابعاد موسيقى، خوددارى مى‌كنيم تا از روش كسانى كه از حقيقت هر علم آگاهى ندارند، پيروى نكرده باشيم، چه اينان وارث فلسفه‌اى مندرس مى‌باشند؛ صفات اصلى و كيفيات اتفاقى اشيا را به جاى هم مى‌گيرند و خلاصه كنندگان نيز از آنها تقليد كرده‌اند، ولى اشخاصى كه فلسفه حقيقى را فهميده و مشخصات صحيح اشيا را درك كرده‌اند، اشتباهاتى را كه در اثر تقليد رخ مى‌دهد، تصحيح نموده و غلطهایى را كه زيبايى‌هاى افكار كهنه را مى‌پوشاند، پاک كرده‌اند؛ اينان سزاوار تحسينند. بوعلى، در مباحث موسيقى، از [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] پيروى كرده و عقايد او را تشريح نموده است و آنها را مختصر و مفيد و بدون تكرار تشريح نموده است و هر مطبى را به دلايل و براهين منطقى مستند نموده و در اين راه، نه تنها به اصول فيزيكى و رياضى تكيه مى‌كند كه دامنه بحث را به فلسفه و علم النفس نيز مى‌كشاند.
روش بوعلى، در بحث و تحقيق درباره موسيقى، نشان مى‌دهد كه عقايد متقدمين يونانى خود؛ يعنى پيروان مكاتب فيثاغورث، افلاطون و بطلميوس را پيروى ننموده و به خصوص در مورد جست‌وجوى رابطه‌اى بين اوضاع و احوال آسمان و خواص روح و ابعاد موسيقى، عقايد آنان را صحيح ندانسته و فلسفه آنها را مندرس شمرده است و معتقد است كه آنان، صفات اصلى و كيفيات اتفاقى اشيا را به جاى هم گرفته‌اند و در شناختن حقايق اشيا راه صحيح نپيموده‌اند؛ آن‌جا كه در مقدمه، مى‌گويد: هم‌چنين از جست‌وجوى رابطه‌اى بين احوال آسمان و خواص روح و ابعاد موسيقى، خوددارى مى‌كنيم تا از روش كسانى كه از حقيقت هر علم آگاهى ندارند، پيروى نكرده باشيم، چه اينان وارث فلسفه‌اى مندرس مى‌باشند؛ صفات اصلى و كيفيات اتفاقى اشيا را به جاى هم مى‌گیرند و خلاصه كنندگان نيز از آنها تقليد كرده‌اند، ولى اشخاصى كه فلسفه حقيقى را فهميده و مشخصات صحيح اشيا را درك كرده‌اند، اشتباهاتى را كه در اثر تقليد رخ مى‌دهد، تصحيح نموده و غلطهایى را كه زيبايى‌هاى افكار كهنه را مى‌پوشاند، پاک كرده‌اند؛ اينان سزاوار تحسينند. بوعلى، در مباحث موسيقى، از [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] پيروى كرده و عقايد او را تشريح نموده است و آنها را مختصر و مفيد و بدون تكرار تشريح نموده است و هر مطبى را به دلايل و براهین منطقى مستند نموده و در اين راه، نه تنها به اصول فیزیکى و رياضى تكيه مى‌كند كه دامنه بحث را به فلسفه و علم النفس نيز مى‌كشاند.


مؤلف، در تعريف موسيقى، رابطه علم موسيقى را با علوم ديگر چنين توضيح مى‌دهد: «موسيقى، يكى از علوم رياضى است كه منظور از آن، مطالعه صداها و بحث در ملايمت و عدم ملايمت و هم‌چنين كشش آنها و قواعد ساختن قطعات موسيقى است، بنا بر اين علم موسيقى، شامل دو قسمت است: علم تركيب نغمات مربوط به صداهاى موسيقى و علم اوزان مربوط به زمان‌هایى كه صداهاى يك نغمه را از يك‌ديگر جدا مى‌سازد. پايه‌هاى اين دو قسمت بر اصولى استوار است كه از علومى خارج از موسيقى اخذ مى‌شوند؛ بعضى از اين اصول، از رياضى و بعضى ديگر، از فيزيك و علوم طبيعى و برخى، از هندسه گرفته مى‌شوند.
مؤلف، در تعريف موسيقى، رابطه علم موسيقى را با علوم ديگر چنين توضيح مى‌دهد: «موسيقى، يكى از علوم رياضى است كه منظور از آن، مطالعه صداها و بحث در ملايمت و عدم ملايمت و هم‌چنين كشش آنها و قواعد ساختن قطعات موسيقى است، بنا بر اين علم موسيقى، شامل دو قسمت است: علم تركيب نغمات مربوط به صداهاى موسيقى و علم اوزان مربوط به زمان‌هایى كه صداهاى يك نغمه را از يك‌ديگر جدا مى‌سازد. پايه‌هاى اين دو قسمت بر اصولى استوار است كه از علومى خارج از موسيقى اخذ مى‌شوند؛ بعضى از اين اصول، از رياضى و بعضى ديگر، از فیزیک و علوم طبيعى و برخى، از هندسه گرفته مى‌شوند.


وى در تعريف صدا، فلسفه وجود صدا و ماهيت آن را بيان مى‌كند و مى‌گويد: «صدا، يكى از پديده‌هاى خارجى است كه حواس ما درك مى‌كند و احساس آن ممكن است خوش‌آيند باشد...»
وى در تعريف صدا، فلسفه وجود صدا و ماهيت آن را بيان مى‌كند و مى‌گويد: «صدا، يكى از پديده‌هاى خارجى است كه حواس ما درك مى‌كند و احساس آن ممكن است خوش‌آيند باشد...»
خط ۱۱۴: خط ۱۱۶:
درجه‌ى زيرى و بمى، با زياد و كم شدن علل آن بستگى دارد؛ مثلاً تارى، با كشش ثابت، تغيير طول صداهایى با زير و بمى متفاوت ايجاد مى‌كند؛ هر چه طويل‌تر باشد، صدا بم‌تر است.
درجه‌ى زيرى و بمى، با زياد و كم شدن علل آن بستگى دارد؛ مثلاً تارى، با كشش ثابت، تغيير طول صداهایى با زير و بمى متفاوت ايجاد مى‌كند؛ هر چه طويل‌تر باشد، صدا بم‌تر است.


تعيين درجه‌ى زير و بمى، به اندازه‌گيرى مقادير خواصى كه به آن اشاره شده، ميسر است. هم‌چنين مقايسه دو صدا، با مقايسه مقادير خواص مشابه آن، انجام مى‌شود؛ مثل مقايسه طول‌هاى آنها. بنا بر اين مسلم مى‌شود كه اولاً هر دو صدا به نسبت معينى از زيرى و بمى مى‌باشند و ثانيا مى‌توان نسبت بين آن دو را مشخص نمود.
تعيين درجه‌ى زير و بمى، به اندازه‌گیرى مقادير خواصى كه به آن اشاره شده، ميسر است. هم‌چنين مقايسه دو صدا، با مقايسه مقادير خواص مشابه آن، انجام مى‌شود؛ مثل مقايسه طول‌هاى آنها. بنا بر اين مسلم مى‌شود كه اولاً هر دو صدا به نسبت معينى از زيرى و بمى مى‌باشند و ثانيا مى‌توان نسبت بين آن دو را مشخص نمود.


ابعاد ملايم و غير ملايم را با نسبت‌هاى مشخص، معرفى مى‌كند. ابعاد ملايم، آنهایى است كه صداهاى آن بالفعل يا بالقوه مشابه باشند. آنهایى كه بالفعل مشابهند، با نسبت‌هایى از اكتاو معرفى مى‌شوند و آنهایى كه بالقوه مشابهند، به صورت نسبت‌هایى به شكل n+1/n به اصطلاح نسبت‌هاى سوپر پارتيل مى‌باشند. در جمع و تفريق ابعاد، به پيروى از روش [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، ضرب و تقسيم نسبت‌هاى معرف آنها را به كار مى‌برد و اين عمل در حقيقت فكر ايجاد لگاريتم است.
ابعاد ملايم و غير ملايم را با نسبت‌هاى مشخص، معرفى مى‌كند. ابعاد ملايم، آنهایى است كه صداهاى آن بالفعل يا بالقوه مشابه باشند. آنهایى كه بالفعل مشابهند، با نسبت‌هایى از اكتاو معرفى مى‌شوند و آنهایى كه بالقوه مشابهند، به صورت نسبت‌هایى به شكل n+1/n به اصطلاح نسبت‌هاى سوپر پارتيل مى‌باشند. در جمع و تفريق ابعاد، به پيروى از روش [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، ضرب و تقسيم نسبت‌هاى معرف آنها را به كار مى‌برد و اين عمل در حقيقت فكر ايجاد لگاريتم است.
خط ۱۲۴: خط ۱۲۶:
وجود هارمون را به معناى امروزى كلمه قائل است و مى‌گويد: صداها ممكن است با هم يا پى در پى نواخته شوند، چنان‌كه مى‌دانيم براى ساختن آهنگ، صداهایى به كار مى‌روند كه پى درپى دنبال هم واقع مى‌شوند. وقتى چندين صدا با هم نواخته شوند، در حكم يك صدامى‌گردند، ولى چنانچه اختلاط آنها با اصول صحيح باشد، باعث تقويت فكرى مى‌گردد...
وجود هارمون را به معناى امروزى كلمه قائل است و مى‌گويد: صداها ممكن است با هم يا پى در پى نواخته شوند، چنان‌كه مى‌دانيم براى ساختن آهنگ، صداهایى به كار مى‌روند كه پى درپى دنبال هم واقع مى‌شوند. وقتى چندين صدا با هم نواخته شوند، در حكم يك صدامى‌گردند، ولى چنانچه اختلاط آنها با اصول صحيح باشد، باعث تقويت فكرى مى‌گردد...


در شرح عود و پرده‌بندى آن، دقت كامل به كار برده است و به خصوص روشى را به دست مى‌دهد كه فقط با تشخيص اكتاوهاى زير و بم، مى‌توان تمام پرده‌هاى عود را بست. بخشى از وسعت فكر و دقت علم مرحوم [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در مطالعات مباحث آواشناسى و موسيقى، با اين بيان مشخص گرديد.
در شرح عود و پرده‌بندى آن، دقت كامل به كار برده است و به خصوص روشى را به دست مى‌دهد كه فقط با تشخيص اكتاوهاى زير و بم، مى‌توان تمام پرده‌هاى عود را بست. بخشى از وسعت فكر و دقت علم مرحوم [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، در مطالعات مباحث آواشناسى و موسيقى، با اين بيان مشخص گرديد.


هيئت: بخش هيئت رياضيات شفا كه مفصل‌ترين بخش اين كتاب را تشكيل مى‌دهد، حاوى سيزده مقاله است. مقاله اول، مانند دوازده مقاله بعدى، تلخيص كتاب بطلميوس(المجسطى) مى‌باشد. در فصول اول، دوم و سوم جايگاه زمين در ميان افلاك و چگونگى به وجود آمدن خسوف و كسوف مطرح گرديده است. ارصاد ستارگان، تشخيص ساعت ظهر و مغرب و زمان طلوع و... ديگر مطالبى است كه در اين مقاله آمده است.
هيئت: بخش هيئت رياضيات شفا كه مفصل‌ترين بخش اين كتاب را تشكيل مى‌دهد، حاوى سيزده مقاله است. مقاله اول، مانند دوازده مقاله بعدى، تلخيص كتاب بطلميوس(المجسطى) مى‌باشد. در فصول اول، دوم و سوم جايگاه زمين در ميان افلاك و چگونگى به وجود آمدن خسوف و كسوف مطرح گرديده است. ارصاد ستارگان، تشخيص ساعت ظهر و مغرب و زمان طلوع و... ديگر مطالبى است كه در اين مقاله آمده است.
خط ۱۳۸: خط ۱۴۰:
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، كتب ديگرى نيز در علم هيئت تأليف كرده است كه از جمله آنها مى‌توان به بخش نهم كتاب نجات، تحرير المجسطى، علة قيام الارض في حيزها يا قيام الارض في وسط السماء، تفسير السماء و العالم، كتاب الارصاد الكلية، مقالة في خواص خط الاستواء و معرفة تركيب الافلاك اشاره كرد.
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، كتب ديگرى نيز در علم هيئت تأليف كرده است كه از جمله آنها مى‌توان به بخش نهم كتاب نجات، تحرير المجسطى، علة قيام الارض في حيزها يا قيام الارض في وسط السماء، تفسير السماء و العالم، كتاب الارصاد الكلية، مقالة في خواص خط الاستواء و معرفة تركيب الافلاك اشاره كرد.


ابزار ساخته شده توسط [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] براى رصد ستارگان، توجه بسيارى از دانشمندان اين علم را به خود جلب كرده است؛ براى نمونه مى‌توان به يك مورد از آنها اشاره كرد كه از ابتكارات شيخ محسوب مى‌گردد و شرح آن به اين صورت است: دو بازوى OA و OB كه هر دو داراى ضخامت و مدرج هستند، در نقطه O لولا مى‌كنيم. هر يك از دو بازو داراى طولى لااقل به اندازه 3/5 متر است، ولى طول بازوى زيرين مى‌تواند كمى بيشتر از بازوى بالايى باشد. بر روى بازوى OB و عمود بر آن، زائده I به طور ثابت نصب شده كه روى آن، دو سوراخ P و Q قرار دارند. زائده I I نيز داراى ساختمانى عينا مانند زائده I و عمود بر OB مى‌باشد، به طورى كه مى‌توان آن را در طول OB حركت داد. هم‌چنين بازوى متحركى عمود بر OA داريم و واضح است كه با حركت دادن C در امتداد OA زاويه بين دو بازو، تغيير ارتفاع ستاره S در نصف النهار اول بازوى OA را به طور كاملا افقى، در امتداد خط نصف النهار قرار مى‌دهيم و با تغيير موضع C ستاره S را در امتداد OB رصد مى‌كنيم، اگر C دقيقا روى يكى از نقاط تقسيم كه زاويه را نشان مى دهد، افتاد، ارتفاع را مى‌توان از روى درجه‌بندى خواند؛ در غير اين صورت C بين دو درجه متوالى مربوط به دو زاويه 11 قرار دارد؛ حال يا ستاره را با قرار دادن C روى 1 و تغيير محل زائده I I در دو سوراخ P و Q رصد مى‌كنيم يا اينكه C را روى 1 قرار مى‌دهيم و با تغيير محل زائده I I ستاره را در امتداد P و Q رصد مى‌كنيم و ارتفاع ستاره عبارت خواهد بود از 1 - 1. از اين‌جا معلوم مى شود كه زائده‌هاى I و I I نقش ورنيه را براى اين دستگاه اندازه‌گيرى ايفا مى‌كنند. قابل ذكراست كه زائده‌ها طورى ساخته شده‌اند كه خط QP بازوى OB را نمى‌تواند قطع كند.
ابزار ساخته شده توسط [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] براى رصد ستارگان، توجه بسيارى از دانشمندان اين علم را به خود جلب كرده است؛ براى نمونه مى‌توان به يك مورد از آنها اشاره كرد كه از ابتكارات شيخ محسوب مى‌گردد و شرح آن به اين صورت است: دو بازوى OA و OB كه هر دو داراى ضخامت و مدرج هستند، در نقطه O لولا مى‌كنيم. هر يك از دو بازو داراى طولى لااقل به اندازه 3/5 متر است، ولى طول بازوى زيرين مى‌تواند كمى بيشتر از بازوى بالايى باشد. بر روى بازوى OB و عمود بر آن، زائده I به طور ثابت نصب شده كه روى آن، دو سوراخ P و Q قرار دارند. زائده I I نيز داراى ساختمانى عينا مانند زائده I و عمود بر OB مى‌باشد، به طورى كه مى‌توان آن را در طول OB حركت داد. هم‌چنين بازوى متحركى عمود بر OA داريم و واضح است كه با حركت دادن C در امتداد OA زاويه بين دو بازو، تغيير ارتفاع ستاره S در نصف النهار اول بازوى OA را به طور كاملا افقى، در امتداد خط نصف النهار قرار مى‌دهيم و با تغيير موضع C ستاره S را در امتداد OB رصد مى‌كنيم، اگر C دقيقا روى يكى از نقاط تقسيم كه زاويه را نشان می‌دهد، افتاد، ارتفاع را مى‌توان از روى درجه‌بندى خواند؛ در غير اين صورت C بين دو درجه متوالى مربوط به دو زاويه 11 قرار دارد؛ حال يا ستاره را با قرار دادن C روى 1 و تغيير محل زائده I I در دو سوراخ P و Q رصد مى‌كنيم يا اينكه C را روى 1 قرار مى‌دهيم و با تغيير محل زائده I I ستاره را در امتداد P و Q رصد مى‌كنيم و ارتفاع ستاره عبارت خواهد بود از 1 - 1. از اين‌جا معلوم می‌شود كه زائده‌هاى I و I I نقش ورنيه را براى اين دستگاه اندازه‌گیرى ايفا مى‌كنند. قابل ذكراست كه زائده‌ها طورى ساخته شده‌اند كه خط QP بازوى OB را نمى‌تواند قطع كند.


درباره احكام نجوم، بايد گفت [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] از منكران آن بوده و در اين باره نيز رساله‌اى نوشته به نام ابطال احكام النجوم يا رسالة في الرد على المنجمين. وى علم احكام نجوم را چنين تعريف كرده است: احكام نجوم، علمى است متكى به گمان و تخمين و هدف آن اين است كه از صور فلكى ستارگان نسبت به يك‌ديگر و نسبت به صور منطقة البروج و از رابطه آنها با زمين، نشانه‌ها و اخبارى را راجع به ممالك، طالع‌ها، و... دريابد.
درباره احكام نجوم، بايد گفت [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] از منكران آن بوده و در اين باره نيز رساله‌اى نوشته به نام ابطال احكام النجوم يا رسالة في الرد على المنجمين. وى علم احكام نجوم را چنين تعريف كرده است: احكام نجوم، علمى است متكى به گمان و تخمين و هدف آن اين است كه از صور فلكى ستارگان نسبت به يك‌ديگر و نسبت به صور منطقة البروج و از رابطه آنها با زمين، نشانه‌ها و اخبارى را راجع به ممالك، طالع‌ها، و... دريابد.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
بخش رياضيات كتاب شفا، در دو جلد رحلى و با تحقيق دكتر ابراهيم مدكور، جمع‌آورى شده است. فهرست هر يك از بخش‌هاى هندسه، موسيقى، حساب و هيئت در ابتداى آن بخش‌ها آمده است.
بخش رياضيات كتاب شفا، در دو جلد رحلى و با تحقيق دكتر ابراهیم مدكور، جمع‌آورى شده است. فهرست هر يك از بخش‌هاى هندسه، موسيقى، حساب و هيئت در ابتداى آن بخش‌ها آمده است.


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[الحاشية علی الشفاء (کتاب طبیعیات)]]
[[الحاشية علی الشفاء (کتاب طبیعیات)]]


خط ۱۵۶: خط ۱۶۰:
[[شرح و تعلیقه صدر المتالهین بر الهیات شفا]]
[[شرح و تعلیقه صدر المتالهین بر الهیات شفا]]


[[الهیات از کتاب شفا (تهران)]]
[[الهیات از کتاب شفا]]


[[التعلیقات لصدر المتالهین علی الشفاء]]
[[التعلیقات لصدر المتالهین علی الشفاء]]
خط ۱۶۵: خط ۱۶۹:


[[شرح الهیات شفاء]]
[[شرح الهیات شفاء]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
خط ۱۷۲: خط ۱۷۵:
[[رده:عصر صاحب‌نظران فلسفه اسلامی]]
[[رده:عصر صاحب‌نظران فلسفه اسلامی]]
[[رده: فلاسفه قرن پنجم]]
[[رده: فلاسفه قرن پنجم]]
[[رده: فيلسوفان قرن پنجم، آ–ی]]
[[رده:آثار فلسفی]]
[[رده:ابن سينا، حسین بن عبدالله، 370-428ق]]
[[رده:ابن سينا، حسین بن عبدالله، 370-428ق]]