۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') |
||
| خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
- الانتصار لواسطة عقد الامصار، تألیف ابن دقماق كه تاريخ و جغرافياى ده شهر بزرگ اسلامى موضوع آن مىباشد كه تنها جلدهاى چهارم و پنجم آن، درباره فسطاط(بازارها، مدارس، ابنيه، خيابانها...) و اسكندريه و بعضى از قريهها مصر در آن است. | - الانتصار لواسطة عقد الامصار، تألیف ابن دقماق كه تاريخ و جغرافياى ده شهر بزرگ اسلامى موضوع آن مىباشد كه تنها جلدهاى چهارم و پنجم آن، درباره فسطاط(بازارها، مدارس، ابنيه، خيابانها...) و اسكندريه و بعضى از قريهها مصر در آن است. | ||
فصل سوم، با پيشگفتارى در رابطه با بررسى دوران حيات علمى و ادبى در زمانى كه ابن دقماق در آن زيست و نمو نمود است، آغاز مىشود. دوران حيات او معاصر با سالهاى پايانى دولت مماليك بحرى(648-792) و آغاز حاكميّت مماليك برجى و چركسى(782-922) است كه بر مصر و شام حكومت | فصل سوم، با پيشگفتارى در رابطه با بررسى دوران حيات علمى و ادبى در زمانى كه ابن دقماق در آن زيست و نمو نمود است، آغاز مىشود. دوران حيات او معاصر با سالهاى پايانى دولت مماليك بحرى(648-792) و آغاز حاكميّت مماليك برجى و چركسى(782-922) است كه بر مصر و شام حكومت میكردند. اين دورانى است كه ابن دقماق متولّد و در آن رشد نموده است و از آنجا كه مماليك، حمايت از علوم دينى را درپيش گرفته بودند، مواجهه با ساختن و تجديد بناى مدارس و مساجد جامع در مصر و ديگر شهرهاى دور هستيم؛ از جمله مدرسه ظاهريه، مدرسه منصوريه، جامع عمر و جامع ابنطولون و تجديد بناى جامع ازهر و به خاطر همين حمايت معنوى و مالى از علوم دينى حاكمان، مماليك است كه مىبينم اصولا دانش تاريخ و هم دانشهاى ديگر در اين قرن، بيش از هر نقطه، در مصر و شامات رشد و نمو داشت و به عكس، شرق از يكسو گرفتار مغولان و ايلخانان و سپس تيموريان شده، به همين دليل براى مدّتى براى طولانى از دانش امروزى به دور افتاد. | ||
و به دليل همين حركت علمى و ادبى در اين دوران، ملاحظه مىكنيم كه به تعداد قابل شمارى براى فراگيرى علوم اشتياق نشان مىدهند و از آثار ديگران كثرت بسيارى از علماء و ادباء در زمينههاى مختلف در اين عصر مىباشد؛ از جمله [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابنحجر عسقلانى]] بدر عينى. | و به دليل همين حركت علمى و ادبى در اين دوران، ملاحظه مىكنيم كه به تعداد قابل شمارى براى فراگيرى علوم اشتياق نشان مىدهند و از آثار ديگران كثرت بسيارى از علماء و ادباء در زمينههاى مختلف در اين عصر مىباشد؛ از جمله [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابنحجر عسقلانى]] بدر عينى. | ||
| خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
در سال 631 «كامل محمد» از قاهره به سوى دمشق رهسپار شد. هنگامى كه به آنجا رسيد، به فرمانروايان و امراى ايوبى شام و جزيره نامه نوشت تا براى حركت به روم و در آوردن آن از چنگ سلاجقه آماده شوند. شاهان و امراى ايوبى يكى پس از ديگرى فرا مىرسيدند؛ از جمله فخرالدين توران شاه، فرزند صلاحالدين، و پسر عمويش، مجيرالدين داوود. | در سال 631 «كامل محمد» از قاهره به سوى دمشق رهسپار شد. هنگامى كه به آنجا رسيد، به فرمانروايان و امراى ايوبى شام و جزيره نامه نوشت تا براى حركت به روم و در آوردن آن از چنگ سلاجقه آماده شوند. شاهان و امراى ايوبى يكى پس از ديگرى فرا مىرسيدند؛ از جمله فخرالدين توران شاه، فرزند صلاحالدين، و پسر عمويش، مجيرالدين داوود. | ||
«كامل محمد» قواى خود را چند گروه در «بيره» آرايش نظامى داد و پس فرمان حركت به سوى دربند(گذرگاهى در شمال بيره كه سرزمين شام را از آسياى صغير جدا مىكند) را صادر نمود. هنگامى كه علاءالدين كىقباد از حركت قواى ايوبى و پيشروى آنها آگاه شد، لشكر پيشروى | «كامل محمد» قواى خود را چند گروه در «بيره» آرايش نظامى داد و پس فرمان حركت به سوى دربند(گذرگاهى در شمال بيره كه سرزمين شام را از آسياى صغير جدا مىكند) را صادر نمود. هنگامى كه علاءالدين كىقباد از حركت قواى ايوبى و پيشروى آنها آگاه شد، لشكر پيشروى میكردند و در كوهپايهاى براى رويارويى آماد گرديدند؛ اما نيروهاى سلجوقى فرا رسيدند و در برابر نيروهاى ايوبى قرار گرفتند. آخر سلطان سلجوقى در ذيعقده 631، «قله زياد» را تصرف كرد و بدين گونه حوزه تصرفات وى تا آن سوى رود فرات گسترش يافت. او سپس بلافاصله بر هفت قلعه ديگر كه در تابعيت «ارتقىها» بود، چيره شد. | ||
در سال 632 سلجوقيان بر حرّان، رها، رقه، و توابع آن هم دست يافتند. در اين سال شهابالدين سهروردى وفات يافت. در سال 633 به دليل اينكه سلجوقيان نيروهاىشان به سوى روم بازگشتند، «كامل محمد» از اين فرصت استفاده كرد و بار دگر به جزيره برگشت و «رها»، حرّان، «دنيسر» و قلعه سويدا را باز پس گرفت.و بعد به دمشق بازگشت. در اين سال ابوالخطاب درگذشت. | در سال 632 سلجوقيان بر حرّان، رها، رقه، و توابع آن هم دست يافتند. در اين سال شهابالدين سهروردى وفات يافت. در سال 633 به دليل اينكه سلجوقيان نيروهاىشان به سوى روم بازگشتند، «كامل محمد» از اين فرصت استفاده كرد و بار دگر به جزيره برگشت و «رها»، حرّان، «دنيسر» و قلعه سويدا را باز پس گرفت.و بعد به دمشق بازگشت. در اين سال ابوالخطاب درگذشت. | ||
ویرایش