۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') |
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک') |
||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
در فصل اول، آيه 157 سوره اعراف، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. اين آيه، پيامبر(ص) را با پنج صفت ياد كرده و نویسنده به توضيح آنها پرداخته است: | در فصل اول، آيه 157 سوره اعراف، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. اين آيه، پيامبر(ص) را با پنج صفت ياد كرده و نویسنده به توضيح آنها پرداخته است: | ||
#پيامبر درس نخوانده و خط نانوشته (امّى)؛ بر اساس اين آيه، نویسنده معتقد است كه مىتوان امّى را چنين ترجمه كرد: «كسى كه نمىخواند و نمىنويسد». در قرآن همين كلمه در توصيف مردمى آمده است كه خداوند از ميان آنها پيامبر را مبعوث كرد تا آيات او را بر آنها بخواند و آنها را | #پيامبر درس نخوانده و خط نانوشته (امّى)؛ بر اساس اين آيه، نویسنده معتقد است كه مىتوان امّى را چنين ترجمه كرد: «كسى كه نمىخواند و نمىنويسد». در قرآن همين كلمه در توصيف مردمى آمده است كه خداوند از ميان آنها پيامبر را مبعوث كرد تا آيات او را بر آنها بخواند و آنها را پاک كند: ''' «هو الذى بعث فى الاميين رسولا». ''' | ||
#:به اعتقاد نویسنده، بعيد نيست كه منظور از «الاميين» در اينجا، گروهى باشند كه فطرت | #:به اعتقاد نویسنده، بعيد نيست كه منظور از «الاميين» در اينجا، گروهى باشند كه فطرت پاک آنها با عقايد خرافى جاهليت آلوده نشده است؛ عربها در آن زمان در گوشه دوردستى از صحرا، بهدور از تمدنهاى معروف زندگى میكردند و اين انزوا و دورى، آنها را از آلودگىهاى اخلاقى و فرهنگى تمدنهاى جاهلى معروف، حفظ كرده بود. | ||
#كسى كه نام و نشانهاى او را نزد خويش در تورات و انجيل نوشته مىيابند؛ به باور نویسنده، اين نكته خود به تنهايى مىتواند دليلى بر راستگويى و نبوت همه پيامبران باشد. پيامبران همگى يك خانوادهاند و خداوند تمام زندگى آنها را به يكديگر پيوند زده است. پيامبران مردم را به سوى خدا دعوت مىكنند و زندگى آنها را به خدا گره مىزنند؛ پايههاى توحيدى را در فرهنگ و زندگى آنها استوار مىكنند و انسانها را از تمدن جاهلى به فطرت | #كسى كه نام و نشانهاى او را نزد خويش در تورات و انجيل نوشته مىيابند؛ به باور نویسنده، اين نكته خود به تنهايى مىتواند دليلى بر راستگويى و نبوت همه پيامبران باشد. پيامبران همگى يك خانوادهاند و خداوند تمام زندگى آنها را به يكديگر پيوند زده است. پيامبران مردم را به سوى خدا دعوت مىكنند و زندگى آنها را به خدا گره مىزنند؛ پايههاى توحيدى را در فرهنگ و زندگى آنها استوار مىكنند و انسانها را از تمدن جاهلى به فطرت پاک و خدايىشان بازمىگردانند؛ آنكه زودتر آمده، خبر از آيندگان داده و آنكه ديرتر مبعوث شده است، گذشتگان را تأييد كرده است. هيچكدام از ديگرى خطايى نگرفته و به او اشكال نكرده است. احكام و دستورات آنها با يكديگر تناقض ندارد. اين همه هماهنگى و انسجام براى اين است كه مردم به ارتباط پيامبران با خدا، اطمينان داشته باشند. | ||
#آنها را به نيكى فرمان مىدهد و از بدى باز مىدارد؛ | #آنها را به نيكى فرمان مىدهد و از بدى باز مىدارد؛ | ||
#چيزهاى | #چيزهاى پاکيزه را براى آنها حلال و پليدىها را بر آنها حرام مىكند؛ نویسنده معتقد است در هر كدام از رفتارهاى انسان و نيز خوراك، پوشاك و مسكن او، همواره پاکىها و پليدىهايى را مىتوان يافت. راستگويى، امانتدارى، وفاى به عهد و بخشش پاک و پسنديده و دروغگويى، خيانت، پيمانشكنى و بخل زشت و نارواست. به همين ترتيب از ميان خوردنىها و آشاميدنىهاى انسان نيز برخى پاک و پسنديده است كه خداوند آنها را حلال و برخى پليد و زشت است كه آنها را حرام كرده است. | ||
#:به نظر نویسنده، خداوند در فطرت | #:به نظر نویسنده، خداوند در فطرت پاک انسان، اين توانايى را قرار داده است كه پاکىها را از پليدىها تشخيص دهد و انسان با توجه به فطرت خود، آنها را پذيرفته و به اين توانايى درونى، پاسخ مثبت مىدهد. ولى اگر اين فطرت آلوده شد، در تشخيص پاکى و پليدى و معروف و منكر اشتباه مىكند و ميزان سنجش خود را از دست مىدهد. در اينجاست كه وحى دخالت كرده و انسان را در تشخيص نيك و بد، راهنمايى مىكند. | ||
#بار گران تكاليف سخت و دشوار و امور دست و پا گير- را از آنها فرو مىنهد (آزادشان مىكند)؛ نویسنده معتقد است وظيفه پيامبران پس از وضع حلال و حرام و امر به معروف و نهى از منكر، اين است كه بار سنگين روابط و پاىبندىهايى كه از حركت انسان به سوى خدا جلوگيرى مىكند را از دست مردم باز كنند. | #بار گران تكاليف سخت و دشوار و امور دست و پا گير- را از آنها فرو مىنهد (آزادشان مىكند)؛ نویسنده معتقد است وظيفه پيامبران پس از وضع حلال و حرام و امر به معروف و نهى از منكر، اين است كه بار سنگين روابط و پاىبندىهايى كه از حركت انسان به سوى خدا جلوگيرى مىكند را از دست مردم باز كنند. | ||
ویرایش