۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پاورقي' به 'پاورقی') |
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
اولين شاعر پارسىگويى كه نام «كعبه» در اشعار وى آمده «رودكى» است. او را از قديمىترين شاعران و پدر شعر فارسى خواندهاند. وى در اشعارى خطاب به معشوق مىگويد: من به چشمهاى سياه تو افتخار مىكنم؛ آنگونه كه اهل مكّه به كعبه... افتخار مىكنند.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19646/1/22 همان، ص22]</ref>{{شعر}}{{ب|''مكى به كعبه فخر كند مصريان به نيل''|2=''ترسا به اسقف و علوى بافتخار جد''}}{{ب|''فخر رهى بدان دو سيه چشمكان توست''|2=''كآمد پديد زير نقاب از بر دو خد''}}{{پایان شعر}} | اولين شاعر پارسىگويى كه نام «كعبه» در اشعار وى آمده «رودكى» است. او را از قديمىترين شاعران و پدر شعر فارسى خواندهاند. وى در اشعارى خطاب به معشوق مىگويد: من به چشمهاى سياه تو افتخار مىكنم؛ آنگونه كه اهل مكّه به كعبه... افتخار مىكنند.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19646/1/22 همان، ص22]</ref>{{شعر}}{{ب|''مكى به كعبه فخر كند مصريان به نيل''|2=''ترسا به اسقف و علوى بافتخار جد''}}{{ب|''فخر رهى بدان دو سيه چشمكان توست''|2=''كآمد پديد زير نقاب از بر دو خد''}}{{پایان شعر}} | ||
نویسنده با ذكر نام «منطقى رازى» بهعنوان اولين شاعر پارسىگويى كه از كعبه بهعنوان تشبيه استفاده كرده است، چنين مىنويسد: «بهراستى نمىتوان از ميان ديوانهاى شاعران پارسىگوى گذشته و معاصر، ديوانى را يافت كه شاعرش بهگونهاى از كعبه سخنى نگفته و مقصود و مطلوب خود را به كعبه تشبيه نكرده باشد. شاعران بدون استثنا هر مفهوم زيبا و هر واژه | نویسنده با ذكر نام «منطقى رازى» بهعنوان اولين شاعر پارسىگويى كه از كعبه بهعنوان تشبيه استفاده كرده است، چنين مىنويسد: «بهراستى نمىتوان از ميان ديوانهاى شاعران پارسىگوى گذشته و معاصر، ديوانى را يافت كه شاعرش بهگونهاى از كعبه سخنى نگفته و مقصود و مطلوب خود را به كعبه تشبيه نكرده باشد. شاعران بدون استثنا هر مفهوم زيبا و هر واژه پاک و باقداست و هر خوب و خوبى را به كعبه همانند كردهاند»<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19646/1/23 همان، ص23]</ref> | ||
در فصل دوم با عنوان كعبه و وابستههاى آن، ويژگىهاى كعبه، نامهاى كعبه، مجاورت كعبه، اركان كعبه، مستجار، ميزاب (ناودان طلا) و زمزم ذكر شده است. زمزم يكى از وابستههاى كعبه و واژههاى مربوط به حج است كه پس از كعبه، بههمراه حجرالاسود در شعر شعرا گستردهترين انعكاس را داشته است. شعرا در صنعت تشبيه از زمزم بسيار استفاده كردهاند. عنصرى و سنايى و خاقانى، كف دست ممدوح خود را و منوچهرى، چشم خود را و ديگر شعرا، لب و لطف و دل و ديده و طبع و دُرد خام و فرورفتگى چانه را به زمزم تشبيه كردهاند<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19646/1/142 ر.ک: همان، ص142]</ref> | در فصل دوم با عنوان كعبه و وابستههاى آن، ويژگىهاى كعبه، نامهاى كعبه، مجاورت كعبه، اركان كعبه، مستجار، ميزاب (ناودان طلا) و زمزم ذكر شده است. زمزم يكى از وابستههاى كعبه و واژههاى مربوط به حج است كه پس از كعبه، بههمراه حجرالاسود در شعر شعرا گستردهترين انعكاس را داشته است. شعرا در صنعت تشبيه از زمزم بسيار استفاده كردهاند. عنصرى و سنايى و خاقانى، كف دست ممدوح خود را و منوچهرى، چشم خود را و ديگر شعرا، لب و لطف و دل و ديده و طبع و دُرد خام و فرورفتگى چانه را به زمزم تشبيه كردهاند<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19646/1/142 ر.ک: همان، ص142]</ref> |
ویرایش