۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
| سال نشر = 1382 ش | | سال نشر = 1382 ش | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03897AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| شابک =964-7635-28-1 | | شابک =964-7635-28-1 | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
#:متن اين پرسشها جهت پاسخگويى، به اينجانب نيز واگذار شد. پاسخ به آنها چون نياز به مطالعه و فكر متمركز داشت و اين امكان در شهر مكه نبود، موكول به بازگشت به ايران شد. معاونت محترم آموزش و تحقيقات بعثه، وعدهام را با كرامت و خوشرويى پذيرفت و من در حد مطالعات و بررسىهايم در تفاسير، كتابهاى حديثى و كتبى كه در مورد حج تأليف شده بود و فكر ناقص و محدود خودم، بهصورتى كه زائران عزيز خانه حق بتوانند براى اين سفر الهى بهره لازم را ببرند، به آن پرسشها پاسخ دادم. | #:متن اين پرسشها جهت پاسخگويى، به اينجانب نيز واگذار شد. پاسخ به آنها چون نياز به مطالعه و فكر متمركز داشت و اين امكان در شهر مكه نبود، موكول به بازگشت به ايران شد. معاونت محترم آموزش و تحقيقات بعثه، وعدهام را با كرامت و خوشرويى پذيرفت و من در حد مطالعات و بررسىهايم در تفاسير، كتابهاى حديثى و كتبى كه در مورد حج تأليف شده بود و فكر ناقص و محدود خودم، بهصورتى كه زائران عزيز خانه حق بتوانند براى اين سفر الهى بهره لازم را ببرند، به آن پرسشها پاسخ دادم. | ||
#:بعضى از پاسخها مختصر و برخى هم مفصل است. پاسخهاى محكم و متين، محصولى است از آيات و روايات و ديگر پاسخها ميوه نارس فكر اينجانب است. پاسخهاى متين و محكم را بر ديده قبول نهيد و از پاسخهاى ديگر غمض عين كنيد..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/14753/1/5 مقدمه كتاب، ص5]-[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/14753/1/6 6]</ref> | #:بعضى از پاسخها مختصر و برخى هم مفصل است. پاسخهاى محكم و متين، محصولى است از آيات و روايات و ديگر پاسخها ميوه نارس فكر اينجانب است. پاسخهاى متين و محكم را بر ديده قبول نهيد و از پاسخهاى ديگر غمض عين كنيد..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/14753/1/5 مقدمه كتاب، ص5]-[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/14753/1/6 6]</ref> | ||
#با توجه به روايات، بايد گفت پيشينه تاريخى مراسم حج، ريشه در حيات دينى و معنوى آدم و انبياى الهى دارد و در ميان اقوام و ملل و جوامع و امم، آنان كه مؤمن به نبوت بودند اين مراسم را در جهت اقتداى به انبيا انجام مىدادند و كيفيت برنامه آنان همان برنامه پيامبران بود. اين معنا را نيز نبايد از نظر دور داشت كه هرگاه حاكميت نبوت بهخاطر دورى مردم از انبيا و تسلط زورمداران بر مردم، ضعيف مىشد، رؤساى قبايل يا حاكمان ظلمپيشه برگزارى مراسم را، بهصورتى كه مىخواستند جهت مىدادند و در آيين حج به اقتضاى هواى نفس خود كم و زياد ايجاد | #با توجه به روايات، بايد گفت پيشينه تاريخى مراسم حج، ريشه در حيات دينى و معنوى آدم و انبياى الهى دارد و در ميان اقوام و ملل و جوامع و امم، آنان كه مؤمن به نبوت بودند اين مراسم را در جهت اقتداى به انبيا انجام مىدادند و كيفيت برنامه آنان همان برنامه پيامبران بود. اين معنا را نيز نبايد از نظر دور داشت كه هرگاه حاكميت نبوت بهخاطر دورى مردم از انبيا و تسلط زورمداران بر مردم، ضعيف مىشد، رؤساى قبايل يا حاكمان ظلمپيشه برگزارى مراسم را، بهصورتى كه مىخواستند جهت مىدادند و در آيين حج به اقتضاى هواى نفس خود كم و زياد ايجاد میكردند و يا برنامههايى را كه رنگ و بوى الهى نداشت به مراسم مىافزودند و از اين رهگذر، از زحمات مردم و انجام مناسك، سوء استفاده میكردند..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/14753/1/10 متن كتاب، ص10]</ref> | ||
#ميقات؛ يعنى وعدگاه؛ يعنى زمان كار و يعنى وقتى كه براى انجام برنامهاى تعيين شده است. ميقات، محل و زمانى است كه به انسان از طريق درونش و با جلوه دادن اعمال مخصوصى هشدار مىدهند وقت حركت است. وقت بيرون آمدن از لجنزار ماديت و بدخلقى و بدكارى است. ديگر محلى براى سكون و توقف نيست. سكون و توقف براى انسان، اين خليفه خدا در زمين، جا ندارد. وقت حركت است. ديگر توقف بس است. تو انسانى؛ نه كرمى در لجنزار شهوت و شكم. محروم ماندن از فيوضات حق بس است. وقت آن است كه بهسوى او حركت كنى. آرى، بهسوى او، بهسوى بىنهايت، بهسوى كرامت، بهسوى حريت و حقيقت و عظمت و شرافت و خلاصه بهسوى الله..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/14753/1/45 همان، ص45]-[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/14753/1/46 46]</ref> | #ميقات؛ يعنى وعدگاه؛ يعنى زمان كار و يعنى وقتى كه براى انجام برنامهاى تعيين شده است. ميقات، محل و زمانى است كه به انسان از طريق درونش و با جلوه دادن اعمال مخصوصى هشدار مىدهند وقت حركت است. وقت بيرون آمدن از لجنزار ماديت و بدخلقى و بدكارى است. ديگر محلى براى سكون و توقف نيست. سكون و توقف براى انسان، اين خليفه خدا در زمين، جا ندارد. وقت حركت است. ديگر توقف بس است. تو انسانى؛ نه كرمى در لجنزار شهوت و شكم. محروم ماندن از فيوضات حق بس است. وقت آن است كه بهسوى او حركت كنى. آرى، بهسوى او، بهسوى بىنهايت، بهسوى كرامت، بهسوى حريت و حقيقت و عظمت و شرافت و خلاصه بهسوى الله..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/14753/1/45 همان، ص45]-[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/14753/1/46 46]</ref> | ||
#عطاى او، ابراهيم را در دل آتش حفظ كرد و يوسف را از قعر چاه به عزيزى مصر رساند و ايوب را از بيمارى نجات داد و رسول اسلام را بر آن همه دشمنان پيروز ساخت. آنچه بخواهد، با تمام لطف به بندگانش عطا مىكند و هيچيك از موجودات هستى قدرت مانع شدن از رسيدن عطايش را به بندگان ندارد؛ «... و هو للدعوات سامع...» و او شنواى دعا و راز و نياز و مناجات هر موجود زنده است. زبان تمام موجودات و راز و نياز همه عناصر هستى، به هر لغت و لحنى كه باشد، براى او معلوم است؛ زيرا معلم همه زبانها به تمام خواهندگان، خود اوست.{{شعر}} | #عطاى او، ابراهيم را در دل آتش حفظ كرد و يوسف را از قعر چاه به عزيزى مصر رساند و ايوب را از بيمارى نجات داد و رسول اسلام را بر آن همه دشمنان پيروز ساخت. آنچه بخواهد، با تمام لطف به بندگانش عطا مىكند و هيچيك از موجودات هستى قدرت مانع شدن از رسيدن عطايش را به بندگان ندارد؛ «... و هو للدعوات سامع...» و او شنواى دعا و راز و نياز و مناجات هر موجود زنده است. زبان تمام موجودات و راز و نياز همه عناصر هستى، به هر لغت و لحنى كه باشد، براى او معلوم است؛ زيرا معلم همه زبانها به تمام خواهندگان، خود اوست.{{شعر}} |
ویرایش