۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
اكثر فصوص، درباره آداب اعمال مختلف جوارحى و جوانحى است كه سالك بدانها عمل مىكند، همچون سفر، اكل، حمام، خلوت، سماع، صحبت و آنچه در هنگام بيمارى، بلا و مرگ انجام مىدهد؛ ليكن در اين ميان و بهخصوص در فصوص ابتدايى كتاب، نویسنده به مباحث كلىتر تصوف، همچون ماهيت تصوف، عقايد صوفيه، فضيلت آداب، اخلاق، مقامات و احوال صوفيه، اختلاف مسالك صوفيه، فضيلت فقر بر غنا، شطحيات و خواص نفس نيز پرداخته است. | اكثر فصوص، درباره آداب اعمال مختلف جوارحى و جوانحى است كه سالك بدانها عمل مىكند، همچون سفر، اكل، حمام، خلوت، سماع، صحبت و آنچه در هنگام بيمارى، بلا و مرگ انجام مىدهد؛ ليكن در اين ميان و بهخصوص در فصوص ابتدايى كتاب، نویسنده به مباحث كلىتر تصوف، همچون ماهيت تصوف، عقايد صوفيه، فضيلت آداب، اخلاق، مقامات و احوال صوفيه، اختلاف مسالك صوفيه، فضيلت فقر بر غنا، شطحيات و خواص نفس نيز پرداخته است. | ||
نخستين فص، پيرامون عقايد صوفيه در وحدانيت خداوند و قيامت است. نویسنده معتقد است اولين چيزى كه بر مريد واجب مىباشد، آن است كه احديت خداوند را پذيرفته و ذات او را از چيزى كه نسبت آن به ذات مقدس الهى روا نمىباشد، | نخستين فص، پيرامون عقايد صوفيه در وحدانيت خداوند و قيامت است. نویسنده معتقد است اولين چيزى كه بر مريد واجب مىباشد، آن است كه احديت خداوند را پذيرفته و ذات او را از چيزى كه نسبت آن به ذات مقدس الهى روا نمىباشد، پاک و تنزيه كند.<ref>متن كتاب، ص3</ref> | ||
فص دوم، در مورد آداب ايمان مىباشد. به نظر نویسنده، برترين چيز براى مريد آن است كه رنج خود را از خلق برگرفته و بر هيچ كس، ظلم و ستم روا ندارد.<ref>همان، ص8</ref> | فص دوم، در مورد آداب ايمان مىباشد. به نظر نویسنده، برترين چيز براى مريد آن است كه رنج خود را از خلق برگرفته و بر هيچ كس، ظلم و ستم روا ندارد.<ref>همان، ص8</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در فص سوم، فضيلت فقر بر غنا، تشريح گرديده است. نویسنده فضيلت فقر بر غنا را در صورتى مىداند كه رضايت و خشنودى نيز، قرين و همراه آن باشد. از جمله امورى كه به اعتقاد وى دليل بر فضيلت فقر مىباشد، آن است كه سخا و عطا، در همه اديان پسنديده است.<ref>همان، ص11</ref> | در فص سوم، فضيلت فقر بر غنا، تشريح گرديده است. نویسنده فضيلت فقر بر غنا را در صورتى مىداند كه رضايت و خشنودى نيز، قرين و همراه آن باشد. از جمله امورى كه به اعتقاد وى دليل بر فضيلت فقر مىباشد، آن است كه سخا و عطا، در همه اديان پسنديده است.<ref>همان، ص11</ref> | ||
در فص چهارم، ماهيت تصوف مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده خود بر اين باور است كه اين قوم را به جهت صفاى اسرار و | در فص چهارم، ماهيت تصوف مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده خود بر اين باور است كه اين قوم را به جهت صفاى اسرار و پاکيزگى آثار، صوفى گفتهاند. وى در اين رابطه، به اقوال و نظريات ديگران نيز اشاره كرده است كه برخى از آنها عبارتند از: در صف اول بودن اين گروه نزد خداوند، صاف بودن دل، قرب اوصاف ايشان به اوصاف اهل صفه كه در عهد پيامبر(ص) بودند، پوشش اين طايفه كه از صوف (پشم) است.<ref>همان، ص14</ref> | ||
فص پنجم، پيرامون محاسبه نفس و حفظ خواطر است. بنا به نظر صوفيه، ترك اشتغال به انواع كسب و صناعات، صرف تمامى اوقات به عبادات و طاعات، بهتر و با فضيلتتر است.<ref>همان، ص19</ref> | فص پنجم، پيرامون محاسبه نفس و حفظ خواطر است. بنا به نظر صوفيه، ترك اشتغال به انواع كسب و صناعات، صرف تمامى اوقات به عبادات و طاعات، بهتر و با فضيلتتر است.<ref>همان، ص19</ref> |
ویرایش