۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هايي' به 'هایی') |
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
بايد توجه كرد اين تعريف و تمجيد بيشتر ناشى از جانبدارى آنها از مشروطه و آزاديخواهى است. زيرا كسروى هرجا كه توانسته و به قول معروف تيغش برش داشته، زهر خود را ريخته و مخالفت خود را با اين سلسله جليله ابراز كرده است. البته اين بيشتر شامل بخش ديگر از روحانیت است كه سرسازگارى با مشروطه نداشته، لذا مورد حمله او واقع شدهاند. | بايد توجه كرد اين تعريف و تمجيد بيشتر ناشى از جانبدارى آنها از مشروطه و آزاديخواهى است. زيرا كسروى هرجا كه توانسته و به قول معروف تيغش برش داشته، زهر خود را ريخته و مخالفت خود را با اين سلسله جليله ابراز كرده است. البته اين بيشتر شامل بخش ديگر از روحانیت است كه سرسازگارى با مشروطه نداشته، لذا مورد حمله او واقع شدهاند. | ||
كسروى گرچه خود از مشروطهطلبان منورالفكر است، ولى نسبت به ساير روشنفكران اين چنينى، يكدل نيست و بويژه در مورد آنهايى كه بعد از بمباران مجلس از ایران فرار را برقرار ترجيح دادند، زبان به انتقاد مىگشايد؛ «يكدسته كه به اروپا شتافته و اين يكسال را در خيابانهاى قشنگ و پاكيزه آنجا خوش مىچميدند و هرگز يادى از گرفتاريهاى تبريز و سختى كار آزاديخواهان | كسروى گرچه خود از مشروطهطلبان منورالفكر است، ولى نسبت به ساير روشنفكران اين چنينى، يكدل نيست و بويژه در مورد آنهايى كه بعد از بمباران مجلس از ایران فرار را برقرار ترجيح دادند، زبان به انتقاد مىگشايد؛ «يكدسته كه به اروپا شتافته و اين يكسال را در خيابانهاى قشنگ و پاكيزه آنجا خوش مىچميدند و هرگز يادى از گرفتاريهاى تبريز و سختى كار آزاديخواهان نمیكردند، اين زمان آنان نيز به تلاش افتاده مىكوشيدند هرچه زودتر خود را به ایران رسانند و تا دير نشده، جا بر سر خوان يغما گيرند». و اينان «تخم اروپائيگرى مىافشاندند». | ||
به همين علت، كسروى در عوض همدلى با روشنفكران فرصتطلب، از توده عوامى كه به صرف داشتن غيرت و شجاعت وارد انقلاب و جرگه كارزار شدند، تعريف و تمجيد فراوان مىكند و در جاىجاى كتاب، از ستارخان و باقرخان و يپرمخان و امثالهم كه جان و هستى خود را در گرو انقلاب و احياء مجدد مشروطيت فدا كردند، بارها ذكر به خوبى و اصالت مىكند. او اعتراف دارد كه اين عده متأسفانه بعلت عدم آگاهى و اطلاع از عمق حوادث و بنيان مشروطيت ابزار دست سياستگران بيماردل قرار گرفتند. | به همين علت، كسروى در عوض همدلى با روشنفكران فرصتطلب، از توده عوامى كه به صرف داشتن غيرت و شجاعت وارد انقلاب و جرگه كارزار شدند، تعريف و تمجيد فراوان مىكند و در جاىجاى كتاب، از ستارخان و باقرخان و يپرمخان و امثالهم كه جان و هستى خود را در گرو انقلاب و احياء مجدد مشروطيت فدا كردند، بارها ذكر به خوبى و اصالت مىكند. او اعتراف دارد كه اين عده متأسفانه بعلت عدم آگاهى و اطلاع از عمق حوادث و بنيان مشروطيت ابزار دست سياستگران بيماردل قرار گرفتند. | ||
ویرایش