پرش به محتوا

الغدير في الكتاب و السنة و الأدب: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک')
خط ۲۴: خط ۲۴:
| سال نشر = 1416 ق یا 1995 م
| سال نشر = 1416 ق یا 1995 م


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE2320AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02320AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =11
| تعداد جلد =11
خط ۱۶۳: خط ۱۶۳:
سپس به نقد و بررسى اين گزافه پرداخته و مى‌گويد:
سپس به نقد و بررسى اين گزافه پرداخته و مى‌گويد:


با من بيائيد تا به حساب گزارش‌گر اين مغلطه‌ها برسيم. گو اين كه زنجيره‌اى براى آن نمى‌شناسیم تا ميانجيان گزارش را به گفتگو بخواهيم و بپرسيم آيا شهادتى كه جبرئيل داد از پيش خودش بود؟ كه اين هم نمى‌شود، زيرا وى فقط امين خدا است در رساندن وحى او و وى را نسزد كه از پيش خود براى پيامبر او دستورى بيارد و آنگاه از گواهى خويش به نفع بوبكر چشم بپوشد- اگر هم بگوئيم سخن وى وحى خداى پاك بوده- كه قاعدة هم درباره هر دستورى كه به پيامبر درستكار مى‌داده، چنين اعتقادى بايد داشت- در آن صورت نيز تنها به صرف اين كه گواهى بوبكر بر خلاف آن در آمده آن وحى بزرگ، دروغ بايد باشد و اين هم گزافگوئى است و بر هر پندار، دستور او به راستى و ناگزير نمودار اين بوده است كه آن مرده شايستگى ندارد، بر وى نماز بگزارند و اين دستور هم به گونه منعى صادر شده كه حرام بودن عمل را از آن مى‌توان دريافت و حاصلش آن كه خداى پاك دشمن مى‌دارد كه نماز كسى همچون پيامبر محبوبش را بر چنان مرده‌اى به آستان وى بالا برند. در اين صورت آيا بوبكر كه با استدلال به ظواهر حال- كه در همه جا درست نيست- به شايستگى مردك پى برده و در اين مورد مخصوص كه برداشت وى با وحى خدا ناساز در آمده شكى در بطلان آن نيست اكنون آيا چنين برداشتى تواند وحى مبين را ابطال كند. چشم بگشا و داورى كن.
با من بيائيد تا به حساب گزارش‌گر اين مغلطه‌ها برسيم. گو اين كه زنجيره‌اى براى آن نمى‌شناسیم تا ميانجيان گزارش را به گفتگو بخواهيم و بپرسيم آيا شهادتى كه جبرئيل داد از پيش خودش بود؟ كه اين هم نمى‌شود، زيرا وى فقط امين خدا است در رساندن وحى او و وى را نسزد كه از پيش خود براى پيامبر او دستورى بيارد و آنگاه از گواهى خويش به نفع بوبكر چشم بپوشد- اگر هم بگوئيم سخن وى وحى خداى پاک بوده- كه قاعدة هم درباره هر دستورى كه به پيامبر درستكار مى‌داده، چنين اعتقادى بايد داشت- در آن صورت نيز تنها به صرف اين كه گواهى بوبكر بر خلاف آن در آمده آن وحى بزرگ، دروغ بايد باشد و اين هم گزافگوئى است و بر هر پندار، دستور او به راستى و ناگزير نمودار اين بوده است كه آن مرده شايستگى ندارد، بر وى نماز بگزارند و اين دستور هم به گونه منعى صادر شده كه حرام بودن عمل را از آن مى‌توان دريافت و حاصلش آن كه خداى پاک دشمن مى‌دارد كه نماز كسى همچون پيامبر محبوبش را بر چنان مرده‌اى به آستان وى بالا برند. در اين صورت آيا بوبكر كه با استدلال به ظواهر حال- كه در همه جا درست نيست- به شايستگى مردك پى برده و در اين مورد مخصوص كه برداشت وى با وحى خدا ناساز در آمده شكى در بطلان آن نيست اكنون آيا چنين برداشتى تواند وحى مبين را ابطال كند. چشم بگشا و داورى كن.


و در آخر پس از ذكر گزافه‌هاى پيرامون خليفه سوم مى‌فرمايد:
و در آخر پس از ذكر گزافه‌هاى پيرامون خليفه سوم مى‌فرمايد:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش