۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
| سال نشر = 1386 ش | | سال نشر = 1386 ش | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03871AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =2 | | چاپ =2 | ||
| شابک =978-964-540-006-2 | | شابک =978-964-540-006-2 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =5552 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =5552 | ||
| کتابخوان همراه نور =03871 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۶: | خط ۳۷: | ||
نویسنده، اولين مطلب كتاب را به تبيين اثر معنوى حج اختصاص داده و چنين مىنويسد: «عمل حج اگر از روى التفات و داراى اركان و شرايط مقرره باشد و به علت عدم توجه به حقيقت آن تباه نشود، در روان انسان نيرويى پديد مىآورد كه تا زنده است، در پنهان و آشكار نگهبان او خواهد بود و رازهاى خواستهشده او را با دقت رسيدگى مىكند و...»<ref>متن كتاب، ص21</ref> | نویسنده، اولين مطلب كتاب را به تبيين اثر معنوى حج اختصاص داده و چنين مىنويسد: «عمل حج اگر از روى التفات و داراى اركان و شرايط مقرره باشد و به علت عدم توجه به حقيقت آن تباه نشود، در روان انسان نيرويى پديد مىآورد كه تا زنده است، در پنهان و آشكار نگهبان او خواهد بود و رازهاى خواستهشده او را با دقت رسيدگى مىكند و...»<ref>متن كتاب، ص21</ref> | ||
مقصود از وضع و تشريع عبادات اين است كه بدان وسيله انسان مدارج كمال را قدمبهقدم پيموده و به صفات ملكوتى نائل آيد. آنچه مسلم است اين است كه صورت ظاهرى هر عبادتى نقش و اثر مطلوبى در روح ايجاد كرده، به موازات عبادات عضوى و اعمال جوارحى آثار بسيار نيكويى در تنوير و اصلاحات نفسى از خود بهجاى مىگذارد؛ چنانكه حسّاً درك مىكنيم طهارت ظاهرى در | مقصود از وضع و تشريع عبادات اين است كه بدان وسيله انسان مدارج كمال را قدمبهقدم پيموده و به صفات ملكوتى نائل آيد. آنچه مسلم است اين است كه صورت ظاهرى هر عبادتى نقش و اثر مطلوبى در روح ايجاد كرده، به موازات عبادات عضوى و اعمال جوارحى آثار بسيار نيكويى در تنوير و اصلاحات نفسى از خود بهجاى مىگذارد؛ چنانكه حسّاً درك مىكنيم طهارت ظاهرى در پاکى و روشنى نفس تأثير دارد؛ مثلاً هنگامى كه به وضو مىپردازيم بهوسيله اين عمل به طهارت ظاهرى پى مىبريم، در خاتمه اين عمل عبادى، يك نوع حالت صفا و انبساط در روان خود احساس مىكنيم كه اين حالت قبل از انجام وضو در ما وجود نداشت و علت آن همانطوركه اشاره گرديد، راز بستگى ميان روان و تن است<ref>همان، ص28</ref> | ||
نویسنده سپس فلسفه پوشيدن لباس احرام را اينگونه توضيح مىدهد: «اولين عبادات حج، بيرون كردن لباس معمولى و پوشيدن لباس احرام است و آن شعار و نشانه است. حاجيان به آن وسيله از ديگران شناخته مىشوند و در ميان آنها امتيازى نيست؛ پس ايشان را از هر دستهاى كه باشند مىبينى مانند ديگران لباس احرام پوشيده و گويى با آن يادآور مىشوند كه برابر خداوند جل شأنه قرار گرفته و همه مساوى يكديگر آفريده شدهاند و اينكه در روز قيامت هم همينگونه به حساب آنها رسيدگى مىشود»<ref>همان، ص61</ref> | نویسنده سپس فلسفه پوشيدن لباس احرام را اينگونه توضيح مىدهد: «اولين عبادات حج، بيرون كردن لباس معمولى و پوشيدن لباس احرام است و آن شعار و نشانه است. حاجيان به آن وسيله از ديگران شناخته مىشوند و در ميان آنها امتيازى نيست؛ پس ايشان را از هر دستهاى كه باشند مىبينى مانند ديگران لباس احرام پوشيده و گويى با آن يادآور مىشوند كه برابر خداوند جل شأنه قرار گرفته و همه مساوى يكديگر آفريده شدهاند و اينكه در روز قيامت هم همينگونه به حساب آنها رسيدگى مىشود»<ref>همان، ص61</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۹: | ||
در فصل ديگرى از كتاب، مشكلاتى كه در گذشته حاجيان داشتهاند، بدون آنكه به منبع اين اطلاعات اشاره شود، بيان شده است: «راه حاجيان بهسوى كعبه معظمه، تا دهها سال پيش داراى سختى و خطر فراوانى بود و از ناهموارى راه و طول سفر رنجها مىبردند و از اعراب نجد و حجاز و اشرار آن سامان گرفتار فجايع و هراسها مىشدند كه جا داشت كودكان از ديدار آن پير گردند و تصور آن بسيار ناگوار و دشوار است. در راه حج گرفتارىهاى سفر و سختىهاى طبيعت چنان بود كه بسيارى از حاجيان را به علت سوزش گرماى تابستان و سردى زمستان و خشكيدن آب چاهها در آن بيابان سوزان باد فنا مىگرفت و بسيار اتفاق مىافتاد كه سيلهاى ناگهانى ايشان را فراگرفته و گروهى رااز ميان مىبرد و از آن جمله است سيلى كه درسال 1196ق، نيمى از حاجيان مصرى را در ميان مكه و مدينه با خود برد و نابود كرد و منازل بين راه طولانى بود و رنج و زحمت بسيار داشت و موجب بيمارى و مرگآور بود»<ref>همان، ص178-177</ref> | در فصل ديگرى از كتاب، مشكلاتى كه در گذشته حاجيان داشتهاند، بدون آنكه به منبع اين اطلاعات اشاره شود، بيان شده است: «راه حاجيان بهسوى كعبه معظمه، تا دهها سال پيش داراى سختى و خطر فراوانى بود و از ناهموارى راه و طول سفر رنجها مىبردند و از اعراب نجد و حجاز و اشرار آن سامان گرفتار فجايع و هراسها مىشدند كه جا داشت كودكان از ديدار آن پير گردند و تصور آن بسيار ناگوار و دشوار است. در راه حج گرفتارىهاى سفر و سختىهاى طبيعت چنان بود كه بسيارى از حاجيان را به علت سوزش گرماى تابستان و سردى زمستان و خشكيدن آب چاهها در آن بيابان سوزان باد فنا مىگرفت و بسيار اتفاق مىافتاد كه سيلهاى ناگهانى ايشان را فراگرفته و گروهى رااز ميان مىبرد و از آن جمله است سيلى كه درسال 1196ق، نيمى از حاجيان مصرى را در ميان مكه و مدينه با خود برد و نابود كرد و منازل بين راه طولانى بود و رنج و زحمت بسيار داشت و موجب بيمارى و مرگآور بود»<ref>همان، ص178-177</ref> | ||
نویسنده در فصل آخر، انتظار از دولتهاى اسلامى را اينگونه مىنويسد: «به پروردگار عزيز سوگند، اكنون قلم در دستم مىلرزد و اشكم روان و سينهام از اندوه سوزان است. چه خوب و شايسته است كه فرمانروايان اسلامى و كسانى كه افتخار سرورى بر مردم مسلمان دارند، از خواب غفلت بيدار بوده و پرده سياه بىخبرى را به كنارى افكنده و همه با دلهاى | نویسنده در فصل آخر، انتظار از دولتهاى اسلامى را اينگونه مىنويسد: «به پروردگار عزيز سوگند، اكنون قلم در دستم مىلرزد و اشكم روان و سينهام از اندوه سوزان است. چه خوب و شايسته است كه فرمانروايان اسلامى و كسانى كه افتخار سرورى بر مردم مسلمان دارند، از خواب غفلت بيدار بوده و پرده سياه بىخبرى را به كنارى افكنده و همه با دلهاى پاک و بىآلايش در راه خداشناسى و يكتاپرستى گام بردارند و براى يارى و نگهدارى و پشتيبانى از حريم مقدس و به دستاويزى كه گسيختگى نيست، متمسك شوند و عنايت بىپايان خداوند مهربان و لطف حضرت پروردگار بينا و توانا، در كالبد ايشان جانى نيرومند بدمد كه همتشان را بيدار و همه را هماهنگ سازد و حس غيرت و گردنفرازى آنان را برانگيزد»<ref>همان، ص189</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش