فلسفه و اسرار حج: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک')
خط ۱۴: خط ۱۴:
| سال نشر = 1386 ش  
| سال نشر = 1386 ش  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE3871AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03871AUTOMATIONCODE
| چاپ =2
| چاپ =2
| شابک =978-964-540-006-2
| شابک =978-964-540-006-2
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =5552
| کتابخانۀ دیجیتال نور =5552
| کتابخوان همراه نور =03871
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۳۶: خط ۳۷:
نویسنده، اولين مطلب كتاب را به تبيين اثر معنوى حج اختصاص داده و چنين مى‌نويسد: «عمل حج اگر از روى التفات و داراى اركان و شرايط مقرره باشد و به علت عدم توجه به حقيقت آن تباه نشود، در روان انسان نيرويى پديد مى‌آورد كه تا زنده است، در پنهان و آشكار نگهبان او خواهد بود و رازهاى خواسته‌شده او را با دقت رسيدگى مى‌كند و...»<ref>متن كتاب، ص21</ref>
نویسنده، اولين مطلب كتاب را به تبيين اثر معنوى حج اختصاص داده و چنين مى‌نويسد: «عمل حج اگر از روى التفات و داراى اركان و شرايط مقرره باشد و به علت عدم توجه به حقيقت آن تباه نشود، در روان انسان نيرويى پديد مى‌آورد كه تا زنده است، در پنهان و آشكار نگهبان او خواهد بود و رازهاى خواسته‌شده او را با دقت رسيدگى مى‌كند و...»<ref>متن كتاب، ص21</ref>


مقصود از وضع و تشريع عبادات اين است كه بدان وسيله انسان مدارج كمال را قدم‌به‌قدم پيموده و به صفات ملكوتى نائل آيد. آنچه مسلم است اين است كه صورت ظاهرى هر عبادتى نقش و اثر مطلوبى در روح ايجاد كرده، به موازات عبادات عضوى و اعمال جوارحى آثار بسيار نيكويى در تنوير و اصلاحات نفسى از خود به‌جاى مى‌گذارد؛ چنان‌كه حسّاً درك مى‌كنيم طهارت ظاهرى در پاكى و روشنى نفس تأثير دارد؛ مثلاً هنگامى كه به وضو مى‌پردازيم به‌وسيله اين عمل به طهارت ظاهرى پى مى‌بريم، در خاتمه اين عمل عبادى، يك نوع حالت صفا و انبساط در روان خود احساس مى‌كنيم كه اين حالت قبل از انجام وضو در ما وجود نداشت و علت آن همان‌طوركه اشاره گرديد، راز بستگى ميان روان و تن است<ref>همان، ص28</ref>
مقصود از وضع و تشريع عبادات اين است كه بدان وسيله انسان مدارج كمال را قدم‌به‌قدم پيموده و به صفات ملكوتى نائل آيد. آنچه مسلم است اين است كه صورت ظاهرى هر عبادتى نقش و اثر مطلوبى در روح ايجاد كرده، به موازات عبادات عضوى و اعمال جوارحى آثار بسيار نيكويى در تنوير و اصلاحات نفسى از خود به‌جاى مى‌گذارد؛ چنان‌كه حسّاً درك مى‌كنيم طهارت ظاهرى در پاکى و روشنى نفس تأثير دارد؛ مثلاً هنگامى كه به وضو مى‌پردازيم به‌وسيله اين عمل به طهارت ظاهرى پى مى‌بريم، در خاتمه اين عمل عبادى، يك نوع حالت صفا و انبساط در روان خود احساس مى‌كنيم كه اين حالت قبل از انجام وضو در ما وجود نداشت و علت آن همان‌طوركه اشاره گرديد، راز بستگى ميان روان و تن است<ref>همان، ص28</ref>


نویسنده سپس فلسفه پوشيدن لباس احرام را اين‌گونه توضيح مى‌دهد: «اولين عبادات حج، بيرون كردن لباس معمولى و پوشيدن لباس احرام است و آن شعار و نشانه است. حاجيان به آن وسيله از ديگران شناخته مى‌شوند و در ميان آنها امتيازى نيست؛ پس ايشان را از هر دسته‌اى كه باشند مى‌بينى مانند ديگران لباس احرام پوشيده و گويى با آن يادآور مى‌شوند كه برابر خداوند جل شأنه قرار گرفته و همه مساوى يكديگر آفريده شده‌اند و اينكه در روز قيامت هم همين‌گونه به حساب آنها رسيدگى مى‌شود»<ref>همان، ص61</ref>
نویسنده سپس فلسفه پوشيدن لباس احرام را اين‌گونه توضيح مى‌دهد: «اولين عبادات حج، بيرون كردن لباس معمولى و پوشيدن لباس احرام است و آن شعار و نشانه است. حاجيان به آن وسيله از ديگران شناخته مى‌شوند و در ميان آنها امتيازى نيست؛ پس ايشان را از هر دسته‌اى كه باشند مى‌بينى مانند ديگران لباس احرام پوشيده و گويى با آن يادآور مى‌شوند كه برابر خداوند جل شأنه قرار گرفته و همه مساوى يكديگر آفريده شده‌اند و اينكه در روز قيامت هم همين‌گونه به حساب آنها رسيدگى مى‌شود»<ref>همان، ص61</ref>
خط ۴۸: خط ۴۹:
در فصل ديگرى از كتاب، مشكلاتى كه در گذشته حاجيان داشته‌اند، بدون آنكه به منبع اين اطلاعات اشاره شود، بيان شده است: «راه حاجيان به‌سوى كعبه معظمه، تا ده‌ها سال پيش داراى سختى و خطر فراوانى بود و از ناهموارى راه و طول سفر رنج‌ها مى‌بردند و از اعراب نجد و حجاز و اشرار آن سامان گرفتار فجايع و هراس‌ها مى‌شدند كه جا داشت كودكان از ديدار آن پير گردند و تصور آن بسيار ناگوار و دشوار است. در راه حج گرفتارى‌هاى سفر و سختى‌هاى طبيعت چنان بود كه بسيارى از حاجيان را به علت سوزش گرماى تابستان و سردى زمستان و خشكيدن آب چاه‌ها در آن بيابان سوزان باد فنا مى‌گرفت و بسيار اتفاق مى‌افتاد كه سيل‌هاى ناگهانى ايشان را فراگرفته و گروهى رااز ميان مى‌برد و از آن جمله است سيلى كه درسال 1196ق، نيمى از حاجيان مصرى را در ميان مكه و مدينه با خود برد و نابود كرد و منازل بين راه طولانى بود و رنج و زحمت بسيار داشت و موجب بيمارى و مرگ‌آور بود»<ref>همان، ص178-177</ref>
در فصل ديگرى از كتاب، مشكلاتى كه در گذشته حاجيان داشته‌اند، بدون آنكه به منبع اين اطلاعات اشاره شود، بيان شده است: «راه حاجيان به‌سوى كعبه معظمه، تا ده‌ها سال پيش داراى سختى و خطر فراوانى بود و از ناهموارى راه و طول سفر رنج‌ها مى‌بردند و از اعراب نجد و حجاز و اشرار آن سامان گرفتار فجايع و هراس‌ها مى‌شدند كه جا داشت كودكان از ديدار آن پير گردند و تصور آن بسيار ناگوار و دشوار است. در راه حج گرفتارى‌هاى سفر و سختى‌هاى طبيعت چنان بود كه بسيارى از حاجيان را به علت سوزش گرماى تابستان و سردى زمستان و خشكيدن آب چاه‌ها در آن بيابان سوزان باد فنا مى‌گرفت و بسيار اتفاق مى‌افتاد كه سيل‌هاى ناگهانى ايشان را فراگرفته و گروهى رااز ميان مى‌برد و از آن جمله است سيلى كه درسال 1196ق، نيمى از حاجيان مصرى را در ميان مكه و مدينه با خود برد و نابود كرد و منازل بين راه طولانى بود و رنج و زحمت بسيار داشت و موجب بيمارى و مرگ‌آور بود»<ref>همان، ص178-177</ref>


نویسنده در فصل آخر، انتظار از دولت‌هاى اسلامى را اين‌گونه مى‌نويسد: «به پروردگار عزيز سوگند، اكنون قلم در دستم مى‌لرزد و اشكم روان و سينه‌ام از اندوه سوزان است. چه خوب و شايسته است كه فرمانروايان اسلامى و كسانى كه افتخار سرورى بر مردم مسلمان دارند، از خواب غفلت بيدار بوده و پرده سياه بى‌خبرى را به كنارى افكنده و همه با دل‌هاى پاك و بى‌آلايش در راه خداشناسى و يكتاپرستى گام بردارند و براى يارى و نگهدارى و پشتيبانى از حريم مقدس و به دستاويزى كه گسيختگى نيست، متمسك شوند و عنايت بى‌پايان خداوند مهربان و لطف حضرت پروردگار بينا و توانا، در كالبد ايشان جانى نيرومند بدمد كه همتشان را بيدار و همه را هماهنگ سازد و حس غيرت و گردن‌فرازى آنان را برانگيزد»<ref>همان، ص189</ref>
نویسنده در فصل آخر، انتظار از دولت‌هاى اسلامى را اين‌گونه مى‌نويسد: «به پروردگار عزيز سوگند، اكنون قلم در دستم مى‌لرزد و اشكم روان و سينه‌ام از اندوه سوزان است. چه خوب و شايسته است كه فرمانروايان اسلامى و كسانى كه افتخار سرورى بر مردم مسلمان دارند، از خواب غفلت بيدار بوده و پرده سياه بى‌خبرى را به كنارى افكنده و همه با دل‌هاى پاک و بى‌آلايش در راه خداشناسى و يكتاپرستى گام بردارند و براى يارى و نگهدارى و پشتيبانى از حريم مقدس و به دستاويزى كه گسيختگى نيست، متمسك شوند و عنايت بى‌پايان خداوند مهربان و لطف حضرت پروردگار بينا و توانا، در كالبد ايشان جانى نيرومند بدمد كه همتشان را بيدار و همه را هماهنگ سازد و حس غيرت و گردن‌فرازى آنان را برانگيزد»<ref>همان، ص189</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش