پرش به محتوا

سفر فرنگ: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک')
خط ۱۴: خط ۱۴:
| سال نشر =  
| سال نشر =  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE3816AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03816AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =18949
| کتابخانۀ دیجیتال نور =18949
| کتابخوان همراه نور =03816
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۵۰: خط ۵۱:
در حالى كه شانزده روز بعد، «دوشنبه 30 مهر 1341»، به نشانى دوستانش - كه مقيم آلمان هستند - دو نامه مى‌فرستد و ورود زود هنگامش به آلمان را، به آگاهى‌شان مى‌رساند: «ديگر اين كه امروز كاغذى فرستادم براى فرشيد. برلن شرقى. در جواب كاغذى كه فرستاده بود، تهران و عيال پست كرده بود اين جا. و يكى هم براى آرامش دوستدار - كلن - كه مواظب دختر داريوش باشد كه آمده آلمان، به درس خواندن. و در حقيقت براى اين كه خبر بد بهشان بدهم كه به زودى خراب خواهم شد سرشان و از اين قبيل. كلن، يك گوتيك حسابى دارد كه از جنگ سالم در رفته. بايد ديدش.»
در حالى كه شانزده روز بعد، «دوشنبه 30 مهر 1341»، به نشانى دوستانش - كه مقيم آلمان هستند - دو نامه مى‌فرستد و ورود زود هنگامش به آلمان را، به آگاهى‌شان مى‌رساند: «ديگر اين كه امروز كاغذى فرستادم براى فرشيد. برلن شرقى. در جواب كاغذى كه فرستاده بود، تهران و عيال پست كرده بود اين جا. و يكى هم براى آرامش دوستدار - كلن - كه مواظب دختر داريوش باشد كه آمده آلمان، به درس خواندن. و در حقيقت براى اين كه خبر بد بهشان بدهم كه به زودى خراب خواهم شد سرشان و از اين قبيل. كلن، يك گوتيك حسابى دارد كه از جنگ سالم در رفته. بايد ديدش.»


هم چنين در واپسين روز اقامت در فرانسه، وقتى كه با پاك‌دامن «به ديدن نمايشى از" برشت"، «در تئاتر ملّى عوامانه، T. N. P، كه توى قصر "شايو" است» مى‌رود،... به اين فكر مى‌افتد كه در آلمان، درباره استنباط آلمانى‌ها از نمايش‌نامه‌هاى برشت، پرس و جو كند و در صورت امكان، به ملاقات هم سر برشت هم برود:
هم چنين در واپسين روز اقامت در فرانسه، وقتى كه با پاک‌دامن «به ديدن نمايشى از" برشت"، «در تئاتر ملّى عوامانه، T. N. P، كه توى قصر "شايو" است» مى‌رود،... به اين فكر مى‌افتد كه در آلمان، درباره استنباط آلمانى‌ها از نمايش‌نامه‌هاى برشت، پرس و جو كند و در صورت امكان، به ملاقات هم سر برشت هم برود:


«به نظر من، "برشت" را بيش‌تر فرانسوى‌ها علم كرده‌اند. وقتى "كتاب ماه" داير بود، ورقى به كارش زده‌ام. دوره‌اش را فرّخ غفّارى بهم قرض داد؛ امّا چنگى به دلم نزد. مايه شعرش بيش‌تر است تا نمايش. و تنها اصالتش، توجّه به چين و ماچين است. و آن نمايشى كه لنين و استالين و مائو و ديگران را تحريف مى‌كند. اسمش چه بود؟ يادم نيست. تا ببينيم در خود آلمان ازش چه برداشتى دارند. كه هر پيغمبرى را در زادگاهش كه شناختند، كارش سكّه است. شنيده‌ام زنش، در برلن شرقى، تئاترى را اداره مى‌كند. اگر شد، سرى خواهم زد.»
«به نظر من، "برشت" را بيش‌تر فرانسوى‌ها علم كرده‌اند. وقتى "كتاب ماه" داير بود، ورقى به كارش زده‌ام. دوره‌اش را فرّخ غفّارى بهم قرض داد؛ امّا چنگى به دلم نزد. مايه شعرش بيش‌تر است تا نمايش. و تنها اصالتش، توجّه به چين و ماچين است. و آن نمايشى كه لنين و استالين و مائو و ديگران را تحريف مى‌كند. اسمش چه بود؟ يادم نيست. تا ببينيم در خود آلمان ازش چه برداشتى دارند. كه هر پيغمبرى را در زادگاهش كه شناختند، كارش سكّه است. شنيده‌ام زنش، در برلن شرقى، تئاترى را اداره مى‌كند. اگر شد، سرى خواهم زد.»
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش