پرش به محتوا

تاریخ سیستان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند')
خط ۱۸: خط ۱۸:
| سال نشر = 1366 ش  
| سال نشر = 1366 ش  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE2221AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02221AUTOMATIONCODE
| چاپ =2
| چاپ =2
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
خط ۴۳: خط ۴۳:
قسمت اول كتاب در زمان طغرل بيك سلجوقى تأليف شده و مؤلف با استفاده از منابع معتبر اطلاعات ذيقيمتى از سرزمين سيستان و اخبار و حوادث آن سرزمين و نواحى مجاور بخصوص از قيام‌ها و نهضت‌هاى اجتماعى اين دوره در اختيار خواننده مى‌گذارد و اين اخبار و اطلاعات وراى روايات مورخين رسمى اين زمان است. از همين جنبه «تاريخ سيستان» از مهمترين منابع براى بررسى نهضت خوارج است كه در اين زمان بطور وسيع در سيستان حضور داشته و آن ناحيه را عرصه جدال‌ها و جنبش‌ها و قيام‌هاى خود قرار داده بودند. ظاهرا خود مؤلف نيز از خوارج و يا از هواداران آنها بوده است زيرا داستان حمزة بن آترك شارى سيستانى را به تفصيل بيان كرده و او را از قهرمانان دانسته است و بطور كامل شرح زندگى و نسب خانوادگى و اقدامات او را بازگو كرده است.
قسمت اول كتاب در زمان طغرل بيك سلجوقى تأليف شده و مؤلف با استفاده از منابع معتبر اطلاعات ذيقيمتى از سرزمين سيستان و اخبار و حوادث آن سرزمين و نواحى مجاور بخصوص از قيام‌ها و نهضت‌هاى اجتماعى اين دوره در اختيار خواننده مى‌گذارد و اين اخبار و اطلاعات وراى روايات مورخين رسمى اين زمان است. از همين جنبه «تاريخ سيستان» از مهمترين منابع براى بررسى نهضت خوارج است كه در اين زمان بطور وسيع در سيستان حضور داشته و آن ناحيه را عرصه جدال‌ها و جنبش‌ها و قيام‌هاى خود قرار داده بودند. ظاهرا خود مؤلف نيز از خوارج و يا از هواداران آنها بوده است زيرا داستان حمزة بن آترك شارى سيستانى را به تفصيل بيان كرده و او را از قهرمانان دانسته است و بطور كامل شرح زندگى و نسب خانوادگى و اقدامات او را بازگو كرده است.


البته از بررسى متون تاريخى اين واقعيت مشخص مى‌شود كه در اين دوره گروه‌هاى قدرتمند ديگرى نيز در منطقه سيستان حضور داشتند مثل سپاهيان خليفه عباسى، عيّاران و مطوّعه ولى آنچه معلوم است هدف اكثر آنها حفظ وضع موجود بود در حاليكه خوارج دعوى استقلال داشتند و ادعا داشتند سياست عادلانه‌ترى نسبت به حكام جابر و ظالم اموى و عباسى در پيش گيرند. با اينكه به هر صورت غلبه خوارج در سيستان و بلاد مجاور موجب هرج و مرج و درگيرى‌هاى متعدد با حكمرانان و سپاهيان خليفه بود و عياران نيز از اين معركه به نفع خود استفاده مى‌كردند و مؤلف در پشتيبانى از خوارج مى‌گويد: «و بهر حال خوارج بيرون آمده بودند و مردم خاص و عام به ايشان پيوسته همى گشتند و سالاران ايشان صناديد و بزرگان عرب بودند از ياران مصطفی صلى‌الله‌عليه»<ref>همان، ص109</ref>  
البته از بررسى متون تاريخى اين واقعيت مشخص مى‌شود كه در اين دوره گروه‌هاى قدرتمند ديگرى نيز در منطقه سيستان حضور داشتند مثل سپاهيان خليفه عباسى، عيّاران و مطوّعه ولى آنچه معلوم است هدف اكثر آنها حفظ وضع موجود بود در حاليكه خوارج دعوى استقلال داشتند و ادعا داشتند سياست عادلانه‌ترى نسبت به حكام جابر و ظالم اموى و عباسى در پيش گيرند. با اينكه به هر صورت غلبه خوارج در سيستان و بلاد مجاور موجب هرج و مرج و درگيرى‌هاى متعدد با حكمرانان و سپاهيان خليفه بود و عياران نيز از اين معركه به نفع خود استفاده می‌كردند و مؤلف در پشتيبانى از خوارج مى‌گويد: «و بهر حال خوارج بيرون آمده بودند و مردم خاص و عام به ايشان پيوسته همى گشتند و سالاران ايشان صناديد و بزرگان عرب بودند از ياران مصطفی صلى‌الله‌عليه»<ref>همان، ص109</ref>  


به همين ترتيب در جاى جاى كتاب از خوارج و قيام ايشان صحبت مى‌شود كه اين مطالب براى بررسى نقش تاريخى آنان در سيستان بسيار مهم است. مثلاًدر زمان امارت حجاج بن يوسف از سرداران خوارج بنام‌هاى قطرى بن الفجاة و عبدالرحمن سمره نام مى‌برد و از آنها به نيكى ياد مى‌كند. از خارجى ديگرى كه شورش مى‌كند با نام همام بن عدى السدوسى سالار بزرگ خوارج ياد مى‌كند كه ظاهرا از مامورين دولتى کرمان بود كه عصيان نموده و از خوارج شد و به جنگ با عبدالرحمن محمد الاشعث مى‌پردازد. ابوخلدة الخارجى شورشى ديگرى بود كه در سال 96 هجرى در جنگ با مسمع مالك فرستاده حجاج گرفتار شد و باز خبر مى‌دهد كه خوارج در زمان هشام بن عبدالملك، بشر الحوارى را كه امير شرط بود، كشتند و «غلبه اندر سيستان خوارج گرفتند.» <ref>همان، ص113 و 118 و 126</ref>
به همين ترتيب در جاى جاى كتاب از خوارج و قيام ايشان صحبت مى‌شود كه اين مطالب براى بررسى نقش تاريخى آنان در سيستان بسيار مهم است. مثلاًدر زمان امارت حجاج بن يوسف از سرداران خوارج بنام‌هاى قطرى بن الفجاة و عبدالرحمن سمره نام مى‌برد و از آنها به نيكى ياد مى‌كند. از خارجى ديگرى كه شورش مى‌كند با نام همام بن عدى السدوسى سالار بزرگ خوارج ياد مى‌كند كه ظاهرا از مامورين دولتى کرمان بود كه عصيان نموده و از خوارج شد و به جنگ با عبدالرحمن محمد الاشعث مى‌پردازد. ابوخلدة الخارجى شورشى ديگرى بود كه در سال 96 هجرى در جنگ با مسمع مالك فرستاده حجاج گرفتار شد و باز خبر مى‌دهد كه خوارج در زمان هشام بن عبدالملك، بشر الحوارى را كه امير شرط بود، كشتند و «غلبه اندر سيستان خوارج گرفتند.» <ref>همان، ص113 و 118 و 126</ref>
خط ۵۹: خط ۵۹:
به عقيده اكثر مورخين خاندان پيامبر اكرم و اهل‌بيت ايشان از ابتدا همواره در داخل ایران هواخواه داشتند و مورد حمايت و اكرام و طرف توجه مردم اين سرزمين بودند چنانكه بسيارى از علويان در قرون اوليه اسلامى به ایران پناه جستند و مزارات آنها رد گوشه و كنار اين مملكت هنوز باقى است. در «تاريخ سيستان» نيز مى‌خوانيم كه پس از واقعه عاشورا مردم سيستان به اين عمل ظالمانه اعتراض كردند «پس چون اين خبر به سيستان آمد مردمان سيستان گفتند نه نيكو طريقتى برگرفت يزيد كه با فرزندان رسول عليه‌السلام چنين كرد. پاره شورش اندر گرفتند.» <ref>همان، ص100</ref> اين واقعه دليل ديگرى است بر علاقه مردم ایران به اهل‌بيت و حمايت از عدالت خواهى آنان بهر حال شدت اين شورش به حدى بالا گرفت كه عبّاد بن زياد امير و سردار عرب، سيستان را به مردم سپرد و خود با برداشتن موجودى بيت المال به بصره فرار كرد. در همين اوان مردم كابل نيز از فرمان اعراب سر بر تافتند و به جنگ با آنان برخاستند.
به عقيده اكثر مورخين خاندان پيامبر اكرم و اهل‌بيت ايشان از ابتدا همواره در داخل ایران هواخواه داشتند و مورد حمايت و اكرام و طرف توجه مردم اين سرزمين بودند چنانكه بسيارى از علويان در قرون اوليه اسلامى به ایران پناه جستند و مزارات آنها رد گوشه و كنار اين مملكت هنوز باقى است. در «تاريخ سيستان» نيز مى‌خوانيم كه پس از واقعه عاشورا مردم سيستان به اين عمل ظالمانه اعتراض كردند «پس چون اين خبر به سيستان آمد مردمان سيستان گفتند نه نيكو طريقتى برگرفت يزيد كه با فرزندان رسول عليه‌السلام چنين كرد. پاره شورش اندر گرفتند.» <ref>همان، ص100</ref> اين واقعه دليل ديگرى است بر علاقه مردم ایران به اهل‌بيت و حمايت از عدالت خواهى آنان بهر حال شدت اين شورش به حدى بالا گرفت كه عبّاد بن زياد امير و سردار عرب، سيستان را به مردم سپرد و خود با برداشتن موجودى بيت المال به بصره فرار كرد. در همين اوان مردم كابل نيز از فرمان اعراب سر بر تافتند و به جنگ با آنان برخاستند.


سرزمين سيستان از مناطق باستانى ایران است كه تا قبل از قرن دوم ميلادى و ورود «سك‌ها» در زمان اشكانيان به اين ناحيه، با نام زرنگ يا زرنج خوانده مى‌شد كه در كتيبه بيستون داريوش نيز به همين نام از آن ولايت سخن رفته است. بعد از زرنگ، «بست» مهمترين شهر سيستان بود كه تجارت با هند از اين ناحيه صورت مى‌گرفت. در هر نقطه‌يى از اين سرزمين خاطره‌يى از پهلوانان آن وجود داشت و اين ولايت زادبوم كيانيان بود. «تاريخ سيستان» با توصيفاتى كه دارد تصويرى كلى از اوضاع و زندگى مردم و اخلاق و آداب پهلوانى رايج در اين منطقه را به خوانندگان خود عرضه مى‌كند. مؤلف همچنين اعتدال و خوشى هوارا مؤثر در نحوه درك و فهم و هوش مردم قلمداد مى‌كند و اين خوشى آب و هوا موجب آن بود تا همه نوع ميوه و سبزى در آنجا ثمر دهد. به اين اعتبار نویسنده مى‌گويد كه ناحيه بى نياز است از ساير مناطق چون خود مى‌تواند ما يحتاج خود را تامين كند كه اين امر نقش مهمى در زندگى مردم و استقلال آنان داشت. مطالعه كتاب فوق براى بررسى علل تاريخى عقب افتادگى اين منطقه از كشورمان در حال حاضر بسيار مفيد است. كتاب، سيستان را منطقه پر نعمتى توصيف مى‌كند كه مردم در آن با آسايش زندگى مى‌كردند. «و بهيچ جاى مردم نباشد به نان و نمك و فراخ معيشت چون مردم سيستان و نعمت از هر لونى دارد و تا بودند آن ديدند كه بخوردند و بدادند و عادت كريم ايشان خود اين بود و اين بودست.» <ref>همان، ص13</ref> در دنباله مطلب به ذكر ويژگى‌هاى سيستان مى‌پردازد از جمله اينكه منطقه زرخيز بوده و از رود هيرمند طلا بدست مى‌آمده و در توصيف وضعيت خوب اقتصادى منطقه موارد بسيارى را ذكر مى‌كند. مؤلف اخبارى در مورد باريدن برف به حدى كه درختان خرما خشك شده و يا وقوع زلزله را نيز بازگو كرده است. در باب اهميت منطقه سيستان از نظر دستگاه خلافت عباسى اين روايت كتاب قابل توجه است كه زمانى هارون الرشيد قصد مى‌كند شخصى بنام ليث بن ترسل را كه به او خدمتى كرده بود، مقامى اعطاء كند از اين رو به وى مى‌گويد: «ترا به مصر همى فرستم اگر كاربر آن جمله كنى كه ايزد تعالى و تقدس فرموده است به سيستان ترا مسمّا كنم تا كارت بزرگ گردد. پس مردمان مجلس گفتند كه مصر بزرگوار شهرى بود تا امروز كه اميرالمؤمنين حديث سيستان ياد كرد.» <ref>همان، ص153</ref> اين روايت نشانه اهميت و برابرى ارزش و مقام سيستان است با مصر در نزد خلفاى عباسى.
سرزمين سيستان از مناطق باستانى ایران است كه تا قبل از قرن دوم ميلادى و ورود «سك‌ها» در زمان اشكانيان به اين ناحيه، با نام زرنگ يا زرنج خوانده مى‌شد كه در كتيبه بيستون داريوش نيز به همين نام از آن ولايت سخن رفته است. بعد از زرنگ، «بست» مهمترين شهر سيستان بود كه تجارت با هند از اين ناحيه صورت مى‌گرفت. در هر نقطه‌يى از اين سرزمين خاطره‌يى از پهلوانان آن وجود داشت و اين ولايت زادبوم كيانيان بود. «تاريخ سيستان» با توصيفاتى كه دارد تصويرى كلى از اوضاع و زندگى مردم و اخلاق و آداب پهلوانى رايج در اين منطقه را به خوانندگان خود عرضه مى‌كند. مؤلف همچنين اعتدال و خوشى هوارا مؤثر در نحوه درك و فهم و هوش مردم قلمداد مى‌كند و اين خوشى آب و هوا موجب آن بود تا همه نوع ميوه و سبزى در آنجا ثمر دهد. به اين اعتبار نویسنده مى‌گويد كه ناحيه بى نياز است از ساير مناطق چون خود مى‌تواند ما يحتاج خود را تامين كند كه اين امر نقش مهمى در زندگى مردم و استقلال آنان داشت. مطالعه كتاب فوق براى بررسى علل تاريخى عقب افتادگى اين منطقه از كشورمان در حال حاضر بسيار مفيد است. كتاب، سيستان را منطقه پر نعمتى توصيف مى‌كند كه مردم در آن با آسايش زندگى می‌كردند. «و بهيچ جاى مردم نباشد به نان و نمك و فراخ معيشت چون مردم سيستان و نعمت از هر لونى دارد و تا بودند آن ديدند كه بخوردند و بدادند و عادت كريم ايشان خود اين بود و اين بودست.» <ref>همان، ص13</ref> در دنباله مطلب به ذكر ويژگى‌هاى سيستان مى‌پردازد از جمله اينكه منطقه زرخيز بوده و از رود هيرمند طلا بدست مى‌آمده و در توصيف وضعيت خوب اقتصادى منطقه موارد بسيارى را ذكر مى‌كند. مؤلف اخبارى در مورد باريدن برف به حدى كه درختان خرما خشك شده و يا وقوع زلزله را نيز بازگو كرده است. در باب اهميت منطقه سيستان از نظر دستگاه خلافت عباسى اين روايت كتاب قابل توجه است كه زمانى هارون الرشيد قصد مى‌كند شخصى بنام ليث بن ترسل را كه به او خدمتى كرده بود، مقامى اعطاء كند از اين رو به وى مى‌گويد: «ترا به مصر همى فرستم اگر كاربر آن جمله كنى كه ايزد تعالى و تقدس فرموده است به سيستان ترا مسمّا كنم تا كارت بزرگ گردد. پس مردمان مجلس گفتند كه مصر بزرگوار شهرى بود تا امروز كه اميرالمؤمنين حديث سيستان ياد كرد.» <ref>همان، ص153</ref> اين روايت نشانه اهميت و برابرى ارزش و مقام سيستان است با مصر در نزد خلفاى عباسى.


«تاريخ سيستان» همچنين يكى از منابع مهم براى بررسى تاريخ سلسله صفاريان محسوب مى‌شود زيرا مؤلف آنقدر مسائل تازه و عمده و مهم در باب اين خاندان آورده كه آن را از ساير كتب تاريخى كه اطلاعاتى راجع به اين دودمان ارائه مى‌دهند، متمايز ساخته است.
«تاريخ سيستان» همچنين يكى از منابع مهم براى بررسى تاريخ سلسله صفاريان محسوب مى‌شود زيرا مؤلف آنقدر مسائل تازه و عمده و مهم در باب اين خاندان آورده كه آن را از ساير كتب تاريخى كه اطلاعاتى راجع به اين دودمان ارائه مى‌دهند، متمايز ساخته است.
خط ۷۷: خط ۷۷:
البته با مطالعه دقيق «تاريخ سيستان» مشخص مى‌شود كه مردم اين ناحيه به راحتى زير بار قبول حكومت جابرانه غزنويان و عمال آنها نرفتند و بارها بر غزنويان بيرون آمدند كه اين زمان دوره‌ايست كه در آن فعاليت عياران بويژه افزايش يافته است و ديرى نگذشت كه نسل تازه‌اى از دودمان صفارى بار ديگر در اين منطقه ظاهر گرديدند.
البته با مطالعه دقيق «تاريخ سيستان» مشخص مى‌شود كه مردم اين ناحيه به راحتى زير بار قبول حكومت جابرانه غزنويان و عمال آنها نرفتند و بارها بر غزنويان بيرون آمدند كه اين زمان دوره‌ايست كه در آن فعاليت عياران بويژه افزايش يافته است و ديرى نگذشت كه نسل تازه‌اى از دودمان صفارى بار ديگر در اين منطقه ظاهر گرديدند.


آخرين ويژگى «تاريخ سيستان» كه در اين مجال به آن اشاره بايد كرد استفاده براى شناخت اوضاع زندگى اجتماعى مردم آن دوره است. از آن جمله مى‌توان پى برد كه سپاهيگرى بيشترين نقش را در حكومت صفاريان و در كل در نحوه زندگى ساده مردم عادى داشته است يا اينكه مى‌توان به زندگى ساده مردم و سپاهيان پى برد كه مانند فرماندهانشان زندگى مى‌كردند يا از نظم و انضباط سپاه و نحوه آماده شدن آنها بدون درنگ پس از صدور فرمان آماده باش، اطلاع حاصل كرد. از اينكه مهارت سپاهيان در جنگ مورد آزمايش و سنجش قرار مى‌گرفت چنانكه يعقوب شخصا اينكار را انجام مى‌داد، از زندگى و خصوصيات عياران و رعايت اصول دوستى و نمك خوارگى در بين آنان، همچنين بررسى و شناسائى اختلاف قومى و قبيله‌ائى در منطقه بخصوص در بين اعراب و بويژه در بين دو قبيله بزرگ بنى تميم و بنى بكر بن وايل كه بطور مفصل از آن در كتاب سخن گفته شده و از تعصبات صدقى و سمكى كه از هر كدام اين وقايع و مطالب مى‌توان، به شناخت اوضاع اجتماعى آن دوره پى برد.
آخرين ويژگى «تاريخ سيستان» كه در اين مجال به آن اشاره بايد كرد استفاده براى شناخت اوضاع زندگى اجتماعى مردم آن دوره است. از آن جمله مى‌توان پى برد كه سپاهيگرى بيشترين نقش را در حكومت صفاريان و در كل در نحوه زندگى ساده مردم عادى داشته است يا اينكه مى‌توان به زندگى ساده مردم و سپاهيان پى برد كه مانند فرماندهانشان زندگى می‌كردند يا از نظم و انضباط سپاه و نحوه آماده شدن آنها بدون درنگ پس از صدور فرمان آماده باش، اطلاع حاصل كرد. از اينكه مهارت سپاهيان در جنگ مورد آزمايش و سنجش قرار مى‌گرفت چنانكه يعقوب شخصا اينكار را انجام مى‌داد، از زندگى و خصوصيات عياران و رعايت اصول دوستى و نمك خوارگى در بين آنان، همچنين بررسى و شناسائى اختلاف قومى و قبيله‌ائى در منطقه بخصوص در بين اعراب و بويژه در بين دو قبيله بزرگ بنى تميم و بنى بكر بن وايل كه بطور مفصل از آن در كتاب سخن گفته شده و از تعصبات صدقى و سمكى كه از هر كدام اين وقايع و مطالب مى‌توان، به شناخت اوضاع اجتماعى آن دوره پى برد.


در هر حال بايد گفت كه كتاب «تاريخ سيستان» از منابع مهم و با ارزش متون ادبى و تاريخى است و داراى ويژگى‌هاى بسيارى است چه از لحاظ تاريخى و جغرافيائى و چه از جنبه شناخت اوضاع اجتماعى و اقتصادى، كه در هر باب داراى مطالب بسيار با ارزش و جالب توجه است و اميد است كه بيش از اين مورد استفاده محققین گرامى قرار گيرد. <ref>نقل از كتاب ماه تاريخ و جغرافيا شماره 8 سال 1377ص 16</ref>
در هر حال بايد گفت كه كتاب «تاريخ سيستان» از منابع مهم و با ارزش متون ادبى و تاريخى است و داراى ويژگى‌هاى بسيارى است چه از لحاظ تاريخى و جغرافيائى و چه از جنبه شناخت اوضاع اجتماعى و اقتصادى، كه در هر باب داراى مطالب بسيار با ارزش و جالب توجه است و اميد است كه بيش از اين مورد استفاده محققین گرامى قرار گيرد. <ref>نقل از كتاب ماه تاريخ و جغرافيا شماره 8 سال 1377ص 16</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش