۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
نویسنده در مقدمهاش -كه آن را در نجف نوشته ولى تاريخ نگارشش را معين نكرده- با يادآورى اين نكته كه حضرت امام جواد(ع) فرموده است كه بعد از واقعه شهادت امام حسین(ع)، براى ما هيچ واقعهاى بزرگتر از فخّ نيست، افزوده است: كتاب حاضر كه تقديم مىشود، عرضه و گزارشى تاريخى از حادثهاى بزرگ و واقعهاى دلخراش است كه در نيمه دوم قرن دوم هجرى در محلى در مكه معروف به وادى فخّ روى داده است. در اين اثر، واقعه مذكور را از جنبه تاريخى و شرائط سياسى و اجتماعى بررسى كردهام و در پايان در مورد عوامل اصلى اين قيام پژوهش كردهام كه در آن، جمعى از فرزندان رسولالله(ص) قربانى شدند و در آن رهبر علويش امير مكه و فاتح آن يعنى «ابوعبدالله حسین بن على بن حسن بن حسن بن حسن بن على بن ابىطالب(ع)» كه در سال 169ق به درجه شهادت رسيد. اين واقعه از آغاز تا پايان همچنان كه خواهيد ديد همانند قيام حضرت امام حسین(ع) است.<ref>مقدمه كتاب، ص5- 8</ref> | نویسنده در مقدمهاش -كه آن را در نجف نوشته ولى تاريخ نگارشش را معين نكرده- با يادآورى اين نكته كه حضرت امام جواد(ع) فرموده است كه بعد از واقعه شهادت امام حسین(ع)، براى ما هيچ واقعهاى بزرگتر از فخّ نيست، افزوده است: كتاب حاضر كه تقديم مىشود، عرضه و گزارشى تاريخى از حادثهاى بزرگ و واقعهاى دلخراش است كه در نيمه دوم قرن دوم هجرى در محلى در مكه معروف به وادى فخّ روى داده است. در اين اثر، واقعه مذكور را از جنبه تاريخى و شرائط سياسى و اجتماعى بررسى كردهام و در پايان در مورد عوامل اصلى اين قيام پژوهش كردهام كه در آن، جمعى از فرزندان رسولالله(ص) قربانى شدند و در آن رهبر علويش امير مكه و فاتح آن يعنى «ابوعبدالله حسین بن على بن حسن بن حسن بن حسن بن على بن ابىطالب(ع)» كه در سال 169ق به درجه شهادت رسيد. اين واقعه از آغاز تا پايان همچنان كه خواهيد ديد همانند قيام حضرت امام حسین(ع) است.<ref>مقدمه كتاب، ص5- 8</ref> | ||
بر طبق پژوهش نویسنده، فرزندان خاندان ابوطالب(ع) با همه كثرت و پراكندگىشان در شبه جزيره عربستان در زمانهاى پياپى هرگاه كه فرصت مىيافتند و شرائط را آماده مىديدند قيام | بر طبق پژوهش نویسنده، فرزندان خاندان ابوطالب(ع) با همه كثرت و پراكندگىشان در شبه جزيره عربستان در زمانهاى پياپى هرگاه كه فرصت مىيافتند و شرائط را آماده مىديدند قيام میكردند و دشمنانشان را تهديد میكردند و شكست دولت غاصب و شكستن شوكت و جلال آن را شجاعانه و با تدبير، هدف خود قرار داده بودند. گاه و بىگاه شورش و قيامى مىشد و مردم را جذب مىكرد و خلافت را مىلرزاند و عباسيان كه با نيروى علويان و دعوت صادقانه آنان و اطمينان مردم به آنها توانسته بودند امويان را نابود كنند و مردمان را به سوى خود بخوانند، اگر مىخواستند آشكارا با آنان مقابله كنند و پاسخشان را با شمشير بدهند، مشكل بيشتر مىشد. در اين هنگام بايد كارى صورت مىگرفت و عباسيان چنين تدبير و سياست كردند كه به بهانه سركوب برخى از بقاياى امويان كه در گوشه و كنار سر به شورش نهاده بودند، از ابزارها و تاكتيكهاى گوناگون بهره بردند و همه شورشيان و قيامكنندگان و از جمله علويان را نيز مديريت كردند و سرانجام دمار از روزگارشان برآوردند و قلع و قمعشان كردند.<ref>متن كتاب، ص56- 72</ref> | ||
نویسنده از قول حضرت امام موسى كاظم(ع) نقل كرده است كه ايشان فرمود: به خدا قسم شهيد فخّ از اين دنيا رفت در حالى كه مسلمان و صالح بود و بسيار روزه مىگرفت و امر به معروف و نهى از منكر مىكرد و در ميان خاندانش بىنظير بود.<ref>همان، ص105</ref> | نویسنده از قول حضرت امام موسى كاظم(ع) نقل كرده است كه ايشان فرمود: به خدا قسم شهيد فخّ از اين دنيا رفت در حالى كه مسلمان و صالح بود و بسيار روزه مىگرفت و امر به معروف و نهى از منكر مىكرد و در ميان خاندانش بىنظير بود.<ref>همان، ص105</ref> |
ویرایش