پرش به محتوا

التعليقة علی كتاب الكافي: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'هاي' به 'های'
جز (جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند')
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۴: خط ۴۴:
به منظور شناساندن كتاب، به برخى از تعليقات [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] اشاره مى‌شود:
به منظور شناساندن كتاب، به برخى از تعليقات [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] اشاره مى‌شود:


== نمونه‌هايى از تعليقات [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] ==
== نمونه‌هایى از تعليقات [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] ==




خط ۸۵: خط ۸۵:
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] مى‌نويسد كه در كتاب‌هاى مافوق الطبيعه، با برهان يقينى ثابت شد كه خداوند متعال، در مجد و كمال و عزّ و جلال، غير متناهى است و هرچه را كه عقل فرض كند، خداوند به نحو غير متناهى، بالاتر از آن است:
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] مى‌نويسد كه در كتاب‌هاى مافوق الطبيعه، با برهان يقينى ثابت شد كه خداوند متعال، در مجد و كمال و عزّ و جلال، غير متناهى است و هرچه را كه عقل فرض كند، خداوند به نحو غير متناهى، بالاتر از آن است:


و كذلك آية مرتبة فرضها العقل من مراتب تلك اللاتناهيات فانها و مافوقها الى لانهاية اللاتناهيات من كل جهة متحقّقة هناك بالفعل في وحدة صرفة حقة.
و كذلك آية مرتبة فرضها العقل من مراتب تلك اللاتناهيات فانها و مافوقها الى لانهایة اللاتناهيات من كل جهة متحقّقة هناك بالفعل في وحدة صرفة حقة.


كسى كه در شناخت به مرتبه‌اى رسيد‌ ‎كه خداوند را كمال و فوق كمال و تمام فوق تمام دانست، اميد است كه به مرحله خروج از نصاب تحديد و تشبيه برسد.
كسى كه در شناخت به مرتبه‌اى رسيد‌ ‎كه خداوند را كمال و فوق كمال و تمام فوق تمام دانست، اميد است كه به مرحله خروج از نصاب تحديد و تشبيه برسد.
خط ۹۳: خط ۹۳:
او در ادامه، درباره حديثى مرسل از [[امام رضا(ع)]] مى‌گويد كه نظير اين احاديث، برتر از آن هستند كه نياز به سند داشته باشند و ارسال سند، مشكلى برای روايتْ ايجاد نمى‌كند، چون متن اين روايات، آسمانى است و خود روايت، گواه است بر اين كه از منبع وحى سرچشمه گرفته است. چنان كه «نهج‌البلاغه»، خود، بزرگ‌ترين شاهد بر مسند بودن خويش است.
او در ادامه، درباره حديثى مرسل از [[امام رضا(ع)]] مى‌گويد كه نظير اين احاديث، برتر از آن هستند كه نياز به سند داشته باشند و ارسال سند، مشكلى برای روايتْ ايجاد نمى‌كند، چون متن اين روايات، آسمانى است و خود روايت، گواه است بر اين كه از منبع وحى سرچشمه گرفته است. چنان كه «نهج‌البلاغه»، خود، بزرگ‌ترين شاهد بر مسند بودن خويش است.


[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در ذيل روايت دوم از باب «الحركة والانتقال»، روايتى درباره معراج پيامبر(ص) نقل مى‌كند كه راوى، سؤال‌هايى درباره آيات سوره نجم پرسيده است و حضرت كاظم(ع)، بدان‌ها پاسخ مى‌دهد.
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در ذيل روايت دوم از باب «الحركة والانتقال»، روايتى درباره معراج پيامبر(ص) نقل مى‌كند كه راوى، سؤال‌هایى درباره آيات سوره نجم پرسيده است و حضرت كاظم(ع)، بدان‌ها پاسخ مى‌دهد.


او در تفسير روايت سوم از روايات همين باب، درباره لزوم «وليّ» بعد از پيامبر، مباحثى را مطرح مى‌كند و عنوان مى‌كند كه بر پيامبر(ص) واجب بود كه معارف الهى را به بيانى عامّه فهم، بيان كند و مسائل غامض حِكمى و اسرار را در بطون آن كلمات قرار دهد تا هر صاحب بصيرتى به ميزان انديشه‌اش از آنها بهره‌مند شود؛ سپس اوصيا و اولياى آن حضرت، پرده‌ها را كنار زنند و اسرار را بر ملا كنند. پس تبليغ رسالت، مرتبه نبى و رسول است و كشف و تأويل، وظيفه وصى و ولى. بدين جهت است كه پيامبر(ص) به [[امام على(ع)]] فرمود: انّك تقاتل على تأويل القرآن كما أنا قاتلت على تنزيله.
او در تفسير روايت سوم از روايات همين باب، درباره لزوم «وليّ» بعد از پيامبر، مباحثى را مطرح مى‌كند و عنوان مى‌كند كه بر پيامبر(ص) واجب بود كه معارف الهى را به بيانى عامّه فهم، بيان كند و مسائل غامض حِكمى و اسرار را در بطون آن كلمات قرار دهد تا هر صاحب بصيرتى به ميزان انديشه‌اش از آنها بهره‌مند شود؛ سپس اوصيا و اولياى آن حضرت، پرده‌ها را كنار زنند و اسرار را بر ملا كنند. پس تبليغ رسالت، مرتبه نبى و رسول است و كشف و تأويل، وظيفه وصى و ولى. بدين جهت است كه پيامبر(ص) به [[امام على(ع)]] فرمود: انّك تقاتل على تأويل القرآن كما أنا قاتلت على تنزيله.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش