پرش به محتوا

اختيار معرفة الرجال (تحقیق رجایی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'هاي' به 'های'
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می')
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
خط ۵۵: خط ۵۵:
در حديث هفتم اسم حاتم بن ماهویه به عنوان یکى از روات حديث است كه مورد نظر شارح است. هشتمین روايت كشّى درباره‌ى شرطة الخمیس است كه یکى از مباحث مهم درباره‌ى اصحاب امیرالمؤمنين(ع) مى‌باشد. ما به خاطر اهمیّت آن، عين حديث را آورده و توضيحاتى در مورد این گروه بيان مى‌كنيم، سپس مى‌پردازيم به توضيحات [[میرداماد، محمدباقربن محمد|میرداماد]]: «نَصْر بن الصباح البلغى، قال: حدثنا احمد بن محمّد بن عيسى، عن الحسين بن سعيد عن اسماعيل بن بزيع عن أبى الجارود، قال قلت للاصبغ بن نباتة ما كان منزلة هذا الرجل فیکم؟ قال: ما أدرى ما تقول الا أن سيوفنا كانت على عواتقنا فمن اومى اليه ضربناه بها و كان يقول لنا تشرطوا فو الله ما اشتراطكم لذهب و لا لفضة و ما اشتراطكم الّا للموت انّ قوماً من قبلكم من بنى اسرائيل تشارطوا بينهم فما مات أحدٌ منهم حتى كان نبىّ قومه او نبىّ قريته او نبىّ نفسه و انّكم بمنزلتهم غير انّكم لستم بأنبياء». روايت مذكور همان‌گونه كه ملاحظه شد سؤالى است از اصبغ بن نباتة به عنوان یکى از افراد معاهده‌ى شرطة الخمیس.
در حديث هفتم اسم حاتم بن ماهویه به عنوان یکى از روات حديث است كه مورد نظر شارح است. هشتمین روايت كشّى درباره‌ى شرطة الخمیس است كه یکى از مباحث مهم درباره‌ى اصحاب امیرالمؤمنين(ع) مى‌باشد. ما به خاطر اهمیّت آن، عين حديث را آورده و توضيحاتى در مورد این گروه بيان مى‌كنيم، سپس مى‌پردازيم به توضيحات [[میرداماد، محمدباقربن محمد|میرداماد]]: «نَصْر بن الصباح البلغى، قال: حدثنا احمد بن محمّد بن عيسى، عن الحسين بن سعيد عن اسماعيل بن بزيع عن أبى الجارود، قال قلت للاصبغ بن نباتة ما كان منزلة هذا الرجل فیکم؟ قال: ما أدرى ما تقول الا أن سيوفنا كانت على عواتقنا فمن اومى اليه ضربناه بها و كان يقول لنا تشرطوا فو الله ما اشتراطكم لذهب و لا لفضة و ما اشتراطكم الّا للموت انّ قوماً من قبلكم من بنى اسرائيل تشارطوا بينهم فما مات أحدٌ منهم حتى كان نبىّ قومه او نبىّ قريته او نبىّ نفسه و انّكم بمنزلتهم غير انّكم لستم بأنبياء». روايت مذكور همان‌گونه كه ملاحظه شد سؤالى است از اصبغ بن نباتة به عنوان یکى از افراد معاهده‌ى شرطة الخمیس.


شرطة الخمیس نام پيمانى بود كه گروهى از اصحاب كه تعدادشان را تا چهل هزار نفر هم نوشته‌اند، پيمان بسته بودند كه تا پاى جان در كنار [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] مانده و تا آخرين قطره‌ى خون مدافع حضرت بوده و به فرامین حضرت عمل كنند. اصبغ بن نباتة، در این روايت مى‌گوید: جايگاه [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] در نزد ما به گونه‌اى است كه همواره شمشيرهايمان در كنارمان بوده و به هر سو كه او اشاره كند، حمله‌ور مى‌شویم. شارح، الفاظ«الا ان سيوفنا، تشرطوا و من تشارطوا» را مورد بررسى قرار داده و به عبارت ديگرى كه در نسخه‌ى ديگر از روايت آمده اشاره مى‌نمايد.
شرطة الخمیس نام پيمانى بود كه گروهى از اصحاب كه تعدادشان را تا چهل هزار نفر هم نوشته‌اند، پيمان بسته بودند كه تا پاى جان در كنار [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] مانده و تا آخرين قطره‌ى خون مدافع حضرت بوده و به فرامین حضرت عمل كنند. اصبغ بن نباتة، در این روايت مى‌گوید: جايگاه [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] در نزد ما به گونه‌اى است كه همواره شمشيرهایمان در كنارمان بوده و به هر سو كه او اشاره كند، حمله‌ور مى‌شویم. شارح، الفاظ«الا ان سيوفنا، تشرطوا و من تشارطوا» را مورد بررسى قرار داده و به عبارت ديگرى كه در نسخه‌ى ديگر از روايت آمده اشاره مى‌نمايد.


سلمان فارسی، اوّلين نفرى است كه كشى در مورد او رواياتى را آورده و از وثاقت و جلالت قدر وى پرده برداشته است. اوّلين روايت از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] است كه فرموده: «كان الناس اهل ردة بعد النبى صلى الله عليه و آله الا ثلاثة فقلت: و من الثلاثة؟ فقال: المقداد بن الاسود و أبو ذر الغفارى و سلمان الفارسی، ثم عرف النّاس بعد يسير، قال: هؤلاء الذين دارت عليهم الرحا». شارح، چند لفظ از جمله ابوذر غفارى را تشريح كرده و در مورد الفاظ مطرح شده در حديث این چنين مى‌گوید: ثم عرف النّاس بعد يسير؛ يعنى كسانى كه متنبه شدند، شناختند و يقين كرده و از حق تبعيت كردند و به سوى امیرالمؤمنين(ع) برگشتند.
سلمان فارسی، اوّلين نفرى است كه كشى در مورد او رواياتى را آورده و از وثاقت و جلالت قدر وى پرده برداشته است. اوّلين روايت از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] است كه فرموده: «كان الناس اهل ردة بعد النبى صلى الله عليه و آله الا ثلاثة فقلت: و من الثلاثة؟ فقال: المقداد بن الاسود و أبو ذر الغفارى و سلمان الفارسی، ثم عرف النّاس بعد يسير، قال: هؤلاء الذين دارت عليهم الرحا». شارح، چند لفظ از جمله ابوذر غفارى را تشريح كرده و در مورد الفاظ مطرح شده در حديث این چنين مى‌گوید: ثم عرف النّاس بعد يسير؛ يعنى كسانى كه متنبه شدند، شناختند و يقين كرده و از حق تبعيت كردند و به سوى امیرالمؤمنين(ع) برگشتند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش