۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
کتاب با مقدمهاى از دكتر [[طه حسین|طه حسین]] آغاز شده كه در آن به بررسى اوضاع سياسى و فرهنگى قرن چهارم هجرى پرداخته است. وى انحطاط سياسى و شكوفايى و اعتلاى عقلى در ميان مسلمانان قرن چهارم هجرى را دو پديده متناقض مىداند كه آثار فراوانى در پى داشته و شايد استوارترين و آشكارترين آنها «رسائل اخوان الصفا» باشد. کتاب مزبور به بهترين و نيرومندترين شكلى این دو پديده متناقض را به تصویر مىكشد؛ از یک سوى، فساد حيات سياسى آن روزگار را تصویر مىكند؛ چه، نویسندگان این رسائل جماعتى بودند كه هنوز هيچیک از آنها را بهدرستى بازنمىشناسیم؛ زيرا در پرده كار میكردند و قبل از هر چيز هدفى سياسى داشتند. آنها دشمن نظام سياسى بغداد بودند؛ همانطوركه نظام سياسى موجود در قاهره را نيز يارى نمیكردند و اخلاصى نسبت به آنها نداشتند. اهداف سياسى آنها افراطى بود. آنها از «غلات شيعه» بودند و شايد از اسماعيليان.<ref>مقدمه، ص13</ref>به اعتقاد وى «رسائل اخوان الصفا» شباهت بسيارى به یک دايرةالمعارف فلسفى - علمى دارد كه تمام آنچه یک فرد با فرهنگ آن روزگار مىبايست آن را تحصيل نمايد، در آن جمعآورى شده است.<ref>مقدمه، ص17</ref> | کتاب با مقدمهاى از دكتر [[طه حسین|طه حسین]] آغاز شده كه در آن به بررسى اوضاع سياسى و فرهنگى قرن چهارم هجرى پرداخته است. وى انحطاط سياسى و شكوفايى و اعتلاى عقلى در ميان مسلمانان قرن چهارم هجرى را دو پديده متناقض مىداند كه آثار فراوانى در پى داشته و شايد استوارترين و آشكارترين آنها «رسائل اخوان الصفا» باشد. کتاب مزبور به بهترين و نيرومندترين شكلى این دو پديده متناقض را به تصویر مىكشد؛ از یک سوى، فساد حيات سياسى آن روزگار را تصویر مىكند؛ چه، نویسندگان این رسائل جماعتى بودند كه هنوز هيچیک از آنها را بهدرستى بازنمىشناسیم؛ زيرا در پرده كار میكردند و قبل از هر چيز هدفى سياسى داشتند. آنها دشمن نظام سياسى بغداد بودند؛ همانطوركه نظام سياسى موجود در قاهره را نيز يارى نمیكردند و اخلاصى نسبت به آنها نداشتند. اهداف سياسى آنها افراطى بود. آنها از «غلات شيعه» بودند و شايد از اسماعيليان.<ref>مقدمه، ص13</ref>به اعتقاد وى «رسائل اخوان الصفا» شباهت بسيارى به یک دايرةالمعارف فلسفى - علمى دارد كه تمام آنچه یک فرد با فرهنگ آن روزگار مىبايست آن را تحصيل نمايد، در آن جمعآورى شده است.<ref>مقدمه، ص17</ref> | ||
رسائل اخوان الصفا مجموعهاى است از موضوعات متنوع، اما غير منسجم. پنجاه و دو رساله باقىمانده از فرهيختگان ناشناخته این رسائل را نمىتوان در یک چارچوب واحد جاى داد. این جماعت، پيگير موضوع واحدى نبودند و بهتناسب نياز مخاطب يا شرايط فكرى - اجتماعى زمان، | رسائل اخوان الصفا مجموعهاى است از موضوعات متنوع، اما غير منسجم. پنجاه و دو رساله باقىمانده از فرهيختگان ناشناخته این رسائل را نمىتوان در یک چارچوب واحد جاى داد. این جماعت، پيگير موضوع واحدى نبودند و بهتناسب نياز مخاطب يا شرايط فكرى - اجتماعى زمان، تحليلهایى بعضاً ابتكارى و شگفتآور در باب موضوعات مختلف از خود به جاى گذاشتهاند. هدف اصلى اخوان الصفا، چنانكه از فحواى كلام ايشان برمىآيد، اصلاح فكرى جامعه بهویژه در حوزه عقلانيت دينى بوده است و به تعبير برخى از اخوانشناسان، این گروه از زمانه خویش چند قرن پيشتر بودند.<ref>عسكرى، سمانه، ص4</ref> | ||
مطالب بخشهاى مختلف کتاب بهاختصار بدين شرح است: | مطالب بخشهاى مختلف کتاب بهاختصار بدين شرح است: | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
شايد مذهب اخوان الصفا، پيچيدهترين چيزى باشد كه فرد محقق، آن را از بطن آرا و عقايدشان به دست مىآورد و مهمترين امرى باشد كه به درك حقيقت وجودى آنان نايل مىگرداند. اخوان الصفا همچون قرمطيان به علوم دخيله توجه داشتند و قرآن را به رمز تأویل میكردند و به تسامح و ميانهروى دعوت مىنمودند و جمعيتى سرى برای نيل به هدف خویش تأسيس كردند و همچون اسماعيليان، فلسفه را با دين آميختند و معتقد به وحدت اديان و تعدد شريعتها شدند و در استناد امور به اعداد مبالغه كردند.<ref>همان، ص32</ref>نویسنده، معتقد است تعداد رسائل اخوان الصفا 51 عدد بوده و بهاشتباه یکى از رسالهها دو رساله فرض شده است.<ref>همان، ص38</ref>رسالهها مشتمل بر چهار بخش رياضى (14 رساله)، طبيعى (17 رساله)، بخش عقلى (10 رساله)، بخش قانونى (11 رساله) مىباشد.<ref>همان، ص39</ref> | شايد مذهب اخوان الصفا، پيچيدهترين چيزى باشد كه فرد محقق، آن را از بطن آرا و عقايدشان به دست مىآورد و مهمترين امرى باشد كه به درك حقيقت وجودى آنان نايل مىگرداند. اخوان الصفا همچون قرمطيان به علوم دخيله توجه داشتند و قرآن را به رمز تأویل میكردند و به تسامح و ميانهروى دعوت مىنمودند و جمعيتى سرى برای نيل به هدف خویش تأسيس كردند و همچون اسماعيليان، فلسفه را با دين آميختند و معتقد به وحدت اديان و تعدد شريعتها شدند و در استناد امور به اعداد مبالغه كردند.<ref>همان، ص32</ref>نویسنده، معتقد است تعداد رسائل اخوان الصفا 51 عدد بوده و بهاشتباه یکى از رسالهها دو رساله فرض شده است.<ref>همان، ص38</ref>رسالهها مشتمل بر چهار بخش رياضى (14 رساله)، طبيعى (17 رساله)، بخش عقلى (10 رساله)، بخش قانونى (11 رساله) مىباشد.<ref>همان، ص39</ref> | ||
2. فلسفه اخوان الصفا: نویسنده در ابتداى این بخش چنين مىنویسد: «در این بررسى، متعرض علومى كه در رسايل اخوان الصفا آمده است نمىشویم؛ زيرا نه آنها مبتكر آن دانشها بودهاند و نه امروزه بخشى از فلسفه بشمار مىآيند. از منطق اخوان الصفا نيز سخنى به ميان نمىآوريم؛ زيرا آنچه آنها گفتهاند، تكرار همان مطلبى است كه مسلمانان از پيشينيان خود اقتباس كرده بودند. آنان ايساغوجى فرفوريوس و مقولات و عبارت و قياس و برهان [[ارسطو]] را گرفته و بهايجاز در آن سخن گفته و چيز جديدى بدان نيفزودند. ما همچنين، در طبقهبندى آرا و عقايد اخوان الصفا، پيرو خود آنها نيستيم، بلكه این آرا و عقايد را به پارهاى از موضوعات كلى بازمىگردانيم و سپس آن را به شكل مكتبى نظاميافته و | 2. فلسفه اخوان الصفا: نویسنده در ابتداى این بخش چنين مىنویسد: «در این بررسى، متعرض علومى كه در رسايل اخوان الصفا آمده است نمىشویم؛ زيرا نه آنها مبتكر آن دانشها بودهاند و نه امروزه بخشى از فلسفه بشمار مىآيند. از منطق اخوان الصفا نيز سخنى به ميان نمىآوريم؛ زيرا آنچه آنها گفتهاند، تكرار همان مطلبى است كه مسلمانان از پيشينيان خود اقتباس كرده بودند. آنان ايساغوجى فرفوريوس و مقولات و عبارت و قياس و برهان [[ارسطو]] را گرفته و بهايجاز در آن سخن گفته و چيز جديدى بدان نيفزودند. ما همچنين، در طبقهبندى آرا و عقايد اخوان الصفا، پيرو خود آنها نيستيم، بلكه این آرا و عقايد را به پارهاى از موضوعات كلى بازمىگردانيم و سپس آن را به شكل مكتبى نظاميافته و انديشههایى واضح و آشكار، عرضه مىداريم».<ref>ر. ك: همان، ص43</ref>مهمترين موضوعات مورد اشاره در این بخش عبارتند از: خدا، فيض، انسان، اخلاق.<ref>همان، ص43 - 57</ref> | ||
3. در بخش «برگزيدهها»، حكايتها و نصايح متنوعى ذكر شده كه خواندنى و آموزنده است. برادر وفادار، تقليد در دين، پزشک فيلسوف و جسدها برانگيخته نمىشوند، از جمله عناوین این بخش از کتاب هستند. | 3. در بخش «برگزيدهها»، حكايتها و نصايح متنوعى ذكر شده كه خواندنى و آموزنده است. برادر وفادار، تقليد در دين، پزشک فيلسوف و جسدها برانگيخته نمىشوند، از جمله عناوین این بخش از کتاب هستند. |
ویرایش