۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
به هر روى نویسنده به بررسى سند یک یک خطبهها، نامهها و كلمات قصار نهجالبلاغه پرداخته و در آنها نشان هر یک روايت به صورت مستقل در چندين کتاب يا رساله ارائه شده است. | به هر روى نویسنده به بررسى سند یک یک خطبهها، نامهها و كلمات قصار نهجالبلاغه پرداخته و در آنها نشان هر یک روايت به صورت مستقل در چندين کتاب يا رساله ارائه شده است. | ||
پاسخ به شبهات از ديگر بخشهاى خواندنى کتاب است كه نویسنده با دقت و درايت آنها را سامان داده است. از جمله شبهاتى كه امتياز علىخان درصدد پاسخ به آن برآمده «وجود كلمه وصىّ و وصايت در نهجالبلاغه» است. وى در پاسخ بدين شبهه به همین بسنده مىكند كه این دو واژه نه | پاسخ به شبهات از ديگر بخشهاى خواندنى کتاب است كه نویسنده با دقت و درايت آنها را سامان داده است. از جمله شبهاتى كه امتياز علىخان درصدد پاسخ به آن برآمده «وجود كلمه وصىّ و وصايت در نهجالبلاغه» است. وى در پاسخ بدين شبهه به همین بسنده مىكند كه این دو واژه نه واژههایى پديد آمده يا معنا يافته در عصر [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيدرضى]]، بلكه واژههایى است كه در عصر وحى كاربرد و معنا داشته است. مراجعهاى اندك به آيات قرآن، احاديث نبوى مشتمل بر این واژهها، اشعار شاعران غيرشيعى و يا شيعى، خواننده را از هر توضيحى در این خصوص بىنياز خواهد ساخت. | ||
گروهى ديگر كوشيدهاند كه طولانى بودن خطبهها را دليلى بر نادرستى انتساب به مولاى متّقيان جلوه دهند، اما واقعيت این است كه كوتاهى يا بلندى یک گفتار نه مىتواند، دليلى بر درستى انتساب آن به یک سخنور باشد و نه دليلى بر نادرستى انتساب آن، به ویژه آن كه خطبه از امیر سخنوران و میداندار فصاحت و بلاغت رسيده باشد كه مىداند كجا جاى كوتاه گفتن و كجا جاى طولانى گفتن است. | گروهى ديگر كوشيدهاند كه طولانى بودن خطبهها را دليلى بر نادرستى انتساب به مولاى متّقيان جلوه دهند، اما واقعيت این است كه كوتاهى يا بلندى یک گفتار نه مىتواند، دليلى بر درستى انتساب آن به یک سخنور باشد و نه دليلى بر نادرستى انتساب آن، به ویژه آن كه خطبه از امیر سخنوران و میداندار فصاحت و بلاغت رسيده باشد كه مىداند كجا جاى كوتاه گفتن و كجا جاى طولانى گفتن است. | ||
از ديگر | از ديگر شبههایى كه به آنها پاسخ داده شده: وجود عبارتهاى حاكى از علم به غيب، انتساب برخى از جملهها و خطبهها به ديگران و عدم استشهاد به عبارتهاى نهجالبلاغه در كتب پيشين است. | ||
روش تحقيق نویسنده کتاب حاضر بر اساس زير است: | روش تحقيق نویسنده کتاب حاضر بر اساس زير است: |
ویرایش