۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خواجه، در این کتاب، علاوه بر آيات و احاديث، از رأىها و گفتههاى بوذرجمهر، انوشيروان، روشنك دختر دارا و مانند اينها و از گفتههاى سقراط، افلاطون، [[ارسطو]]، ديوجانس، اسكندر، فيثاغورث و... نيز بهره برده است. وى كوشيده است بدون هيچ تعصبّى همه آراى برگزيده و صحيح را درباره اخلاق نظرى از كليه منابعى كه در عصر او در دسترس دانشمندان بوده است، خواه قرآن كريم و احاديث نبوى و خواه عقايد صوفيان و زاهدان و خواه انديشههاى ایرانيان باستان و فيلسوفان هند و يونان، گرد آورد و به ویژه از گفتههاى اخوان الصفا و سخنان داعيان فرقه اسماعيليه، بسيار استفاده كرده است. مرحوم دانشپژوه به نقل از يادنامه خواجه نصير، يادآورى نموده كه «خواجه به جنبه انسانى، بيشتر | خواجه، در این کتاب، علاوه بر آيات و احاديث، از رأىها و گفتههاى بوذرجمهر، انوشيروان، روشنك دختر دارا و مانند اينها و از گفتههاى سقراط، افلاطون، [[ارسطو]]، ديوجانس، اسكندر، فيثاغورث و... نيز بهره برده است. وى كوشيده است بدون هيچ تعصبّى همه آراى برگزيده و صحيح را درباره اخلاق نظرى از كليه منابعى كه در عصر او در دسترس دانشمندان بوده است، خواه قرآن كريم و احاديث نبوى و خواه عقايد صوفيان و زاهدان و خواه انديشههاى ایرانيان باستان و فيلسوفان هند و يونان، گرد آورد و به ویژه از گفتههاى اخوان الصفا و سخنان داعيان فرقه اسماعيليه، بسيار استفاده كرده است. مرحوم دانشپژوه به نقل از يادنامه خواجه نصير، يادآورى نموده كه «خواجه به جنبه انسانى، بيشتر اهمیت مىداد و آزادانديش بود و مزه آزادى فيلسوفانه را چشيده و با همه گونه دانشمندان از اسماعيلى و شيعى و سنّى نشست و برخاست داشت و به آنها احترام مىگذاشت و چندان تعصّب مذهبى روا نمىداشت». | ||
با تمامى این اوصاف، وى در کتاب، به ویژه در بابهاى دوم و سوم، اعتقاد خویش را به تشيع نشان داده است و بىنظرى و عدم تعصب او در نقل گفتههاى داعيان و حكيمان و فيلسوفان، دليل بر مشرب حكيمانه و وسعت نظر و پيروى از روش علمى در تأليف کتاب است. | با تمامى این اوصاف، وى در کتاب، به ویژه در بابهاى دوم و سوم، اعتقاد خویش را به تشيع نشان داده است و بىنظرى و عدم تعصب او در نقل گفتههاى داعيان و حكيمان و فيلسوفان، دليل بر مشرب حكيمانه و وسعت نظر و پيروى از روش علمى در تأليف کتاب است. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
چهل بابى كه در اخلاق محتشمى آمده، با باب نخست كه در دين و شناسايى آفريننده است آغاز مىشود و با باب چهلم كه در حكايتها و نادرهها و نكتهها و پندها است پایان مىيابد. | چهل بابى كه در اخلاق محتشمى آمده، با باب نخست كه در دين و شناسايى آفريننده است آغاز مىشود و با باب چهلم كه در حكايتها و نادرهها و نكتهها و پندها است پایان مىيابد. | ||
پس از پایان يافتن ابواب چهلگانه کتاب اخلاق محتشمى، سه نوشته ديگر با نامهاى زير ذكر شده است: 1- «ترجمه الادب الوجيز للولد الصغير» كه اصل آن از [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] و ترجمه آن از خواجه است و در موضوع پندها و دستورهایى است به كودكان و جوانان، درباره خوىها و آيينهاى زندگى و... 2- «رساله در تولّى و تبرّى» كه در آن، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] مسئله تولّى و تبرّى را كه از نشانههاى تشيّع است، به شيوه فلسفى تجزيه و تحليل مى-كند. نكته قابل توجه اينكه نثر این رساله، با ديگر رسالههاى وى بسيار متفاوت است و جنبه علمى آن بر جنبه ادبى غلبه دارد، زيرا نویسنده از هر روشى كه به تصنّع انجامد، در این رساله، پرهيز مىكند و حتى از عطفهاى تفسيرى مكرّر و ناسودمند، دورى مىجوید. در این رساله، اسلوب نثر خواجه، چنان است كه بيشتر كلمهها و فعلها را با پيشوندهای «فرا» و «باز» و «در» به معنىهاى مختلف به كار مىبرد و گاه به شيوه تازى، مفعول مطلق نوعى به كار مىگيرد.3- «مقالة في فضائل [[امام على(ع)| | پس از پایان يافتن ابواب چهلگانه کتاب اخلاق محتشمى، سه نوشته ديگر با نامهاى زير ذكر شده است: 1- «ترجمه الادب الوجيز للولد الصغير» كه اصل آن از [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] و ترجمه آن از خواجه است و در موضوع پندها و دستورهایى است به كودكان و جوانان، درباره خوىها و آيينهاى زندگى و... 2- «رساله در تولّى و تبرّى» كه در آن، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] مسئله تولّى و تبرّى را كه از نشانههاى تشيّع است، به شيوه فلسفى تجزيه و تحليل مى-كند. نكته قابل توجه اينكه نثر این رساله، با ديگر رسالههاى وى بسيار متفاوت است و جنبه علمى آن بر جنبه ادبى غلبه دارد، زيرا نویسنده از هر روشى كه به تصنّع انجامد، در این رساله، پرهيز مىكند و حتى از عطفهاى تفسيرى مكرّر و ناسودمند، دورى مىجوید. در این رساله، اسلوب نثر خواجه، چنان است كه بيشتر كلمهها و فعلها را با پيشوندهای «فرا» و «باز» و «در» به معنىهاى مختلف به كار مىبرد و گاه به شيوه تازى، مفعول مطلق نوعى به كار مىگيرد.3- «مقالة في فضائل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنين على(ع)]]» كه در آن، حديثهاى فراوانى در فضيلت على(ع)، گرد آمده و یک نمونه از آن این است كه طبق روايتى از پيامبر(ص)، [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، با چهار تن از پيامبران نخستين (نوح، ابراهيم، موسى و عيسى(ع)) برابر است. | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش