۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
درباره محتواى این اثر چند نكته گفتنى است: | درباره محتواى این اثر چند نكته گفتنى است: | ||
در مقدمه «مؤسسة الإمام زيد بن علي الثقافية» -كه در عمّان و در سال 1420ق نوشته شده- تأكيد شده است كه علىرغم كثرت نوشتهها در مورد فرقههاى مسلمان، آثار تأليفى در مورد شیعیان زيدى محدود است و این خلأ ناشى از اسباب ذيل است: 1- تقصير خود زيديان در بيان انديشه خودشان است و اينكه نقش خود را به خوبى در قيام این امت اسلامى انجام ندادهاند. 2- پنهانسازى عمدى انديشه شیعیان زيدى كه علل گوناگونى دارد و در پشت پرده این پنهانسازى، | در مقدمه «مؤسسة الإمام زيد بن علي الثقافية» -كه در عمّان و در سال 1420ق نوشته شده- تأكيد شده است كه علىرغم كثرت نوشتهها در مورد فرقههاى مسلمان، آثار تأليفى در مورد شیعیان زيدى محدود است و این خلأ ناشى از اسباب ذيل است: 1- تقصير خود زيديان در بيان انديشه خودشان است و اينكه نقش خود را به خوبى در قيام این امت اسلامى انجام ندادهاند. 2- پنهانسازى عمدى انديشه شیعیان زيدى كه علل گوناگونى دارد و در پشت پرده این پنهانسازى، ترسهایى است كه هيچ ريشه و واقعيتى ندارد. 3- سختى دسترسى به منابع این انديشه چون اكثر آن در کتابخانههاى شخصى و عمومى در وضعيتى غيرطبيعى و به صورت خطى، گرفتار و زندانى باقى مانده است. در این مقدمه، خلاصهاى از زندگینامه و تأليفات نویسنده كه خودش زيدى است بيان شده و همچنين در مورد اهداف مؤسسه فرهنگى امام زيد بن على(ع) -كه به شكل رسمى به عنوان مؤسسهاى غيرانتفاعى در آمریکا ثبت شده- توضيحاتى آمده است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/1|مقدمه، ص1]]- [[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/8|8]]</ref> | ||
نویسنده، در مقدمه اثر حاضر، نقدى بر کتاب «هجر العلم و معاقله في اليمن» نوشته و چنين آورده است: اسماعيل اكوع در کتابى كه به عنوان «المدارس الإسلامیة في اليمن» نوشته وعده داده بود كه مبحث هجرت علم و دانشمندان در يمن را بررسى كند؛ من منتظرش ماندم و امید داشتم كه به اثرى علمى و پژوهشى دست يابم، تا آنكه کتابش (هجر العلم و معاقله في اليمن) منتشر شد و امید مرا به يأس تبديل كرد! انتظار داشتم كه او امانت و روحيه علمى و حقيقتطلبى را مراعات كرده باشد ولى افسوس كه او به همه خيانت كرد و به همگان دروغ گفت و كينه و تعصب كورش او را تباه ساخت.... و من بعد از مطالعه کتاب اكوع، کتابى در نقدش به عنوان «جناية الأكوع على العلم و العلماء» نوشتم.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/26|همان، ص26]]</ref> | نویسنده، در مقدمه اثر حاضر، نقدى بر کتاب «هجر العلم و معاقله في اليمن» نوشته و چنين آورده است: اسماعيل اكوع در کتابى كه به عنوان «المدارس الإسلامیة في اليمن» نوشته وعده داده بود كه مبحث هجرت علم و دانشمندان در يمن را بررسى كند؛ من منتظرش ماندم و امید داشتم كه به اثرى علمى و پژوهشى دست يابم، تا آنكه کتابش (هجر العلم و معاقله في اليمن) منتشر شد و امید مرا به يأس تبديل كرد! انتظار داشتم كه او امانت و روحيه علمى و حقيقتطلبى را مراعات كرده باشد ولى افسوس كه او به همه خيانت كرد و به همگان دروغ گفت و كينه و تعصب كورش او را تباه ساخت.... و من بعد از مطالعه کتاب اكوع، کتابى در نقدش به عنوان «جناية الأكوع على العلم و العلماء» نوشتم.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/26|همان، ص26]]</ref> | ||
نویسنده در مقدمهاش كه در تاريخ /13 /11 1419ق در صنعاء نوشته- بر چند نكته تأكيد كرده است: «1- هدف از این کتاب گردآورى اطلاعات در مورد زندگى نویسندگان زيدى از روزگار زيد بن على(ع) تا عصر حاضر است؛ 2- روشى كه در این کتاب در پيش گرفتم این است كه نخست كوشيدم مطمئن شوم كه شخصى كه درصدد نگارش شرح حالش هستم داراى گرايش به فرقه زيديه است و البته در این مطلب، تابعان هر یک از مكاتب داخل در مذهب زيديه مساوى هستند حتى كسانى كه به تعبير دانشمندان زيديه از حشویه متأثّر هستند يعنى از کتابهاى وارد شده از غير اهلبيت(ع) و شیعیان شان تأثير گرفتهاند. آنگاه تلاش كردم زندگینامه مختصرى از هر نویسنده و صفات و | نویسنده در مقدمهاش كه در تاريخ /13 /11 1419ق در صنعاء نوشته- بر چند نكته تأكيد كرده است: «1- هدف از این کتاب گردآورى اطلاعات در مورد زندگى نویسندگان زيدى از روزگار زيد بن على(ع) تا عصر حاضر است؛ 2- روشى كه در این کتاب در پيش گرفتم این است كه نخست كوشيدم مطمئن شوم كه شخصى كه درصدد نگارش شرح حالش هستم داراى گرايش به فرقه زيديه است و البته در این مطلب، تابعان هر یک از مكاتب داخل در مذهب زيديه مساوى هستند حتى كسانى كه به تعبير دانشمندان زيديه از حشویه متأثّر هستند يعنى از کتابهاى وارد شده از غير اهلبيت(ع) و شیعیان شان تأثير گرفتهاند. آنگاه تلاش كردم زندگینامه مختصرى از هر نویسنده و صفات و ویژگىهایش بيابم و ذكر كنم و بعد به مهمترين اشتغالات او و شمارش تأليفاتش پرداختم». نویسنده سپس برخى از منابع مهمش در نگارش کتاب حاضر را برشمرده است كه از آن جمله، کتاب «مصادر الفكر العربي و الإسلامی في اليمن» نوشته علامه عبدالله بن محمد حبشى و «مؤلفات الزيدية» از آثار حجتالاسلام سيداحمد حسینى است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/9|همان، ص9]]- [[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/39|39]]</ref> | ||
نویسنده يادآور شده است كه در روز چهارشنبه 23 ذيقعده سال 1414 بين ساعت هشت و نه شب در شهر صنعاء مركز يمن كه معركهاى برپا شد و درگيرى خونينى روى داد و حالت ترس و ناامنى پديدار گرديد و از هر سوى صداى گلوله و انفجار به گوش رسيد، احساس خطر كردم و با خود انديشيدم و به كارنامه عمرم نگريستم و از خود پرسيدم: زاد و توشهات كجاست؟! و برای سفر آخرت چه خدمتى به علم و دين كرده و از پيش فرستادهاى؟! جرقه نگارش کتاب حاضر در همان زمان در ذهنم زده شد و با خود گفتم چرا از فرصت سبز حيات برای آباد ساختن زندگى جاوید اخروى بهره نگيرم؟! از همان شب، فرصت را غنيمت شمرده و به جمعآورى منابع پژوهش در مورد نویسندگان شيعى زيدى پرداختم و از واقعيت تلخ و دردناك زندگى گريختم و به دنياى شيرين پژوهش رفتم و در حالى كه آتش جنگ شعلهور بود، من مشغول تحقيق بودم و حدود سه ماه طول كشيد كه شعلههاى آن آتش به خاموشى گراييد و من نيز به پایان تحقيق و به آخر حرف ياء رسيدم و بيش از هزار و پانصد صفحه را آماده ساختم.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/11|همان، ص11]]- [[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/14|14]]</ref> | نویسنده يادآور شده است كه در روز چهارشنبه 23 ذيقعده سال 1414 بين ساعت هشت و نه شب در شهر صنعاء مركز يمن كه معركهاى برپا شد و درگيرى خونينى روى داد و حالت ترس و ناامنى پديدار گرديد و از هر سوى صداى گلوله و انفجار به گوش رسيد، احساس خطر كردم و با خود انديشيدم و به كارنامه عمرم نگريستم و از خود پرسيدم: زاد و توشهات كجاست؟! و برای سفر آخرت چه خدمتى به علم و دين كرده و از پيش فرستادهاى؟! جرقه نگارش کتاب حاضر در همان زمان در ذهنم زده شد و با خود گفتم چرا از فرصت سبز حيات برای آباد ساختن زندگى جاوید اخروى بهره نگيرم؟! از همان شب، فرصت را غنيمت شمرده و به جمعآورى منابع پژوهش در مورد نویسندگان شيعى زيدى پرداختم و از واقعيت تلخ و دردناك زندگى گريختم و به دنياى شيرين پژوهش رفتم و در حالى كه آتش جنگ شعلهور بود، من مشغول تحقيق بودم و حدود سه ماه طول كشيد كه شعلههاى آن آتش به خاموشى گراييد و من نيز به پایان تحقيق و به آخر حرف ياء رسيدم و بيش از هزار و پانصد صفحه را آماده ساختم.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/11|همان، ص11]]- [[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/14|14]]</ref> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
نویسنده فهرست 34 کتابخانه را در شهرهاى صنعاء، تعز، أهنوم و صعده و... ذكر كرده است كه در آن نسخههاى خطى و کتابهاى شیعیان زيدى موجود است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/23|همان، ص23]]- [[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/25|25]]</ref> | نویسنده فهرست 34 کتابخانه را در شهرهاى صنعاء، تعز، أهنوم و صعده و... ذكر كرده است كه در آن نسخههاى خطى و کتابهاى شیعیان زيدى موجود است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/23|همان، ص23]]- [[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/25|25]]</ref> | ||
اين مطلب، پرسيدنى است كه آيا همه كسانى كه در این اثر به عنوان نویسنده شيعى و زيدى معرفى شدهاند به واقع شيعه زيدى هستند؟! پاسخ مشكل است و نياز به تحقيق و بررسى بسيار دارد ولى اثباتش آسان نيست. در برخى موارد مانند ابان بن تغلب -كه اولين نفرى است كه در این کتاب ذكر شده-، پرسشى روشن وجود دارد: نویسنده بر پايه كدام دليل و با استناد به كدام منبع و شاهد، او را شيعه زيدى شمرده است؟! او شيعه است ولى به چه دليل، دوازده امامى نيست و زيدى است؟! نویسنده به این پرسش پاسخى نداده است. جالب است كه نویسنده تصريح كرده است كه «ابان بن تغلب در قيام زيد شركت نكرد».<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/43|متن کتاب، ص43]]- [[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/44|44]]</ref>و گاه نویسنده محترم برخى از نویسندگان را به عنوان نویسندهاى زيدى آورده در صورتى كه هيچ دلالت و مستندى بر شيعه زيدى بودن او نيست! و هيچ اطلاعاتى از زندگیشان نداشته و حتى نوشته كه «برایش شرححالى نيافتم» و فقط نام کتابى از تأليفات او را همراه با عناوین | اين مطلب، پرسيدنى است كه آيا همه كسانى كه در این اثر به عنوان نویسنده شيعى و زيدى معرفى شدهاند به واقع شيعه زيدى هستند؟! پاسخ مشكل است و نياز به تحقيق و بررسى بسيار دارد ولى اثباتش آسان نيست. در برخى موارد مانند ابان بن تغلب -كه اولين نفرى است كه در این کتاب ذكر شده-، پرسشى روشن وجود دارد: نویسنده بر پايه كدام دليل و با استناد به كدام منبع و شاهد، او را شيعه زيدى شمرده است؟! او شيعه است ولى به چه دليل، دوازده امامى نيست و زيدى است؟! نویسنده به این پرسش پاسخى نداده است. جالب است كه نویسنده تصريح كرده است كه «ابان بن تغلب در قيام زيد شركت نكرد».<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/43|متن کتاب، ص43]]- [[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/44|44]]</ref>و گاه نویسنده محترم برخى از نویسندگان را به عنوان نویسندهاى زيدى آورده در صورتى كه هيچ دلالت و مستندى بر شيعه زيدى بودن او نيست! و هيچ اطلاعاتى از زندگیشان نداشته و حتى نوشته كه «برایش شرححالى نيافتم» و فقط نام کتابى از تأليفات او را همراه با عناوین فصلهایش ذكر كرده است و در این مطالب، قرينهاى بر تعيين مذهب او نيست.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/96|همان، ص96]]</ref> | ||
از ویژگىهاى جالب این اثر، زيدى و يمنىبودن نویسنده آن است كه بر دقت و جامعيت نسبى مطالب آن افزوده است و البته معناى این مطلب، تأييد مطلق نيست بلكه به معناى دقيقتر بايد گفت كه نویسنده چون خودش زيدى و يمنى است دغدغه و علاقه بيشتر و شايد آشنايى كاملترى نسبت به جمعآورى اطلاعات درباره نویسندگان زيدى داشته و احتمالاً به نتيجه جامعترى رسيده است؛ هرچند این اثر نيز از آنجا كه فعاليتى بشرى است شايد گرفتار سهو و اشتباه شده و خالى از عيب و اشكال نباشد. | از ویژگىهاى جالب این اثر، زيدى و يمنىبودن نویسنده آن است كه بر دقت و جامعيت نسبى مطالب آن افزوده است و البته معناى این مطلب، تأييد مطلق نيست بلكه به معناى دقيقتر بايد گفت كه نویسنده چون خودش زيدى و يمنى است دغدغه و علاقه بيشتر و شايد آشنايى كاملترى نسبت به جمعآورى اطلاعات درباره نویسندگان زيدى داشته و احتمالاً به نتيجه جامعترى رسيده است؛ هرچند این اثر نيز از آنجا كه فعاليتى بشرى است شايد گرفتار سهو و اشتباه شده و خالى از عيب و اشكال نباشد. |
ویرایش