۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک') |
||
خط ۲۰۶: | خط ۲۰۶: | ||
[[بلاشر، رژیس|بلاشر]] معتقد است كه دربارۀ اسلوب ابوالفرج در نثر، سخنى جدى نمىتوان گفت، زيرا همۀ آثار او و به خصوص بزرگترين آنها، اغانى سراپا نقل قول است و آنچه او خود به این مجموعه افزوده، از سرفصلها، يا روابط ميان قطعات تجاوز نمىكند (ص 212-213). با اينهمه در لا به لاى روايات، گاه به قطعههایى بسيار دلنشين و هوشمندانه دست مىيابيم كه مىتوانند تصور نسبتا روشنى از اسلوب او در ذهن پديد آورند. از جملۀ این نوشتهها مىتوان به مقدمات کتابها، گفتارهاى انتقادى در اغانى و مقاتل، ستايشهایى كه مثلاًاز اسحاق موصلى و ابن معتز كرده، و داستانهایى كه در ادب الغرباء آورده است، اشاره كرد. در این آثار ملاحظه مىشوده كه وى به هيچ وجه از معاصران قدرتمندش، صاحب و مهلبى و ابن عميد تأثير نپذيرفته، بلكه احساسات خود را به زبانى | [[بلاشر، رژیس|بلاشر]] معتقد است كه دربارۀ اسلوب ابوالفرج در نثر، سخنى جدى نمىتوان گفت، زيرا همۀ آثار او و به خصوص بزرگترين آنها، اغانى سراپا نقل قول است و آنچه او خود به این مجموعه افزوده، از سرفصلها، يا روابط ميان قطعات تجاوز نمىكند (ص 212-213). با اينهمه در لا به لاى روايات، گاه به قطعههایى بسيار دلنشين و هوشمندانه دست مىيابيم كه مىتوانند تصور نسبتا روشنى از اسلوب او در ذهن پديد آورند. از جملۀ این نوشتهها مىتوان به مقدمات کتابها، گفتارهاى انتقادى در اغانى و مقاتل، ستايشهایى كه مثلاًاز اسحاق موصلى و ابن معتز كرده، و داستانهایى كه در ادب الغرباء آورده است، اشاره كرد. در این آثار ملاحظه مىشوده كه وى به هيچ وجه از معاصران قدرتمندش، صاحب و مهلبى و ابن عميد تأثير نپذيرفته، بلكه احساسات خود را به زبانى پاکيزه و شفاف، با صداقت و صميميتى كم نظير عرضه كرده است. | ||
ابوالفرج كه به شدت تحت تأثير سنت روشنفكرانۀ مؤلفان ادب است، پيوسته مىكوشد از ارائۀ آثار ثقيل به خواننده خوددارى كند و به عكس او را با حكايات نو به نو مشغول دارد، زيرا مىداند كه «در طبيعت آدميزاد، عشق انتقال از چيزى به چيز ديگر، و راحت جویى گذر از امر معهود و شناخته به نامعهود و نو، نهفته است»، زيرا «هر چيز كه اميد دست يافتن به آن مىرود، از آنچه حاصل است، بر جان شيرينتر مىنشيند» (الاغانى، 4/1؛ نيز نك: [[بلاشر، رژیس|بلاشر]]، 211-212). با اينهمه او كار خود را سخت جدى مىگيرد و آثار خویش را كاملا عالمانه تلقى مىكند، به همين جهت، پيوسته روايات خود را به اسنادى استوار و راویانى مشهور، متقن مىگرداند (دربارۀ اسناد، او، نك: ه. د، الاغانى)، يا به کتابهایى چون آثار ثعلب، ابن اعرابى، ابوعمرو شيباني، ابن حبيب، سكرى و ديگران ارجاع مىدهد (نك: خلف اللّه، 196). | ابوالفرج كه به شدت تحت تأثير سنت روشنفكرانۀ مؤلفان ادب است، پيوسته مىكوشد از ارائۀ آثار ثقيل به خواننده خوددارى كند و به عكس او را با حكايات نو به نو مشغول دارد، زيرا مىداند كه «در طبيعت آدميزاد، عشق انتقال از چيزى به چيز ديگر، و راحت جویى گذر از امر معهود و شناخته به نامعهود و نو، نهفته است»، زيرا «هر چيز كه اميد دست يافتن به آن مىرود، از آنچه حاصل است، بر جان شيرينتر مىنشيند» (الاغانى، 4/1؛ نيز نك: [[بلاشر، رژیس|بلاشر]]، 211-212). با اينهمه او كار خود را سخت جدى مىگيرد و آثار خویش را كاملا عالمانه تلقى مىكند، به همين جهت، پيوسته روايات خود را به اسنادى استوار و راویانى مشهور، متقن مىگرداند (دربارۀ اسناد، او، نك: ه. د، الاغانى)، يا به کتابهایى چون آثار ثعلب، ابن اعرابى، ابوعمرو شيباني، ابن حبيب، سكرى و ديگران ارجاع مىدهد (نك: خلف اللّه، 196). |
ویرایش