۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
ابومدين، آوازه بزرگى و كرامات ابویعزى را در فاس شنيده و به ملاقاتش شتافته بود و ديدار كوتاه چند روزهاى كه با این پير مغربى داشت، تأثيرى شگرف بر باطن او به جاى گذارد. ابویعزى، به قابليت فراوان او پى برد و او را از خواص شاگردان خود قرار داد. ابومدين، از او اجازه ارشاد گرفت و در تمامى عمر همواره به بزرگداشت ياد وى اهتمام داشت و او را قرين اویس قرنى مىدانست. | ابومدين، آوازه بزرگى و كرامات ابویعزى را در فاس شنيده و به ملاقاتش شتافته بود و ديدار كوتاه چند روزهاى كه با این پير مغربى داشت، تأثيرى شگرف بر باطن او به جاى گذارد. ابویعزى، به قابليت فراوان او پى برد و او را از خواص شاگردان خود قرار داد. ابومدين، از او اجازه ارشاد گرفت و در تمامى عمر همواره به بزرگداشت ياد وى اهتمام داشت و او را قرين اویس قرنى مىدانست. | ||
چنين مىنمايد كه ابومدين پس از ملاقات با ابویعزى، ناحيه فاس را كه ظاهرا چندان دلبستگى بدان نداشت، ترك گفته و روانه مكه شده است. گویا در همين سفر، در عرفه با شيخ عبدالقادر جيلانى آشنا شده و از او حديث شنيده و از دست وى خرقه پوشيده است. احتمال مىرود كه در همين سفر، در مكه با شيخ احمد رفاعى نيز آشنا شده باشد. بههرحال، چنانكه گذشت، وى پيش از این نيز با تصوف در شرق جهان اسلام | چنين مىنمايد كه ابومدين پس از ملاقات با ابویعزى، ناحيه فاس را كه ظاهرا چندان دلبستگى بدان نداشت، ترك گفته و روانه مكه شده است. گویا در همين سفر، در عرفه با شيخ عبدالقادر جيلانى آشنا شده و از او حديث شنيده و از دست وى خرقه پوشيده است. احتمال مىرود كه در همين سفر، در مكه با شيخ احمد رفاعى نيز آشنا شده باشد. بههرحال، چنانكه گذشت، وى پيش از این نيز با تصوف در شرق جهان اسلام آشنايىهایى داشته و کتاب «الرعاية» حارث محاسبى و «احياء العلوم» غزالى را نزد ابن حرزهم خوانده بوده است. | ||
پس از سفر مكه، ابومدين به روايتى مستقيما به بجايه رفت و به قولى ديگر نخست به تلمسان و از آنجا به بجايه رفت و در آنجا اقامت گزيد. وى در بجايه به ارشاد پرداخت. مريدان بسيارى در اطراف او گرد آمدند و در بزرگداشت شيخ مغرب مبالغه مىكردند و حتى مىپنداشتند كه خداوند، حب او را بر اهل زمين مقدر و مسلم داشته است. | پس از سفر مكه، ابومدين به روايتى مستقيما به بجايه رفت و به قولى ديگر نخست به تلمسان و از آنجا به بجايه رفت و در آنجا اقامت گزيد. وى در بجايه به ارشاد پرداخت. مريدان بسيارى در اطراف او گرد آمدند و در بزرگداشت شيخ مغرب مبالغه مىكردند و حتى مىپنداشتند كه خداوند، حب او را بر اهل زمين مقدر و مسلم داشته است. |
ویرایش