۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
نسب پدرش در روايتى با نامهاى عربى سلام بن مسكين بن زيد ضبط گرديده، حال آنكه در برخى از منابع چنين آمده كه پدر وى اسيرى رومى (يونانى) بوده است. بنا به روايتى پدرش مملوك یکى از مردم هرات بود و با قبيلهى عرب «ازد» نسبت ولاء داشت و ابوعبيد نيز در همان شهر تولد يافت. نسبت «خزاعى» نشان مىدهد كه او به شاخهى خزاعه از «ازد» مربوط بوده است. | نسب پدرش در روايتى با نامهاى عربى سلام بن مسكين بن زيد ضبط گرديده، حال آنكه در برخى از منابع چنين آمده كه پدر وى اسيرى رومى (يونانى) بوده است. بنا به روايتى پدرش مملوك یکى از مردم هرات بود و با قبيلهى عرب «ازد» نسبت ولاء داشت و ابوعبيد نيز در همان شهر تولد يافت. نسبت «خزاعى» نشان مىدهد كه او به شاخهى خزاعه از «ازد» مربوط بوده است. | ||
ولادت او در فاصلهى سالهاى 150 تا 157ق ذكر شده است. اينكه دوران نوجوانى ابوعبيد چگونه سپرى گشته، بر ما پوشيده است. تنها در حكايتى چنين آمده كه او - ظاهراً در خراسان - همراه با فرزند مولاى خود به مكتب مىرفته است. ابوعبيد پس از گذراندن دورس مقدماتى برای تحصيل در سطحى بالاتر رهسپار عراق گرديد. برای | ولادت او در فاصلهى سالهاى 150 تا 157ق ذكر شده است. اينكه دوران نوجوانى ابوعبيد چگونه سپرى گشته، بر ما پوشيده است. تنها در حكايتى چنين آمده كه او - ظاهراً در خراسان - همراه با فرزند مولاى خود به مكتب مىرفته است. ابوعبيد پس از گذراندن دورس مقدماتى برای تحصيل در سطحى بالاتر رهسپار عراق گرديد. برای تخمین زمان رسيدن ابوعبيد به بغداد، توجه به دو تن از شيوخ بغدادى او كارساز خواهد بود. | ||
ابوعبيد ابتدا در «شارع بشر و بشير» به تعليم اشتغال ورزيد و پس از آشنايى با ثابت نصر خزاعى (از | ابوعبيد ابتدا در «شارع بشر و بشير» به تعليم اشتغال ورزيد و پس از آشنايى با ثابت نصر خزاعى (از امیران عباسى و خویشاوند هم قبيلهاش) به عنوان مودِّب فرزندان او برگزيده شد. همچنين گزارش شده كه او به تعليم فرزندان هرثمة بن اعين از امیران عباسى نيز پرداخته است. | ||
هارون خليفهى عباسى ثابت بن نصر خزاعى را به فرمانراویى ثغور شام برگماشت و او راهى آن ديار شد و چون توانايى ابوعبيد را نیک مىشناخت، او را به عنوان قاضى شهر طرسوس، مركز ولايت ثغور برگزيد و وى تا پایان فرمانراوايى ثابت در این سمت باقى بود. ابوعبيد پس از حدود دو دهه دورى از بغداد بدان شهر بازگشت و چندى در آنجا مقيم شد. از 211ق كه عبدالله ابن طاهر خزاعى پس از سالها جنگ در شام و مصر به بغداد درآمد، با دانشدوستى و گشادهدستى چنان ابوعبيد را به خود مجذوب ساخت كه وى هر کتابى كه تأليف مىكرد، نزد او مىفرستاد و پاداش بسيار دريافت مىداشت و از غير او صله دريافت نمىكرد. | هارون خليفهى عباسى ثابت بن نصر خزاعى را به فرمانراویى ثغور شام برگماشت و او راهى آن ديار شد و چون توانايى ابوعبيد را نیک مىشناخت، او را به عنوان قاضى شهر طرسوس، مركز ولايت ثغور برگزيد و وى تا پایان فرمانراوايى ثابت در این سمت باقى بود. ابوعبيد پس از حدود دو دهه دورى از بغداد بدان شهر بازگشت و چندى در آنجا مقيم شد. از 211ق كه عبدالله ابن طاهر خزاعى پس از سالها جنگ در شام و مصر به بغداد درآمد، با دانشدوستى و گشادهدستى چنان ابوعبيد را به خود مجذوب ساخت كه وى هر کتابى كه تأليف مىكرد، نزد او مىفرستاد و پاداش بسيار دريافت مىداشت و از غير او صله دريافت نمىكرد. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در سال 213ق با رهسپار شدن عبدالله بن طاهر برای تصدى فرمانروايى خراسان، ابوعبيد همراه يحيى بن معين آهنگ مصر كرد. | در سال 213ق با رهسپار شدن عبدالله بن طاهر برای تصدى فرمانروايى خراسان، ابوعبيد همراه يحيى بن معين آهنگ مصر كرد. | ||
ابوعبيد پس از دهها سال دانشاندوزى در بازگشت مجدد به بغداد به كار تأليف پرداخت. وى به اعتبار شخصيت فكرى خود با اصحاب حديث بغداد و بویژه بزرگ آنان [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] بسيار نزدیک بود و در عقايد - آنگونه كه از سراسر کتاب الايمان و از ديگر آثار وى برمىآيد بر مذهب اصحاب حديث پاى مىفشرد و مواضع مرجئه، | ابوعبيد پس از دهها سال دانشاندوزى در بازگشت مجدد به بغداد به كار تأليف پرداخت. وى به اعتبار شخصيت فكرى خود با اصحاب حديث بغداد و بویژه بزرگ آنان [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] بسيار نزدیک بود و در عقايد - آنگونه كه از سراسر کتاب الايمان و از ديگر آثار وى برمىآيد بر مذهب اصحاب حديث پاى مىفشرد و مواضع مرجئه، جهمیه، معتزله و خوارج را مورد نقد قرار مىداد. در مورد امانت، عثمان را بر على(ع) تفضيل مىداد و با شیعیان برخوردى تند داشت. | ||
در 219ق ابوعبيد كه 68 سالگى را پشت سر نهاده بود - پيش از آنكه همچون دوستان خود، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و ديگر بزرگان اصحاب حديث بغداد، درگير ماجراى «محنه» گردد بغداد را ترك گفت و راهى حجاز شد و تا پایان عمر در مكه مجاور حرم گشت. | در 219ق ابوعبيد كه 68 سالگى را پشت سر نهاده بود - پيش از آنكه همچون دوستان خود، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و ديگر بزرگان اصحاب حديث بغداد، درگير ماجراى «محنه» گردد بغداد را ترك گفت و راهى حجاز شد و تا پایان عمر در مكه مجاور حرم گشت. | ||
او همچنين به عنوان مفسر احاديث مشكل شاخص شده بود، کتاب غريب الحديث اوست كه به گفتهى خود او حدود 40 سال از عمرش را برای گردآورى مطالب آن صرف نموده بود و چنانكه از مندرجات کتاب برمىآيد، آن را پس از سفر مصر (213ق) در بغداد تأليف كرده و به روايتى به مأمون اهدا نموده بود. این کتاب از بدو تأليف مورد توجه محدثان بزرگ بغداد چون [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و يحيى بن معين قرار گرفت و در اندك زمانى در شرق و غرب بلاد اسلامى رواج يافت؛ چنانكه نسخهاى از آن نزد عبدالله بن طاهر، والى وقت خراسان فرستاده شد.در | او همچنين به عنوان مفسر احاديث مشكل شاخص شده بود، کتاب غريب الحديث اوست كه به گفتهى خود او حدود 40 سال از عمرش را برای گردآورى مطالب آن صرف نموده بود و چنانكه از مندرجات کتاب برمىآيد، آن را پس از سفر مصر (213ق) در بغداد تأليف كرده و به روايتى به مأمون اهدا نموده بود. این کتاب از بدو تأليف مورد توجه محدثان بزرگ بغداد چون [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و يحيى بن معين قرار گرفت و در اندك زمانى در شرق و غرب بلاد اسلامى رواج يافت؛ چنانكه نسخهاى از آن نزد عبدالله بن طاهر، والى وقت خراسان فرستاده شد.در زمینه قرائت متذكر شده كه قرائت قاريان مدينه، از جمله ابوجعفر را تنها از اسماعيل بن جعفر فرا گرفته است. | ||
ابوعبيد در دورهى تحصيل خود، نزد استادان بنام دو مكتب كوفه و بصره به فراگيرى علوم ادب از نحو و لغت و غير آن پرداخت و به عنوان اديبى برجسته شناخته شد كه تأثيرى انكارناپذير بر آثار ادبى پس از خود بر جاى نهاده است. او رغبتى چندان به تأليف آثار مستقل در نحو نشان نداده و مباحث نحوى خود را در آثار مختلف پراكنده است. از مهمترين منابع موجود برای مطالعهى نحو ابوعبيد، منقولات نحاس از کتاب القراءات اوست كه برخى با نقض و نقد نيز همراه است. ابوعبيد در نحو به مكتب كوفيان گرايش داشت. | ابوعبيد در دورهى تحصيل خود، نزد استادان بنام دو مكتب كوفه و بصره به فراگيرى علوم ادب از نحو و لغت و غير آن پرداخت و به عنوان اديبى برجسته شناخته شد كه تأثيرى انكارناپذير بر آثار ادبى پس از خود بر جاى نهاده است. او رغبتى چندان به تأليف آثار مستقل در نحو نشان نداده و مباحث نحوى خود را در آثار مختلف پراكنده است. از مهمترين منابع موجود برای مطالعهى نحو ابوعبيد، منقولات نحاس از کتاب القراءات اوست كه برخى با نقض و نقد نيز همراه است. ابوعبيد در نحو به مكتب كوفيان گرايش داشت. | ||
پرورش ابوعبيد در محيط فارسی زبان خراسان و برخوردهاى او با يونانيان آسياى صغير و احتمالاً اقليتهاى زبانى چون قبطيان مصر، شرايط مساعدى بود تا او ديدگاه خود را از زبان عربى فراتر برده، به مقايسههاى زبانى بپردازد. وى در یک جا در مقايسهاى بين ساختار نحوى زبان عرب با ديگر زبانها (در حد شناخت خویش)، مشخصههايى چون الف و لام تعريف و اعراب پایانى كلمات را از ویژگىهاى این زبان شمرده و درجايى ديگر مدعى شده كه زبان عربى قابليت ترجمهپذيرى از ديگر زبانها را بخوبى داراست؛ ولى ترجمه از عربى به ديگر زبانها كيفيت مطلوبى ندارد و در | پرورش ابوعبيد در محيط فارسی زبان خراسان و برخوردهاى او با يونانيان آسياى صغير و احتمالاً اقليتهاى زبانى چون قبطيان مصر، شرايط مساعدى بود تا او ديدگاه خود را از زبان عربى فراتر برده، به مقايسههاى زبانى بپردازد. وى در یک جا در مقايسهاى بين ساختار نحوى زبان عرب با ديگر زبانها (در حد شناخت خویش)، مشخصههايى چون الف و لام تعريف و اعراب پایانى كلمات را از ویژگىهاى این زبان شمرده و درجايى ديگر مدعى شده كه زبان عربى قابليت ترجمهپذيرى از ديگر زبانها را بخوبى داراست؛ ولى ترجمه از عربى به ديگر زبانها كيفيت مطلوبى ندارد و در همین راستا ترجمههاى قرآن و حتى «بسمله» را مورد نقد قرار داده است. | ||
==اساتيد== | ==اساتيد== | ||
معمّر بن سليمان نخعى، عبيد بن سعيد، شریک بن عبدالله نخعى، هُشَيم بن بشير، عبّاد بن عوام كلابى، اسحاق بن عيسى بغدادى، محمد بن كثير صنعانى، هيثم بن | معمّر بن سليمان نخعى، عبيد بن سعيد، شریک بن عبدالله نخعى، هُشَيم بن بشير، عبّاد بن عوام كلابى، اسحاق بن عيسى بغدادى، محمد بن كثير صنعانى، هيثم بن جمیل بغدادى، محمد بن عيينة فزارى، نعيم بن حماد و ابوصالح كاتب الليث از جمله اساتيد او بودهاند. | ||
==آثار== | ==آثار== |
ویرایش