۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
مباحث، درپى اثبات این مطلب است كه تفسير و تأویل پيشگویىها بر اساس روش تأویل هرمنوتیکى، بيش از هر زمان، پرده از واقعيات و مفاهيم مورد نظر نوستر آداموس برداشته و مؤلف درپى نشان دادن قرابت آن برداشتها با دريافتهاى منبعث از روايات دينى و اسلامى است. | مباحث، درپى اثبات این مطلب است كه تفسير و تأویل پيشگویىها بر اساس روش تأویل هرمنوتیکى، بيش از هر زمان، پرده از واقعيات و مفاهيم مورد نظر نوستر آداموس برداشته و مؤلف درپى نشان دادن قرابت آن برداشتها با دريافتهاى منبعث از روايات دينى و اسلامى است. | ||
در این اثر، علاوه بر نظريه هرمنوتیکى كه | در این اثر، علاوه بر نظريه هرمنوتیکى كه حوزههایى چون تفسير کتاب مقدس، روششناسى عام لغوى، علم درك مبانى روششناختى علوم انسانى و پديدارشناسى انديشه را شامل مىشود، از نظريه زبانشناختى كنتراستيو يا علم تحليل مقابلهاى نيز استفاده شده است. | ||
مؤلف سعى بر آن دارد تا تعابير و ارجاعاتى را كه از طريق متفكران غربى و مفسران مسلمان مىتواند در مورد سانتورىهاى خارقالعاده نوستر آداموس صورت گيرد را مشخص نموده و این ارجاعات را با توجه به رویدادهاى تاريخى تفسير و تعبير نمايد. | مؤلف سعى بر آن دارد تا تعابير و ارجاعاتى را كه از طريق متفكران غربى و مفسران مسلمان مىتواند در مورد سانتورىهاى خارقالعاده نوستر آداموس صورت گيرد را مشخص نموده و این ارجاعات را با توجه به رویدادهاى تاريخى تفسير و تعبير نمايد. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مؤلف در مقدمات خود ضمن ارائه توضيحاتى پيرامون اثر خویش، به ريشهيابى و توضيح هرمنوتیک و علم تأویل، از ديدگاه فلاسفه و بزرگانى همچون | مؤلف در مقدمات خود ضمن ارائه توضيحاتى پيرامون اثر خویش، به ريشهيابى و توضيح هرمنوتیک و علم تأویل، از ديدگاه فلاسفه و بزرگانى همچون هایدگر، افلاطون و [[ارسطو]] پرداخته و معتقد است پيچيدگى عمل تأویل و نحوه استوار شدن آن به قوه فاهمه و فهم، با بررسى دو وجه تأویل؛ يعنى گفتن و تبيين، آشكار مىشود. | ||
فصل اول کتاب به دنبال نشانهشناسى ظهور منجى موعود از ديدگاه شيعه، به بررسى علائم ظهور و روايات وارده در این زمینه، از جمله دو واقعه عظيم كه قبل از ظهور امام عصر(عج) رخ خواهد داد و كاملاً با تفاسير نوستر آداموس و مكاشفه «يوحنا» در انجيل همخوانى دارند- كه عبارتند از: براندازى حكومت شام به رهبرى «عثمان سفيانى» و شنيده شدن صيحه آسمانى- مىپردازد. | فصل اول کتاب به دنبال نشانهشناسى ظهور منجى موعود از ديدگاه شيعه، به بررسى علائم ظهور و روايات وارده در این زمینه، از جمله دو واقعه عظيم كه قبل از ظهور امام عصر(عج) رخ خواهد داد و كاملاً با تفاسير نوستر آداموس و مكاشفه «يوحنا» در انجيل همخوانى دارند- كه عبارتند از: براندازى حكومت شام به رهبرى «عثمان سفيانى» و شنيده شدن صيحه آسمانى- مىپردازد. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
وى در 14 دسامبر 1503م در شهر سن رى فرانسه به دنيا آمد. او نزد پدربزرگ خود كه يهودى بوده، ولى بر اثر وجود دادگاه تفتيش عقايد مجبور شده بود از ترس جان، به دين مسيحيت درآيد، زبانهاى عربى، لاتين، يونانى و علوم پزشكى، داروسازى و ستارهشناسى را آموخت. | وى در 14 دسامبر 1503م در شهر سن رى فرانسه به دنيا آمد. او نزد پدربزرگ خود كه يهودى بوده، ولى بر اثر وجود دادگاه تفتيش عقايد مجبور شده بود از ترس جان، به دين مسيحيت درآيد، زبانهاى عربى، لاتين، يونانى و علوم پزشكى، داروسازى و ستارهشناسى را آموخت. | ||
در این فصل، به | در این فصل، به کتابهایى كه به بيان زندگىنامه این پيشگو مىپردازند از جمله «تاريخ، زندگى و وصيتنامه میشل دو نوسترآداموس» و «تاريخ و تاريخشناسى پرووانسى» نيز اشاره شده است. | ||
فصل ششم، درپى تأویل و تفسير هرمنوتیکى سانتورىهاى نوسترآداموس، نوشتههاى او را آورده و تفاسير خود از آنها را نيز بيان كرده است؛ به عنوان مثال این گفته كه «از كشور عربى خوشبخت، شخصى قدرتمند و مسلط به شريعت محمد(ص) زاده خواهد شد، اسپانيا را به دردسر انداخته و بر گرانادا مستولى مىشود و توسط دريا بر مردم ليوكوزيا ظفر مىيابد.» را منطبق بر حضرت مهدى(عج) تفسير كرده است. | فصل ششم، درپى تأویل و تفسير هرمنوتیکى سانتورىهاى نوسترآداموس، نوشتههاى او را آورده و تفاسير خود از آنها را نيز بيان كرده است؛ به عنوان مثال این گفته كه «از كشور عربى خوشبخت، شخصى قدرتمند و مسلط به شريعت محمد(ص) زاده خواهد شد، اسپانيا را به دردسر انداخته و بر گرانادا مستولى مىشود و توسط دريا بر مردم ليوكوزيا ظفر مىيابد.» را منطبق بر حضرت مهدى(عج) تفسير كرده است. | ||
فصل هفتم، به پيدايش مسيحيت و نقش فلسفه انتظار در آن مىپردازد. به عقيده مؤلف، برخى متفكران مسيحى از جمله «شعاير ماثر» براین موضوع تأكيد كردهاند كه ظهور مسيحيت و | فصل هفتم، به پيدايش مسيحيت و نقش فلسفه انتظار در آن مىپردازد. به عقيده مؤلف، برخى متفكران مسيحى از جمله «شعاير ماثر» براین موضوع تأكيد كردهاند كه ظهور مسيحيت و زمینههایى كه برای قيام حضرت عيسى(ع) فراهم شد، در حقيقت به واسطه مكاشفات آخرالزمانى و درونى تفكر يهوديت درباره ملكوتى كه فرا مىرسد به وجود آمده است. | ||
فصل هشتم از حواريونى چون پولس، يوحنا و نيز ايوب نبى(ع) به عنوان معماران و مناديان آخرالزمان ياد كرده و به بيان گفتهها و اعمال آنها پرداخته است. | فصل هشتم از حواريونى چون پولس، يوحنا و نيز ايوب نبى(ع) به عنوان معماران و مناديان آخرالزمان ياد كرده و به بيان گفتهها و اعمال آنها پرداخته است. |
ویرایش