۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
مؤلف در بخش ديگرى از کتابش به معناى لغوى و اصطلاحى «رياضة النفس» پرداخته است و گفته كه «رياض» مشتق از «رضض» به معناى شكستن «كسر» مىباشد. و مىگوید وقتى نفس از عادات پليد دور شد و به يقين رسيد و شيرينى لقاء خداوند را چشيد ديگربار به سمت شهوات كشيده نمىشود.<ref>همان ص34-35</ref> | مؤلف در بخش ديگرى از کتابش به معناى لغوى و اصطلاحى «رياضة النفس» پرداخته است و گفته كه «رياض» مشتق از «رضض» به معناى شكستن «كسر» مىباشد. و مىگوید وقتى نفس از عادات پليد دور شد و به يقين رسيد و شيرينى لقاء خداوند را چشيد ديگربار به سمت شهوات كشيده نمىشود.<ref>همان ص34-35</ref> | ||
در بخش يقين کتاب با این سؤال مواجه مىشویم كه يقين چگونه حاصل مىشود؟ مؤلف خود چنين جواب مىدهد كه يقين با پاکى و طهارت قلب ايجاد مىشود، و اما طهارت قلب چيست؟ ايشان مىگوید طهارت قلب يعنى ترك هر آنچيزى كه باعث اضطراب در قلب و آشفتگى آن مىشود. خواه آنچيز امرى بزرگ و خواه كوچك باشد. و بايد قلب را از شهوات و | در بخش يقين کتاب با این سؤال مواجه مىشویم كه يقين چگونه حاصل مىشود؟ مؤلف خود چنين جواب مىدهد كه يقين با پاکى و طهارت قلب ايجاد مىشود، و اما طهارت قلب چيست؟ ايشان مىگوید طهارت قلب يعنى ترك هر آنچيزى كه باعث اضطراب در قلب و آشفتگى آن مىشود. خواه آنچيز امرى بزرگ و خواه كوچك باشد. و بايد قلب را از شهوات و آنچيزهایى كه به شهوات مربوط مىشود دور نگه داشت. و نتيجه این عمل، پاک كردن و صيقل دادن قلب است.<ref>همان ص36</ref> | ||
در بخش بعدى کتاب در توضيح «صفت قلب» به چگونگى قرار گرفتن قلب در بدن بهصورت مختصر اشاره مىكند و بين «قلب» و «صدر» فرق مىگذارد. سپس مىگوید كه قلب داراى دو چشم و دو گوش و یک در است و خانهاش نيز «صدر» مىباشد.<ref>همان ص52</ref> | در بخش بعدى کتاب در توضيح «صفت قلب» به چگونگى قرار گرفتن قلب در بدن بهصورت مختصر اشاره مىكند و بين «قلب» و «صدر» فرق مىگذارد. سپس مىگوید كه قلب داراى دو چشم و دو گوش و یک در است و خانهاش نيز «صدر» مىباشد.<ref>همان ص52</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
در ادامه به بيمارىهاى قلبى چون حسد، ريا، فخر و... اشاره مىكند و دليل آن را بزرگ شمردن دنيا دانسته و برای از بين بردن این بيمارىها چارهاى جز رياضت نفس نمىداند.<ref>همان ص65-66</ref> | در ادامه به بيمارىهاى قلبى چون حسد، ريا، فخر و... اشاره مىكند و دليل آن را بزرگ شمردن دنيا دانسته و برای از بين بردن این بيمارىها چارهاى جز رياضت نفس نمىداند.<ref>همان ص65-66</ref> | ||
مؤلف بعد از این قسمت (توضيح صفات قلب)، صفات عارف را برمىشمرد و ضمن توضيحاتى نسبتاً طولانى بايدها و | مؤلف بعد از این قسمت (توضيح صفات قلب)، صفات عارف را برمىشمرد و ضمن توضيحاتى نسبتاً طولانى بايدها و نبايدهایى كه شايسته هست كه یک انسان موقن آنرا انجام دهد يا ترك كند توضيح مىدهد.<ref>همان ص72 الى 104</ref> | ||
ترمذى قائل است كه وقتى نور هدايت بر قلب شخص وارد شود، غفلت از او دور شده و شك و شرك از آن قلب مىرود و جاى غفلت، آگاهى و جاى شك، يقين و جاى شرك، اخلاص مىنشيند.<ref>همان ص86</ref> | ترمذى قائل است كه وقتى نور هدايت بر قلب شخص وارد شود، غفلت از او دور شده و شك و شرك از آن قلب مىرود و جاى غفلت، آگاهى و جاى شك، يقين و جاى شرك، اخلاص مىنشيند.<ref>همان ص86</ref> | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
چهار بخش پایانى کتاب درباره «نصرت و يارى»، «مجاهده»، «هوا و هوس» و «نتيجه هوا و هوس» است. ايشان هر كدام از بخشها را با مطرح كردن یک سؤال و پاسخ به آن مطرح مىكند. این چهار بخش از بخشهاى موجز کتاب به شمار مىرود. | چهار بخش پایانى کتاب درباره «نصرت و يارى»، «مجاهده»، «هوا و هوس» و «نتيجه هوا و هوس» است. ايشان هر كدام از بخشها را با مطرح كردن یک سؤال و پاسخ به آن مطرح مىكند. این چهار بخش از بخشهاى موجز کتاب به شمار مىرود. | ||
مؤلف در بخش نصرت مىنویسد: وقتى بندهاى در | مؤلف در بخش نصرت مىنویسد: وقتى بندهاى در نهایت قدرت با هواى نفس به مجاهده مىپردازد، خداوند با نشان دادن راهش به كمك او مىآيد؛ بهگونهاى كه راهى از قلبش بهسوى خدا باز مىشود تا اينكه این راه تبديل به چشم قلب «عين القلب» مىشود و با آن خداوند را مىبيند.<ref>همان ص104</ref> | ||
مؤلف در بخش مجاهده، جهاد با نفس را به جهاد با دشمن تشبيه كرده و متذكر شده كه كسى كه با تمام قوا به جنگ با دشمن مىرود يقيناً پيروز است.<ref>همان ص107 و 108</ref> | مؤلف در بخش مجاهده، جهاد با نفس را به جهاد با دشمن تشبيه كرده و متذكر شده كه كسى كه با تمام قوا به جنگ با دشمن مىرود يقيناً پيروز است.<ref>همان ص107 و 108</ref> |
ویرایش