۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
کتاب، حاوى اطلاعات جالبى درباره بيمارى سيفليس، بهخصوص طرق سرايت آن است و برای یک پژوهشگر بىطرف مىتواند منبع خوبى برای ريشهيابى و سابقه تاريخى شيوع این بيمارى كه احتمالاً رهآورد هيئتهاى اعزامى از اروپا به دربار صفوى است، باشد و شايد پسوند افرنجى (فرنگى) به دنبال نام فارسی این بيمارى، شاهدى بر هوشيارى اهل علم و مردم ما در قرون گذشته باشد؛ گو اينكه برخى از نویسندگان غربى از این پسوند عصبانى شده و سخنانى به گزافه گفتهاند. | کتاب، حاوى اطلاعات جالبى درباره بيمارى سيفليس، بهخصوص طرق سرايت آن است و برای یک پژوهشگر بىطرف مىتواند منبع خوبى برای ريشهيابى و سابقه تاريخى شيوع این بيمارى كه احتمالاً رهآورد هيئتهاى اعزامى از اروپا به دربار صفوى است، باشد و شايد پسوند افرنجى (فرنگى) به دنبال نام فارسی این بيمارى، شاهدى بر هوشيارى اهل علم و مردم ما در قرون گذشته باشد؛ گو اينكه برخى از نویسندگان غربى از این پسوند عصبانى شده و سخنانى به گزافه گفتهاند. | ||
در این کتاب، شيوههاى درمانى متداول و نحوه استفاده از جيوه و تركيبات آن (علىرغم سمیت شديد و آگاهى پزشکان قديم از این موضوع)، مورد بحث قرار گرفته و | در این کتاب، شيوههاى درمانى متداول و نحوه استفاده از جيوه و تركيبات آن (علىرغم سمیت شديد و آگاهى پزشکان قديم از این موضوع)، مورد بحث قرار گرفته و نهایتاً امید مىرود ملاحظه این کتاب برای نسل فرهيخته و پژوهشگر صرف نظر از آگاهى به پيشينه علمى و ارزش میراث پزشکى كشور و اعتماد به نفس برخاسته از آن، زمینهاى برای تحقيق و تتبع تاريخى و حتى شايد پزشکى متناسب با زمان ما باشد. | ||
در فاصله زمانى كه مؤلف، مطالب خود را درباره آتشك نوشته (و مطالب بسيار مفصلترى كه بعداً در این زمینه نگاشته)، هيچ مطلبى درباره این بيمارى به رشته تحرير درنيامده است. بههرحال، چنين به نظر مىرسد كه نویسندگان بعدى همه به آنچه كه مؤلف در این باره نوشته است، استناد جستهاند و دستورات همین شخص است كه تا سالها بعد، برای درمان این بيمارى به كار مىرفت؛ تا جايى كه حتى در «علاج الابدان» كه در اواخر دوره گوركانيان در هندوستان نوشته شد نيز برای درمان آتشك همان مطالب و دستورالعملهاى عمادالدين بازگو گرديده است. | در فاصله زمانى كه مؤلف، مطالب خود را درباره آتشك نوشته (و مطالب بسيار مفصلترى كه بعداً در این زمینه نگاشته)، هيچ مطلبى درباره این بيمارى به رشته تحرير درنيامده است. بههرحال، چنين به نظر مىرسد كه نویسندگان بعدى همه به آنچه كه مؤلف در این باره نوشته است، استناد جستهاند و دستورات همین شخص است كه تا سالها بعد، برای درمان این بيمارى به كار مىرفت؛ تا جايى كه حتى در «علاج الابدان» كه در اواخر دوره گوركانيان در هندوستان نوشته شد نيز برای درمان آتشك همان مطالب و دستورالعملهاى عمادالدين بازگو گرديده است. |
ویرایش