۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =کتاب أصول الفوائد الغرویة في مسائل علم الأصول وفقا للنظریات الحدیثة الدقیقة | | عنوانهای دیگر =کتاب أصول الفوائد الغرویة في مسائل علم الأصول وفقا للنظریات الحدیثة الدقیقة | ||
أصول الفوائد الغرویة في مسائل علم أصول الفقه | أصول الفوائد الغرویة في مسائل علم أصول الفقه الاسلامی | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[کمرهای، محمدباقر]] (نویسنده) | [[کمرهای، محمدباقر]] (نویسنده) | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
مقدمه، به تعريف موضوع علم و وجه تمايز علوم از یکديگر اختصاص يافته و ساير مباحث، به ترتيب زير ارائه شده است: | مقدمه، به تعريف موضوع علم و وجه تمايز علوم از یکديگر اختصاص يافته و ساير مباحث، به ترتيب زير ارائه شده است: | ||
«تعريف وضع و اقسام آن»: نویسنده، به تعاريف مختلفى، از جمله: تخصيص لفظ برای دلالت بر معنا، نحوهاى از اختصاص بين لفظ و معنا و ارتباط خاص | «تعريف وضع و اقسام آن»: نویسنده، به تعاريف مختلفى، از جمله: تخصيص لفظ برای دلالت بر معنا، نحوهاى از اختصاص بين لفظ و معنا و ارتباط خاص میان آن دو كه ناشى از تخصيص يا كثرت استعمال مىباشد، اشاره كرده و در آخر، این تعريف را پذيرفته است: «تعهد واضع به اراده معنايى از لفظ هنگام تكلم به آن». | ||
«معانى حرفيه»: در مورد حقيقت آن، سه قول زير، بررسى شده است: | «معانى حرفيه»: در مورد حقيقت آن، سه قول زير، بررسى شده است: | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
2. حروف، برای دلالت بر معناى في غيره، وضع شدهاند؛ | 2. حروف، برای دلالت بر معناى في غيره، وضع شدهاند؛ | ||
3. حروف و اسمهاى موافق با آنها از نظر معنا و مستعملفيه عين یکديگرند و فرق | 3. حروف و اسمهاى موافق با آنها از نظر معنا و مستعملفيه عين یکديگرند و فرق میان آنها، فقط در نحوه استعمال است. | ||
«استعمال لفظ مشترك در اكثر از معناى واحد»: درباره امكان آن و مساعدت وضع و بناى عقلا بر آن مفصلا بحث شده است. | «استعمال لفظ مشترك در اكثر از معناى واحد»: درباره امكان آن و مساعدت وضع و بناى عقلا بر آن مفصلا بحث شده است. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
2. ماهيت عبادات توسط شارع اختراع شده، ولى شارع در زمان خود برای آنها، لفظى را وضع نكرده است، بلكه الفاظ عبادات، بهصورت مجازى استعمال شده و بعد از عصر پيامبر(ص)، بهصورت حقيقت درآمده است؛ | 2. ماهيت عبادات توسط شارع اختراع شده، ولى شارع در زمان خود برای آنها، لفظى را وضع نكرده است، بلكه الفاظ عبادات، بهصورت مجازى استعمال شده و بعد از عصر پيامبر(ص)، بهصورت حقيقت درآمده است؛ | ||
3. چنانكه از آيات و روايات نيز | 3. چنانكه از آيات و روايات نيز فهمیده مىشود، ماهيات عبادات، در شرايع سابق، اختراع شده و اعراب، برای آنها الفاظى را وضع كردهاند؛ | ||
4. این الفاظ در معانى لغوى خویش استعمال شده و شارع فقط شروطى را در مورد استعمال آنها نهاده است. | 4. این الفاظ در معانى لغوى خویش استعمال شده و شارع فقط شروطى را در مورد استعمال آنها نهاده است. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
7. توضيح مفهوم مشتق از حيث تركّب و بساطت؛ | 7. توضيح مفهوم مشتق از حيث تركّب و بساطت؛ | ||
8. اينكه آيا نسبت | 8. اينكه آيا نسبت میان ذات متلبس به مبدأ و اعم از آن، با ذاتى كه مبدأ از آن منقضى شده، نسبت مطلق و مقيد مفهومى است، مانند رقبه و رقبه مؤمنه يا نسبت میان آن دو، تباين مىباشد. | ||
«امر و معانى آن»: معانى مختلف امر، از جمله: شىء، طلب، حادثه، شأن، شىء عجيب، غرض و... و رابطه آنها با یکديگر مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. | «امر و معانى آن»: معانى مختلف امر، از جمله: شىء، طلب، حادثه، شأن، شىء عجيب، غرض و... و رابطه آنها با یکديگر مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
2. ظهور چيزى كه دلالت بر طلب وجوبى مىكند. | 2. ظهور چيزى كه دلالت بر طلب وجوبى مىكند. | ||
«اقسام واجب»: مقتضاى طبيعت بعثى كه از امر دال بر نسبت ايقاعيه استفاده مىشود، طلب حتمى مىباشد كه به عينى، كفايى، تعيينى، تخييرى، نفسى و غيرى تقسيم مىشود و بحث نویسنده، از این است كه آيا امر، ظاهر در خصوص طلب عينى، تعيينى و نفسى است، مانند وجوب نمازهاى | «اقسام واجب»: مقتضاى طبيعت بعثى كه از امر دال بر نسبت ايقاعيه استفاده مىشود، طلب حتمى مىباشد كه به عينى، كفايى، تعيينى، تخييرى، نفسى و غيرى تقسيم مىشود و بحث نویسنده، از این است كه آيا امر، ظاهر در خصوص طلب عينى، تعيينى و نفسى است، مانند وجوب نمازهاى يومیه يا نسبت به هر یک از این موارد، مجمل بوده و نيازمند به قرينه مىباشد. | ||
«دلالت امر بر فور، تراخى، مره و تكرار»: ضمن بحث در این مورد، چنين نتيجهگيرى شده است كه مقتضاى ظاهر، عدم دلالت ماده و صيغه امر بر هر یک از این موارد مىباشد؛ چه این امور را از قيود نفس ماده بدانيم چه از قيود هيئت. | «دلالت امر بر فور، تراخى، مره و تكرار»: ضمن بحث در این مورد، چنين نتيجهگيرى شده است كه مقتضاى ظاهر، عدم دلالت ماده و صيغه امر بر هر یک از این موارد مىباشد؛ چه این امور را از قيود نفس ماده بدانيم چه از قيود هيئت. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
1. امر مورد بحث، اعم از لفظى و لبّى مىباشد؛ | 1. امر مورد بحث، اعم از لفظى و لبّى مىباشد؛ | ||
2. در این بحث، فرقى | 2. در این بحث، فرقى میان اقسام مختلف امر نيست؛ | ||
3. اقتضاء، اعم از ثبوتى و اثباتى است؛ | 3. اقتضاء، اعم از ثبوتى و اثباتى است؛ |
ویرایش