۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
معاد - جنبههای قرآنی | معاد - جنبههای قرآنی | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه | بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علمیه قم) | ||
| مکان نشر =قم - ایران | | مکان نشر =قم - ایران | ||
| سال نشر = 1387 ش | | سال نشر = 1387 ش | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
کتاب با دو مقدمه از آقاى يوسفى مقدم و نویسنده آغاز و مطالب در نه عنوان تنظيم شده است. | کتاب با دو مقدمه از آقاى يوسفى مقدم و نویسنده آغاز و مطالب در نه عنوان تنظيم شده است. | ||
نویسنده ابتدا ايمان به آخرت در | نویسنده ابتدا ايمان به آخرت در میان ملتها و از جمله مسلمین را بررسى نموده و پس از بررسى منشأ ايمان به آخرت و شباهتها و تفاوتهاى دنيا و آخرت، به مباحث زير پرداخته است: رابطه دنيا و آخرت، جمع يا تضاد دنيا و آخرت، آثار ايمان به آخرت، توشه آخرت و منازل و مراحل آخرت. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه آقاى يوسفى مقدم، به | در مقدمه آقاى يوسفى مقدم، به اهمیت طرح فراهمسازى تكنگاشتهاى قرآنى اشاره شده است. تكنگاشت قرآنى، رسالهاى است مفصلتر از مقاله دائرةالمعارفى در موضوع مربوط كه حاصل تأملات و پژوهشهاى نویسنده، هيئت علمى، فراهمآورندگان پرونده علمى و مجموعه تلاشگران آن مقاله را در فضايى گستردهتر باز مىتاباند و چون محدود و مقيد به فنون خاص دايرةالمعارف نگارى نيست، با مجالى مبسوطتر، وجوه آن موضوع را مىشكافد.<ref>مقدمه، ص7- 8</ref> | ||
در مقدمه نویسنده، به توضيح واژه «آخرت» پرداخته شده است. آخرت به معناى جهان واپسين و عالم بعد از دنياست. این واژه، برگرفته از ريشه «ا-خ-ر» و به معنى پایان و در برابر اول است.<ref>مقدمه نویسنده، ص11</ref> | در مقدمه نویسنده، به توضيح واژه «آخرت» پرداخته شده است. آخرت به معناى جهان واپسين و عالم بعد از دنياست. این واژه، برگرفته از ريشه «ا-خ-ر» و به معنى پایان و در برابر اول است.<ref>مقدمه نویسنده، ص11</ref> | ||
در نخستين عنوان کتاب، ايمان به آخرت در | در نخستين عنوان کتاب، ايمان به آخرت در میان ملتها بررسى شده است. برخى از محققان، آموزه جهان پس از مرگ را از اختصاصات اديان الهى دانستهاند كه بشر به خودى خود نمىتوانسته به وجود آن پى ببرد، اما تحقيقات باستانشناسى از آثار به دست آمده از نخستين انسانهاى شناخته شده در زمین كه غذا و ابزارهاى سنگى در مدفن مردگان قرار مىدادند، نشان مىدهد كه آنان نيز به نوعى حيات جسمانى مرموز و نامعلوم برای مردگان قائل بودند؛ همانگونه كه حيات پس از مرگ، در میان بيشتر تمدنهاى نخستين بشر، همچون مصريان، بابليان، يونانيان، هندوان، چينيان نيز مطرح بوده است. البته نویسنده این احتمال كه اعتقاد به جهان پس از مرگ، نزد اقوام مذكور، از بقاياى برخى اديان آسمانى باشد را با توجه به ديدگاه قرآن درباره حضرت آدم و آفرينش او از خاک، صحيحتر دانسته است.<ref>متن کتاب، ص15</ref> | ||
نویسنده به این نكته اشاره دارد كه در عصر جديد، ديدگاه طبيعتگرايانه علم سكولار، سبب كم رنگ شدن مبحث آخرت در كلام مسيحى و حتى انكار و اسطورهاى پنداشتن آن از جانب برخى متكلمان شده است. با این حال، اكتشافهاى زيستشناسى و فيزیکى جديد، بحثهاى فراروانشناسى، مرگشناسى و تجربيات خارج از بدن، گزارشهاى زندهشدگان پس از مرگ بالينى، پيشبينىهاى صادق مردگان در خواب و... دانشمندان جديد را به ايده جهان پس از مرگ بيش از پيش متوجه ساخته است. به نظر نویسنده، تفاوت نگاه اديان با این نگرش، آن است كه آخرت در اديان، ممدّ و مشوق فعل اخلاقى به شمار مىرود.<ref>همان، ص16</ref> | نویسنده به این نكته اشاره دارد كه در عصر جديد، ديدگاه طبيعتگرايانه علم سكولار، سبب كم رنگ شدن مبحث آخرت در كلام مسيحى و حتى انكار و اسطورهاى پنداشتن آن از جانب برخى متكلمان شده است. با این حال، اكتشافهاى زيستشناسى و فيزیکى جديد، بحثهاى فراروانشناسى، مرگشناسى و تجربيات خارج از بدن، گزارشهاى زندهشدگان پس از مرگ بالينى، پيشبينىهاى صادق مردگان در خواب و... دانشمندان جديد را به ايده جهان پس از مرگ بيش از پيش متوجه ساخته است. به نظر نویسنده، تفاوت نگاه اديان با این نگرش، آن است كه آخرت در اديان، ممدّ و مشوق فعل اخلاقى به شمار مىرود.<ref>همان، ص16</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
در عنوان سوم، به منشأ ايمان به آخرت پرداخته شده است. به اعتقاد نویسنده، منشأ ايمان به آخرت، بيش از هر چيز، وحى الهى است كه به وسيله پيامبران به بشر ابلاغ شده است. گواه این سخن، آن است كه در قرآن كريم، حدود دو هزار آيه درباره جهان آخرت است. این آيات، محال نبودن ذاتى آخرت و امكان بلكه ضرورت وقوع آن را به شيوههاى گوناگون بيان كرده است و از یک سو، منكران آخرت را نكوهش مىكند كه چرا بدون دليل و برهان و تنها بر اساس گمان خود، آخرت را نفى مىكنند.<ref>همان، ص21</ref> | در عنوان سوم، به منشأ ايمان به آخرت پرداخته شده است. به اعتقاد نویسنده، منشأ ايمان به آخرت، بيش از هر چيز، وحى الهى است كه به وسيله پيامبران به بشر ابلاغ شده است. گواه این سخن، آن است كه در قرآن كريم، حدود دو هزار آيه درباره جهان آخرت است. این آيات، محال نبودن ذاتى آخرت و امكان بلكه ضرورت وقوع آن را به شيوههاى گوناگون بيان كرده است و از یک سو، منكران آخرت را نكوهش مىكند كه چرا بدون دليل و برهان و تنها بر اساس گمان خود، آخرت را نفى مىكنند.<ref>همان، ص21</ref> | ||
نویسنده پس از وحى، فطرت را مهمترين منشأ ايمان به آخرت دانسته است. همواره در درون انسان، | نویسنده پس از وحى، فطرت را مهمترين منشأ ايمان به آخرت دانسته است. همواره در درون انسان، میل به جاودانگى و جلود وجود داشته است؛ چنان كه برخى مال و سرمايه خود را سبب جاودانگى خود مىپندارند و به نظر نویسنده، این علاقه، در ترس از مرگ و علاقه به فرزند- كه به نوعى دنباله حيات پدر محسوب مىشود- بروز كرده است. كسى كه مردن را نابود شدن مىداند، هيچگاه نمىخواهد بمیرد و مىخواهد عمرى طولانى داشته باشد، مانند بنى اسرائيل كه مىخواستند هزار سال عمر كنند.<ref>همان، ص28</ref> | ||
نویسنده معتقد است | نویسنده معتقد است همین احساس درونى، انسان را به سوى اعتقاد به جهان آخرت و زندگى پس از مرگ سوق داده است و همانگونه كه بيشتر اشاره شد، این عقيده همواره در میان انسانها، حتى بشر قبل از تاريخ، بوده است. به باور وى، پايدار بودن چنين احساسى در میان بشر، در همه دورههاى تاريخى و اينكه هيچگاه دستخوش دگرگونى نگشته، خود دليل بر فطرى بودن این احساس است. البته همین میل به جاودانگى خود دليلى است بر وجود آخرت؛ زيرا در نظام طبيعت، هيچ میلى گزاف و بيهوده نيست و همچنان كه عطش، دليل وجود آب است، وجود هر میل و استعداد اصيل ديگر نيز دليل وجود كمالى است كه استعداد و علاقه، به سوى آن متوجه است.<ref>همان، ص29</ref> | ||
برای شناخت بهتر آخرت، لازم است به بررسى شباهتها و تفاوتهاى دنيا و آخرت پرداخت؛ زيرا دنيا و آخرت، دو مفهوم متضايفاند كه شناخت صحيح هر یک، بدون شناخت ديگرى، ممكن نيست و لذا در | برای شناخت بهتر آخرت، لازم است به بررسى شباهتها و تفاوتهاى دنيا و آخرت پرداخت؛ زيرا دنيا و آخرت، دو مفهوم متضايفاند كه شناخت صحيح هر یک، بدون شناخت ديگرى، ممكن نيست و لذا در چهارمین عنوان، شباهتها و تفاوتهاى دنيا و آخرت، مطرح شده است.<ref>همان، ص35</ref> | ||
از جمله این شباهتها، عبارتند از اينكه: | از جمله این شباهتها، عبارتند از اينكه: | ||
#هر دو جهان، حقيقى بوده و فضا و ابعاد و اجرامى دارند. از | #هر دو جهان، حقيقى بوده و فضا و ابعاد و اجرامى دارند. از همین رو، انسان در هر دو جهان، داراى اندام و بدن است. | ||
#انسان در هر دو جهان، به خود و متعلقاتش آگاهى كامل داشته و شخصيتى واحد دارد. | #انسان در هر دو جهان، به خود و متعلقاتش آگاهى كامل داشته و شخصيتى واحد دارد. | ||
#انسان در هر دو جهان، داراى غرايز انسانى و حيوانى است و.<ref>همان، ص35- 36</ref> | #انسان در هر دو جهان، داراى غرايز انسانى و حيوانى است و.<ref>همان، ص35- 36</ref> | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
#در این جهان، حركت و تغيير هست ولى آخرت از تغيير، فساد و فنا مصون است. | #در این جهان، حركت و تغيير هست ولى آخرت از تغيير، فساد و فنا مصون است. | ||
#در دنيا، آفرينش نظامى خاص دارد؛ آسمانها به فرمان خدا همانند سقفى بدون ستون برافراشته شده و خورشيد و ماه و ستارگان، در مدار خود حركت مىكنند و | #در دنيا، آفرينش نظامى خاص دارد؛ آسمانها به فرمان خدا همانند سقفى بدون ستون برافراشته شده و خورشيد و ماه و ستارگان، در مدار خود حركت مىكنند و زمین چون گاهوارهاى رام در اختيار انسان است. ولى در آخرت، از آن جا كه چنين نظامى كارايى لازم را ندارد و اجراى كامل عدالت و رسيدن هر كس به جزاى اعمالى خویش، مستلزم وجود عالمى متفاوت با دنياست. | ||
#در دنيا حوادث به صورت تدريجى واقع مىشوند، اما در آخرت، همه نعمتها، عذابها و همه پديدههاى ديگر، به صورت دفعى و بدون نياز به مقدمات و اسباب واقع مىشوند و.<ref>همان، ص39</ref> | #در دنيا حوادث به صورت تدريجى واقع مىشوند، اما در آخرت، همه نعمتها، عذابها و همه پديدههاى ديگر، به صورت دفعى و بدون نياز به مقدمات و اسباب واقع مىشوند و.<ref>همان، ص39</ref> | ||
در آموزههاى دينى، بر این نكته تأكيد شده است كه اعتقاد داشتن به آخرت، سبب مىشود كه انسان در دنيا خود را اصلاح كرده و زندگى خویش را بر پايه فرمانهاى الهى استوار سازد. روشن است اعتقاد به آخرت، در صورتى در كردار تأثير مىگذارد كه | در آموزههاى دينى، بر این نكته تأكيد شده است كه اعتقاد داشتن به آخرت، سبب مىشود كه انسان در دنيا خود را اصلاح كرده و زندگى خویش را بر پايه فرمانهاى الهى استوار سازد. روشن است اعتقاد به آخرت، در صورتى در كردار تأثير مىگذارد كه میان زندگى دنيا و آخرت، رابطهاى باشد و گرنه چنانچه كسى معتقد باشد كه پرونده زندگى انسان در این جهان با مرگ او بسته مىشود و در آخرت، زندگى جديدى شروع مىكند كه رابطهاى با زندگى قبل ندارد، چنين اعتقادى بر كردار او در زندگى دنيا، تأثيرى نخواهد داشت. بنابر اين، در عنوان پنجم، رابطه دنيا با آخرت مورد بحث قرار گرفته است.<ref>همان، ص63</ref> | ||
برخى گمان بردهاند برخوردارى از دنيا با بهرهمندى در آخرت، قابل جمع نيست و هر خوشى دنيا سبب ناخوشى در آخرت بوده و رنجها و | برخى گمان بردهاند برخوردارى از دنيا با بهرهمندى در آخرت، قابل جمع نيست و هر خوشى دنيا سبب ناخوشى در آخرت بوده و رنجها و محرومیتهاى دنيا، موجب سعادت و برخوردارى در آخرت خواهد بود. لذا در عنوان ششم، جمع يا تضاد دنيا و آخرت بررسى شده است.<ref>همان، ص69</ref> | ||
در | در هفتمین عنوان، آثار ايمان به آخرت، مورد مطالعه قرار گرفته است. این آثار عبارتند از: آرامش؛ حقپذيرى؛ انجام دادن تكاليف فردى و اجتماعى و فرجامى نیکو.<ref>همان، ص77</ref> | ||
در عنوان هشتم، توشه آخرت معرفى و توضيح داده شده است كه عبارتند از: ايمان، تقوا و فروتنى و عمل صالح (همان، ص87) و عنوان آخر نيز به معرفى منازل و مراحل آخرت اختصاص يافته است.<ref>همان، ص94</ref> | در عنوان هشتم، توشه آخرت معرفى و توضيح داده شده است كه عبارتند از: ايمان، تقوا و فروتنى و عمل صالح (همان، ص87) و عنوان آخر نيز به معرفى منازل و مراحل آخرت اختصاص يافته است.<ref>همان، ص94</ref> |
ویرایش