پرش به محتوا

ممد الهمم در شرح فصوص الحكم: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'فردي' به 'فردی'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'فردي' به 'فردی')
خط ۳۸: خط ۳۸:
هر فص از فصوص بيست و هفت‌گانه فصوص الحكم، به نام يكى از انسان‌هاى كامل است كه با لفظ كلمه از وى ياد شده است. در هر فص، محور بحث، يكى از مسائل مهم قرآنى است. نخستين فص، به نام آدم و آخرين فص، به نام حضرت خاتم(ص) است. بيست و هفت انسان كاملى كه فص‌ها به نام آنهاست، عبارتند از: آدم، شيث، نوح، ادريس، ابراهيم، اسحاق، اسماعيل، يعقوب، يوسف، هود، صالح، شعيب، لوط، عزير، عيسى، سليمان، داوود، يونس، ايوب، يحيى، زكريا، الياس، لقمان، هارون، موسى، خالد و محمد(ص).
هر فص از فصوص بيست و هفت‌گانه فصوص الحكم، به نام يكى از انسان‌هاى كامل است كه با لفظ كلمه از وى ياد شده است. در هر فص، محور بحث، يكى از مسائل مهم قرآنى است. نخستين فص، به نام آدم و آخرين فص، به نام حضرت خاتم(ص) است. بيست و هفت انسان كاملى كه فص‌ها به نام آنهاست، عبارتند از: آدم، شيث، نوح، ادريس، ابراهيم، اسحاق، اسماعيل، يعقوب، يوسف، هود، صالح، شعيب، لوط، عزير، عيسى، سليمان، داوود، يونس، ايوب، يحيى، زكريا، الياس، لقمان، هارون، موسى، خالد و محمد(ص).


پاره‌اى از مطالب كتاب «فصوص الحكم»، با توجه به ترجمه و شرح آن، اجمالا، عبارتند از: حمد عبدبا اقسام سه‌گانه‌اش(حمد قولى، حمد فعلى و حمد حالى)؛ حمد خالق با اقسام سه‌گانه‌اش؛ بيان رؤياى مؤلف؛ فص حكمة الهية فى كلمة آدمية(اسم در اصطلاح حكما و در اصطلاح عرفا، فيض اقدس و فيض مقدس، طبيعت در اصطلاح حكما، طبيعت در اصطلاح اهل عرفان...)؛ فص حكمة نفثية فى كلمة شيثية(نفث، در لغت، ارسال كردن نفس، انواع دعا و اقسام سائلين، جود خداوند و دعاى بندگان)؛ فص حكمة سبوحية فى كلمة نوحية(بحثى در معانى امكان در فلسفه و عرفان، قلب المؤمن عرش الرحمن، تشبيه و تنزيه)؛ فص حكمة قدوسية فى كلمة ادريسية(العلو نسبتان، و من اسمائه الحسنى العلى، فعالم الطبيعة صور فى مرآة واحدة)؛ فص حكمة مهيمية فى كلمة ابراهيمية... فص حكمة فردية فى كلمة محمدية(حكمت فردية به كلمه محمديه(ص) اختصاص دارد، محمد(ص) اوضح دليل بر رب خود است...).
پاره‌اى از مطالب كتاب «فصوص الحكم»، با توجه به ترجمه و شرح آن، اجمالا، عبارتند از: حمد عبدبا اقسام سه‌گانه‌اش(حمد قولى، حمد فعلى و حمد حالى)؛ حمد خالق با اقسام سه‌گانه‌اش؛ بيان رؤياى مؤلف؛ فص حكمة الهية فى كلمة آدمية(اسم در اصطلاح حكما و در اصطلاح عرفا، فيض اقدس و فيض مقدس، طبيعت در اصطلاح حكما، طبيعت در اصطلاح اهل عرفان...)؛ فص حكمة نفثية فى كلمة شيثية(نفث، در لغت، ارسال كردن نفس، انواع دعا و اقسام سائلين، جود خداوند و دعاى بندگان)؛ فص حكمة سبوحية فى كلمة نوحية(بحثى در معانى امكان در فلسفه و عرفان، قلب المؤمن عرش الرحمن، تشبيه و تنزيه)؛ فص حكمة قدوسية فى كلمة ادريسية(العلو نسبتان، و من اسمائه الحسنى العلى، فعالم الطبيعة صور فى مرآة واحدة)؛ فص حكمة مهيمية فى كلمة ابراهيمية... فص حكمة فردیة فى كلمة محمدية(حكمت فردیة به كلمه محمديه(ص) اختصاص دارد، محمد(ص) اوضح دليل بر رب خود است...).


دو نمونه از كار مؤلف و شارح:  
دو نمونه از كار مؤلف و شارح:  
خط ۴۴: خط ۴۴:
#مؤلف، در فص يكم مى‌گويد:...فاول ما القاه المالك على العبدمن ذلك، فص حكمة الهية فى كلمة آدمية...
#مؤلف، در فص يكم مى‌گويد:...فاول ما القاه المالك على العبدمن ذلك، فص حكمة الهية فى كلمة آدمية...
#:شارح، مى‌گويد: اول چيزى كه مالك، بر اين بنده، از آن كتاب، القا فرمود، فص حكمت الهيه درباره كلمه آدميت است. فص، نگين انگشتر است كه نام خود را بر آن حك مى‌كردند و گنجينه‌ها و خزاينشان را به آن مهر مى‌زدند، لذا قلب كلمه تامه را كه فص حلقه دو قوس نزولى و صعودى است و مجمع نقوش معارف و حقايق كه خلاصه و زبده هر چيز در او منتقش است، تعبير به فص كرده است و چون نگين، زينت است، آن‌گاه قلب انسان مزين مى‌شود كه نقوش معارف در آن منتقش شود...
#:شارح، مى‌گويد: اول چيزى كه مالك، بر اين بنده، از آن كتاب، القا فرمود، فص حكمت الهيه درباره كلمه آدميت است. فص، نگين انگشتر است كه نام خود را بر آن حك مى‌كردند و گنجينه‌ها و خزاينشان را به آن مهر مى‌زدند، لذا قلب كلمه تامه را كه فص حلقه دو قوس نزولى و صعودى است و مجمع نقوش معارف و حقايق كه خلاصه و زبده هر چيز در او منتقش است، تعبير به فص كرده است و چون نگين، زينت است، آن‌گاه قلب انسان مزين مى‌شود كه نقوش معارف در آن منتقش شود...
#مؤلف، در فص بيست و هفتم مى‌گويد: انما كانت حكمته فردية لانه اكمل موجود فى هذا النوع الانسانى و لهذا بدء به الامر و ختم فكان نبيا و آدم بين الماء و الطين ثم كان بنشأته العنصرية خاتم النبيين...
#مؤلف، در فص بيست و هفتم مى‌گويد: انما كانت حكمته فردیة لانه اكمل موجود فى هذا النوع الانسانى و لهذا بدء به الامر و ختم فكان نبيا و آدم بين الماء و الطين ثم كان بنشأته العنصرية خاتم النبيين...


شارح، مى‌گويد: حكمت فرديه از آن روى به كلمه محمديه(ص) اختصاص دارد كه در اكمليت متفرد است، چه در نوع انسانى اكمل موجود است، لذا امر وجود به او آغاز شد كه در اول، روح او ايجاد شد و نبوت و رسالت بدو پايان يافت كه نبى بود و آدم بين ماء و طين بود، سپس به نشئه عنصرى‌اش خاتم نبيين است.
شارح، مى‌گويد: حكمت فردیه از آن روى به كلمه محمديه(ص) اختصاص دارد كه در اكمليت متفرد است، چه در نوع انسانى اكمل موجود است، لذا امر وجود به او آغاز شد كه در اول، روح او ايجاد شد و نبوت و رسالت بدو پايان يافت كه نبى بود و آدم بين ماء و طين بود، سپس به نشئه عنصرى‌اش خاتم نبيين است.


از آن‌جا كه فصوص كتاب، همگى، به مردان كامل اختصاص يافته، [[حسن‌‌زاده آملی، حسن|علامه حسن‌زاده]]، بسيار لازم و مناسب ديده‌اند كه از زنان كامل نيز سخن به ميان آيد، لذا فصى را به نام سرسلسله زنان كامل دوران، مردآفرين روزگار، بدر درخشان محمد مصطفى(ص)، همسر والاى على مرتضى(ع)؛ يعنى فاطمه زهرا(س)، اضافه فرموده‌اند و در آن، از مقام والا، پاكى، عصمت، عظمت و... آن حضرت سخن گفته‌اند.
از آن‌جا كه فصوص كتاب، همگى، به مردان كامل اختصاص يافته، [[حسن‌‌زاده آملی، حسن|علامه حسن‌زاده]]، بسيار لازم و مناسب ديده‌اند كه از زنان كامل نيز سخن به ميان آيد، لذا فصى را به نام سرسلسله زنان كامل دوران، مردآفرين روزگار، بدر درخشان محمد مصطفى(ص)، همسر والاى على مرتضى(ع)؛ يعنى فاطمه زهرا(س)، اضافه فرموده‌اند و در آن، از مقام والا، پاكى، عصمت، عظمت و... آن حضرت سخن گفته‌اند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش