۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[عجم، رفیق]] ( | [[عجم، رفیق]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 274/3 /ع3م8 | | کد کنگره =BP 274/3 /ع3م8 | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
درباره هر اصطلاح، فروعاتى كه متصوفه به كار مىبردهاند گردآورى شده است. ابتدا اصطلاح اصلى و سپس فروعات آن ذكر شده است؛ مثلاً ابتدا اخلاص و سپس اخلاص در دعا، اخلاص در عمل، اخلاص مريدين و... آمده است. در مورد «علامه» و فروعش بالغ بر سى اصطلاح و در مورد «علم» و فروعش بالغ بر پنجاه لفظ ذكر شده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص34</ref> | درباره هر اصطلاح، فروعاتى كه متصوفه به كار مىبردهاند گردآورى شده است. ابتدا اصطلاح اصلى و سپس فروعات آن ذكر شده است؛ مثلاً ابتدا اخلاص و سپس اخلاص در دعا، اخلاص در عمل، اخلاص مريدين و... آمده است. در مورد «علامه» و فروعش بالغ بر سى اصطلاح و در مورد «علم» و فروعش بالغ بر پنجاه لفظ ذكر شده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص34</ref> | ||
نویسنده موسوعه، گستره خاصى را براى منابع مورد استفاده مشخص نكرده است. منابع اين كتاب با آثار رابعه عدويه (متوفاى 185ق) آغاز مىشود و با آثار فاطمه يشرطيه (متوفاى 1373ق) پايان مىپذيرد؛ يعنى همه منابع عرفانى از قرن دوم تا قرن چهاردهم هجرى. اما نكته قابل توجه اين است كه در اين ميان، بعضى از عارفانى كه در تاريخ عرفان اسلامى جايگاه ويژهاى دارند، كنار گذاشته شدهاند و هيچ اثرى از آنها نيامده است؛ عارفانى همچون جنيد بغدادى و ذوالنون مصرى در قرن سوم، «شبلى» در قرن چهارم، ابوالحسن خرقانى، ابوسعيد ابوالخير و [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] در قرن پنجم، [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عينالقضاة همدانى]] و [[روزبهان بقلی، روزبهان بن ابینصر|روزبهان بقلى]] در قرن ششم، نجمالدين كبرى، فريدالدين [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، ابن فارض مصرى و [[صدرالدین قونیوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوى]] در قرن هفتم، [[شبستری، محمود|شيخ محمود شبسترى]] و [[قاشی، حیدر بن علی|سيد حيدر آملى]] در قرن هشتم، [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائنالدين على تركه]]، [[فناری، محمد بن حمزه|محمد بن حمزه فنارى]] و [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]] در قرن نهم هجرى و همچنين عرفاى متأخر، همچون [[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضى سعيد قمى]]، آقا [[قمشهای، محمدرضا|محمدرضا قمشهاى]] و..<ref>راشدىنيا، اكبر، ص200</ref> | |||
نكته ديگر اينكه، آثار عارفانى هم كه بهعنوان منبع ذكر شده، كامل نيستند. كتاب «فصوص الحكم» شيخ اكبر، يكى از مشهورترين و مهمترين كتابهاى عرفانى بشمار مىآيد كه دهها شرح از سوى شاگردان او و عارفان متأخر بر آن نوشته شده است. در اين موسوعه، از متن كتاب و شروح مهم آن استفاده نشده است. همچنين، كتاب نامشهور «بيان الفرق بين الصدر و القلب و الفؤاد و اللب» از [[حکیم ترمذی، محمد بن علی|حكيم ترمذى]] جزو منابع اين موسوعه است، ولى به كتاب «ختم الأولياء» مشهورترين و مهمترين كتاب او توجه نشده است<ref>همان، ص204</ref> | نكته ديگر اينكه، آثار عارفانى هم كه بهعنوان منبع ذكر شده، كامل نيستند. كتاب «فصوص الحكم» شيخ اكبر، يكى از مشهورترين و مهمترين كتابهاى عرفانى بشمار مىآيد كه دهها شرح از سوى شاگردان او و عارفان متأخر بر آن نوشته شده است. در اين موسوعه، از متن كتاب و شروح مهم آن استفاده نشده است. همچنين، كتاب نامشهور «بيان الفرق بين الصدر و القلب و الفؤاد و اللب» از [[حکیم ترمذی، محمد بن علی|حكيم ترمذى]] جزو منابع اين موسوعه است، ولى به كتاب «ختم الأولياء» مشهورترين و مهمترين كتاب او توجه نشده است<ref>همان، ص204</ref> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
اصطلاحاتى كه در اين موسوعه ارائه شده، ايرادهاى فراوانى دارد كه بهاختصار به بخشى از آنها اشاره مىكنيم: | اصطلاحاتى كه در اين موسوعه ارائه شده، ايرادهاى فراوانى دارد كه بهاختصار به بخشى از آنها اشاره مىكنيم: | ||
#استفاده از غير اصطلاحات بهجاى اصطلاحات: | #استفاده از غير اصطلاحات بهجاى اصطلاحات: نویسنده در موارد عديده<ref>ص655</ref>، از نمايه بهجاى اصطلاح استفاده كرده است؛ مثلاً «علامات الحب»، «علامة الألفة»، «علامة الأنس» و همچنين ساير «علامة...» كه در همه اين موارد، اصطلاح تنها «الحب»، «الألفة»، «الأنس» و... است. نویسنده گاه الفاظ يك كتاب را كه در تعليقه يا پاورقى آن شرح داده شده، بهعنوان اصطلاح ذكر كرده است؛ براى نمونه، تعليقاتى را كه محقق دوانى بر «هياكل النور» [[سهروردی، یحیی بن حبش|شيخ اشراق]] نوشته، بهعنوان اصطلاح و شرح آنها را بهعنوان تعريف اصطلاحات ذكر كرده است؛ مثلاً محقق دوانى، «الديدان» را به حيوانات ترجمه مىكند و در اين موسوعه<ref>ص354</ref> «ديدان» به عنوان اصطلاح عرفانى ذكر شده است<ref>همان، ص205</ref> | ||
#استفاده از اصطلاحات مترادف: يكى از بخشهاى اصطلاحنامهنويسى، ارجاع اصطلاحات مترادف به اصطلاح مرجع است. بخشى از اصطلاحات بهكاررفته در اين كتاب، الفاظى هستند كه مىتوان آنها را به اصطلاح شايع ارجاع داد، بلكه براى كار تخصصى، اين امر ضرورت دارد<ref>همان، ص206</ref> | #استفاده از اصطلاحات مترادف: يكى از بخشهاى اصطلاحنامهنويسى، ارجاع اصطلاحات مترادف به اصطلاح مرجع است. بخشى از اصطلاحات بهكاررفته در اين كتاب، الفاظى هستند كه مىتوان آنها را به اصطلاح شايع ارجاع داد، بلكه براى كار تخصصى، اين امر ضرورت دارد<ref>همان، ص206</ref> | ||
#تمييز ندادن بين الفاظ مشترك: بعضى از اصطلاحات با هم اشتراك لفظى و گاه شباهت ظاهرى دارند كه در اين موارد، تهيهكننده موسوعه، بايد مشتركات را با عبارتى مثلاً داخل پرانتز و اصطلاحاتى كه شباهتهاى ظاهرى دارند را با اعراب از هم جدا كند؛ ولى در اين موسوعه، در موارد متعددى ديده مىشود كه مطالب مربوط به دو اصطلاح كاملاً مختلف، ذيل يك اصطلاح نوشته شده است؛ براى نمونه، دو اصطلاح «شهادة» به معناى عالم شهادت و «شهادة» به معناى شهادت دادن، از هم جدا نشدهاند و متن مربوط به آن دو، در صفحه 507 ذيل «شهادة» آورده شده است<ref>ر.ک: همان، ص208</ref> | #تمييز ندادن بين الفاظ مشترك: بعضى از اصطلاحات با هم اشتراك لفظى و گاه شباهت ظاهرى دارند كه در اين موارد، تهيهكننده موسوعه، بايد مشتركات را با عبارتى مثلاً داخل پرانتز و اصطلاحاتى كه شباهتهاى ظاهرى دارند را با اعراب از هم جدا كند؛ ولى در اين موسوعه، در موارد متعددى ديده مىشود كه مطالب مربوط به دو اصطلاح كاملاً مختلف، ذيل يك اصطلاح نوشته شده است؛ براى نمونه، دو اصطلاح «شهادة» به معناى عالم شهادت و «شهادة» به معناى شهادت دادن، از هم جدا نشدهاند و متن مربوط به آن دو، در صفحه 507 ذيل «شهادة» آورده شده است<ref>ر.ک: همان، ص208</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
نویسنده در انتهاى كتاب، اصطلاحات را به ترتيب كتاب نوشته و در مقابل آنها، ريشههاى اصطلاحات را آورده است؛ ولى بهجاى اينكه فهرست بر اساس ريشهها تنظيم شود و كاربر با مراجعه به «وجد» مثلاً، بداند كه در اين موسوعه از اصطلاحات «وجود»، «موجود»، «أصالة الوجود»، «ايجاد»، «متواجدون» و... بحث شده است، همچون كتاب لغت، تنها به ريشه هر اصطلاح رهنمون مىشود. اينكه مؤلف از استخراج چنين فهرستى چه مقصودى داشته، واقعاً نامعلوم و تعجبآور است. ايشان ضرورت وجود چنين فهرستى را درك كرده، ولى در مورد چگونگى ثبت آن نينديشيده است<ref>ر.ک: همان، ص213-212</ref> | |||
فهرست اجمالى مطالب در ابتداى كتاب و سند مصطلحات تصوف عربى - فرانسوى - انگليسى در انتهاى كتاب آمده است. | فهرست اجمالى مطالب در ابتداى كتاب و سند مصطلحات تصوف عربى - فرانسوى - انگليسى در انتهاى كتاب آمده است. |
ویرایش