پرش به محتوا

وصول الأخيار إلی أصول الأخبار: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =اصول الاخبار
| عنوان‌های دیگر =اصول الاخبار
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[عاملی، حسین بن عبدالصمد]] (نويسنده)
[[عاملی، حسین بن عبدالصمد]] (نویسنده)


[[حسینی کوه‌کمری، عبداللطیف]] (محقق)
[[حسینی کوه‌کمری، عبداللطیف]] (محقق)
خط ۴۶: خط ۴۶:
ذكر شرح حال معصومين(ع) و دستور پيامبر خدا به اقتدا به ائمه(ع) و مباحثى در خصوص عدالت صحابه و قلّت علم برخى از صحابه، از جمله مباحث ابتدايى كتاب است<ref>متن كتاب، ص 40 - 81</ref>
ذكر شرح حال معصومين(ع) و دستور پيامبر خدا به اقتدا به ائمه(ع) و مباحثى در خصوص عدالت صحابه و قلّت علم برخى از صحابه، از جمله مباحث ابتدايى كتاب است<ref>متن كتاب، ص 40 - 81</ref>


نويسنده پيش از ورود به مباحث اصلى كتاب، اصول حديثى شيعه را معرفى كرده است. وى كتب اصلى شيعه را پنج كتاب دانسته و كتاب «مدينة العلم» [[شيخ صدوق]] را نيز جزء اين كتب آورده است. از عبارت مصنف و اينكه هيچ اشاره‌اى به مفقود شدن آن نكرده چنين برداشت مى‌شود كه كتاب «مدينة العلم» در اختيار او بوده، ولى پس از وى به دليلى نامعلوم ناپديد شده است. از آن زمان به بعد هيچ اثرى از «مدينة العلم» به‌دست نيامده و حتى فرزند ايشان [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]] نيز آن را نديده است<ref>همان، ص 85 - 86</ref>
نویسنده پيش از ورود به مباحث اصلى كتاب، اصول حديثى شيعه را معرفى كرده است. وى كتب اصلى شيعه را پنج كتاب دانسته و كتاب «مدينة العلم» [[شيخ صدوق]] را نيز جزء اين كتب آورده است. از عبارت مصنف و اينكه هيچ اشاره‌اى به مفقود شدن آن نكرده چنين برداشت مى‌شود كه كتاب «مدينة العلم» در اختيار او بوده، ولى پس از وى به دليلى نامعلوم ناپديد شده است. از آن زمان به بعد هيچ اثرى از «مدينة العلم» به‌دست نيامده و حتى فرزند ايشان [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]] نيز آن را نديده است<ref>همان، ص 85 - 86</ref>


حارثى، مطالب اصلى را همچون ساير آثار با ذكر موضوع علم درايه آغاز كرده است، سپس به بحث از متن و سند حديث پرداخته و اعتماد محدثين و فقها بر صحت و ضعف حديث را به‌واسطه سند آن دانسته است<ref>همان، ص 88 - 90</ref>
حارثى، مطالب اصلى را همچون ساير آثار با ذكر موضوع علم درايه آغاز كرده است، سپس به بحث از متن و سند حديث پرداخته و اعتماد محدثين و فقها بر صحت و ضعف حديث را به‌واسطه سند آن دانسته است<ref>همان، ص 88 - 90</ref>


از جمله مباحثى كه نويسنده تذكر آن را لازم دانسته، آداب محدثين و علماست. وى ضمن تأكيد بر شرافت علم حديث، ملازمت حامل آن با تقوا و مكارم اخلاق و تواضع را واجب دانسته و احاديثى را در اين رابطه متذكر شده است<ref>همان، ص 121 - 122</ref> وى طلاب علم و حديث را نيز به تصحيح نيت و اخلاص در فراگيرى حديث و به‌كارگيرى احاديث عبادات و آداب توصيه كرده است<ref>همان، ص 126 - 127</ref>
از جمله مباحثى كه نویسنده تذكر آن را لازم دانسته، آداب محدثين و علماست. وى ضمن تأكيد بر شرافت علم حديث، ملازمت حامل آن با تقوا و مكارم اخلاق و تواضع را واجب دانسته و احاديثى را در اين رابطه متذكر شده است<ref>همان، ص 121 - 122</ref> وى طلاب علم و حديث را نيز به تصحيح نيت و اخلاص در فراگيرى حديث و به‌كارگيرى احاديث عبادات و آداب توصيه كرده است<ref>همان، ص 126 - 127</ref>


چگونگى پذيرش و روايت حديث، ديدگاه شيعه درباره صحابه نبى اكرم(ص)، سبب اختلاف احاديث بين مسلمانان و وجوب عمل به حديث صحيح، از ديگر مباحث مطرح‌شده در كتاب است.
چگونگى پذيرش و روايت حديث، ديدگاه شيعه درباره صحابه نبى اكرم(ص)، سبب اختلاف احاديث بين مسلمانان و وجوب عمل به حديث صحيح، از ديگر مباحث مطرح‌شده در كتاب است.


نويسنده، كتاب را با ذكر مطالبى در رابطه با كتابت حديث به پايان برده است. وى كتابت حديث را به‌ويژه در عصر خود كه بسيارى از علوم اهل‌بيت(ع) به فراموشى سپرده شده، واجب دانسته است. پس از آن در ضمن شش فايده به رعايت نكاتى در ثبت و ضبط احاديث اشاره كرده است<ref>همان، ص 193 - 198</ref>
نویسنده، كتاب را با ذكر مطالبى در رابطه با كتابت حديث به پايان برده است. وى كتابت حديث را به‌ويژه در عصر خود كه بسيارى از علوم اهل‌بيت(ع) به فراموشى سپرده شده، واجب دانسته است. پس از آن در ضمن شش فايده به رعايت نكاتى در ثبت و ضبط احاديث اشاره كرده است<ref>همان، ص 193 - 198</ref>


در خاتمه كتاب، برخى از رموزى كه بيشتر يا برخى از محدثين در نگارش حديث به كار برده‌اند مورد بررسى قرار گرفته است<ref>همان، ص 199 - 201</ref>
در خاتمه كتاب، برخى از رموزى كه بيشتر يا برخى از محدثين در نگارش حديث به كار برده‌اند مورد بررسى قرار گرفته است<ref>همان، ص 199 - 201</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش