۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[خامنهای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران]] ( | [[خامنهای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران]] (نویسنده) | ||
[[عاشور، علی]] (گردآورنده) | [[عاشور، علی]] (گردآورنده) | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| تعداد جلد =2 | | تعداد جلد =2 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13004 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =13004 | ||
| کتابخوان همراه نور =16824 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۲: | خط ۳۳: | ||
كتاب، با مقدمه گردآورنده آغاز و مطالب، در دو جلد، در دو باب فضايل و رذايل و هر باب، در چندين بخش، عرضه شده است. | كتاب، با مقدمه گردآورنده آغاز و مطالب، در دو جلد، در دو باب فضايل و رذايل و هر باب، در چندين بخش، عرضه شده است. | ||
نویسنده، سعى در اثبات مطالب كلى كتاب، به استناد آيات و احاديث داشته و با زبانى سليس و روان، اقدام به توضيح و بسط مسائل جزئىتر كرده است. وى تلاش نموده است تا به نحو علمى، به تبيين و توضيح مسائل اخلاقى پرداخته و به آثار اجتماعى اخلاق، توجه خاص داشته باشد، ولى در مقام اثبات عقلى مطالب، برنيامده است. | |||
وى با استفاده فراوان از قرآن و كتب روايى و استمداد از آنها، ابتدا به بحث و بررسى پيرامون مكارم اخلاق و سپس به رذائل آن پرداخته است. | وى با استفاده فراوان از قرآن و كتب روايى و استمداد از آنها، ابتدا به بحث و بررسى پيرامون مكارم اخلاق و سپس به رذائل آن پرداخته است. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۸: | ||
در ادامه، به ذكر اخلاق پيامبر(ص) و اهلبيت ايشان اشاره شده و به نقل از سيد ابوالفضل زنجانى موسوى در مورد اخلاق پيامبر(ص)، مطالبى ذكر شده و آن حضرت از دو بعد شخصى و حكومتى، معرفى گرديده و اهلبيت پيامبر(ص)، بهعنوان سرچشمه اخلاق حسنه اعلام شده است. | در ادامه، به ذكر اخلاق پيامبر(ص) و اهلبيت ايشان اشاره شده و به نقل از سيد ابوالفضل زنجانى موسوى در مورد اخلاق پيامبر(ص)، مطالبى ذكر شده و آن حضرت از دو بعد شخصى و حكومتى، معرفى گرديده و اهلبيت پيامبر(ص)، بهعنوان سرچشمه اخلاق حسنه اعلام شده است. | ||
نویسنده، در ادامه مطالب، توضيحى در مورد ملاك جامعه اسلامى و جاهلى آورده و نياز به اخلاق را، احتياج به زندگى آرامشبخش براى همهى افراد جامعه دانسته است، چرا كه معتقد است اگر يك جامعه بدون اخلاق به پيشرفت مادى نيز برسد، عدهاى در آن جامعه، دچار فشار و مصيبت مىشوند. | |||
وى اهميت اخلاق را در آن مىداند كه مركز رفتارى و ثقل يك جامعه، هويت اخلاقى آن جامعه بوده و مشكلات جامعه، حاصل دورى از مسائل اخلاقى مىباشد، لذا بر علما واجب دانسته شده كه مسائل اخلاقى را به هر طريق نشر بدهند. در ادامه، به اهميت همنشينى با علما پرداخته شده است. | وى اهميت اخلاق را در آن مىداند كه مركز رفتارى و ثقل يك جامعه، هويت اخلاقى آن جامعه بوده و مشكلات جامعه، حاصل دورى از مسائل اخلاقى مىباشد، لذا بر علما واجب دانسته شده كه مسائل اخلاقى را به هر طريق نشر بدهند. در ادامه، به اهميت همنشينى با علما پرداخته شده است. | ||
نویسنده، تشكيل حكومت را اولين مرحله تحقق احكام الهى مىداند تا در سايه آن، آرامش براى بشر ايجاد شود و در مرحله بعد، مردم بتوانند به كسب اخلاق حسنه بپردازند. | |||
وى هدف پيامبر(ص) را از رسالت، تكميل مكارم اخلاقى دانسته است؛ همان ويژگى مهمى كه جهان مادىگرا از آن محروم مىباشد. ايشان، تنها شناخت اخلاق حسنه را در رشد و تعالى انسان كافى ندانسته و معتقد است شناخت رذائل اخلاقى نيز لازم مىباشد تا قلب انسان از آنها در امان بماند. | وى هدف پيامبر(ص) را از رسالت، تكميل مكارم اخلاقى دانسته است؛ همان ويژگى مهمى كه جهان مادىگرا از آن محروم مىباشد. ايشان، تنها شناخت اخلاق حسنه را در رشد و تعالى انسان كافى ندانسته و معتقد است شناخت رذائل اخلاقى نيز لازم مىباشد تا قلب انسان از آنها در امان بماند. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۲: | ||
در بحث علم و اخلاق، به اهميت معلم در جامعه، اشاره و فارغ از مسائل مادى، ارزش انسانى او تذكر داده شده است، زيرا عمل وى، بالاترين عمل در دنيا مىباشد. | در بحث علم و اخلاق، به اهميت معلم در جامعه، اشاره و فارغ از مسائل مادى، ارزش انسانى او تذكر داده شده است، زيرا عمل وى، بالاترين عمل در دنيا مىباشد. | ||
نویسنده، ضمن تشريح و تبيين آثار و اسباب تقوا، تنها راه نجات انسان را تقواى الهى دانسته است. در مسئله تهذيب نفس، وى نفس را دشمن بزرگ انسان معرفى كرده و با ذكر حديثى از [[امام على(ع)]]، به اهميت تهذيب نفس پرداخته و توسل به خدا را سبب تهذيب نفس و عدم توجه به خداوند را سبب گرفتارى و غلبه هواهاى نفسانى دانسته است. ايشان بعضى از حوادث در جهت تزكيه نفس را از الطاف الهى معرفى كرده و معتقدند كه جمهورى اسلامى از اين دسته مىباشد. | |||
در ادامه، به بحث و بررسى مسائل مربوط به محاسبه، مراقبه و مجاهده، پرداخته شده و براى بيان اهميت اين امور، حديثى از [[امام سجاد(ع)]] نقل شده است. | در ادامه، به بحث و بررسى مسائل مربوط به محاسبه، مراقبه و مجاهده، پرداخته شده و براى بيان اهميت اين امور، حديثى از [[امام سجاد(ع)]] نقل شده است. | ||
نویسنده، ضمن تعريف دعا و بيان اهميت و آثار آن، به بررسى ابعاد دعا پرداخته است. اين ابعاد عبارتند از: | |||
1. دعا، علتى در ضمن قانون عليت است؛ | 1. دعا، علتى در ضمن قانون عليت است؛ | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۲: | ||
تتمه باب مكارم اخلاق، در ابتداى جلد دوم آمده است كه شامل مباحثى پيرامون قناعت، انصاف و مواسات، بصيرت، تعقل و تثبت، استقامت و ثبات، نيكى به والدين، ايثار، ايمان و ويژگىهاى آن، پاداش و ثواب، گذشت، زهد، عفت، ورع، اخلاص، ذكر خداوند، خشيت و خشوع، صبر و آثار آن، بلاء، امانت، خوف و رجا، تودد و محبت، احسان، حسن معاشرت، آرامش، حب و بغض در راه خدا، شكر نعمتها، تواضع، رضا و سخط، حيا و يقين مىشود. | تتمه باب مكارم اخلاق، در ابتداى جلد دوم آمده است كه شامل مباحثى پيرامون قناعت، انصاف و مواسات، بصيرت، تعقل و تثبت، استقامت و ثبات، نيكى به والدين، ايثار، ايمان و ويژگىهاى آن، پاداش و ثواب، گذشت، زهد، عفت، ورع، اخلاص، ذكر خداوند، خشيت و خشوع، صبر و آثار آن، بلاء، امانت، خوف و رجا، تودد و محبت، احسان، حسن معاشرت، آرامش، حب و بغض در راه خدا، شكر نعمتها، تواضع، رضا و سخط، حيا و يقين مىشود. | ||
نویسنده، شروط ايمان را كتمان اسرار، مداراى با مردم و صبر در سختىها و سبب رسوخ آن را در قلب، ورع دانسته و معتقد است كمال بشر در علم و عمل بوده و جامعه فاقد اين دو ويژگى، از رسيدن به مدارج بالاى كمال محروم مىباشد. | |||
در باب دوم، با ذكر حديثى از پيامبر(ص)، به وجوب دورى از رذائل اخلاقى اشاره و اين رذائل، سبب جنگ و ريختن خونها دانسته شده و | در باب دوم، با ذكر حديثى از پيامبر(ص)، به وجوب دورى از رذائل اخلاقى اشاره و اين رذائل، سبب جنگ و ريختن خونها دانسته شده و نویسنده، معتقد است كه دولتهاى استعمارگر، به اين رذائل دامن مىزنند تا ثروتهاى دولتهاى ضعيف را به چنگ آورند. وى فقر را عامل انحرافهاى اجتماعى معرفى كرده و بر اين باور است كه اگر فقر از بين برود، اصلاحات اجتماعى و اخلاقى به معناى واقعى آن به وقوع مىپيوندد و در غير اين صورت، انسان بهسوى فساد، خيانت و ساير انحرافات كشيده مىشود. | ||
نویسنده با ذكر حديثى، قساوت قلب را بزرگترين عقاب خداوند معرفى كرده و معتقد است اين امر، از تنگدستى در زندگى نيز دشوارتر بوده و گاهى انسان مبتلا، متوجه اين عذاب بزرگ نمىگردد. | |||
بدىهاى اخلاقى و خطرات آن، حجب و قساوت قلب، معصيت، شهوات و آثار حب آنها، حسد، حسرت و ندامت، آرزو و هواى نفس، غضب و سخط، شيطان، تكبر، حرص، عجب، غرور، اسراف و تبذير و كذب، از جمله رذائلى است كه | بدىهاى اخلاقى و خطرات آن، حجب و قساوت قلب، معصيت، شهوات و آثار حب آنها، حسد، حسرت و ندامت، آرزو و هواى نفس، غضب و سخط، شيطان، تكبر، حرص، عجب، غرور، اسراف و تبذير و كذب، از جمله رذائلى است كه نویسنده به بحث و بررسى درباره آنها پرداخته است. | ||
نویسنده، با اشاره به حديثى از [[امام على(ع)]]، از دنياپرستى نهى كرده، ولى تلاش در دنيا براى اصلاح و خير بشريت را نيكو دانسته است. وى در توضيح شهوات، اولين آنها را نظر شهوتآلود، چه در مسائل فردى و چه در مسائل اجتماعى، عنوان كرده و براى مثال در مسائل اجتماعى آن، نظر طمع كشورهاى بزرگ به كشورهاى ضعيف را ذكر كرده و ضمن پرداختن به آثار حب شهوات، آن را اساس انحراف و ضلالت معرفى كرده است. | |||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش