۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''''تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان'''''، تأليف [[نولدکه، تئودور|تئودرنولدكه]]، ترجمهاى آلمانى است، از آن بخش كتاب عظيم [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ الرسل و الملوك]](معروف به [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]]) كه به تاريخ ساسانيان ارتباط پيدا كرده و توسط عباس زرياب به فارسی ترجمه شده است و دربردارنده تاريخ ایران از ابتداى پادشاهى اردشير پسر بابك تا انتهاى پادشاهى يزدگرد سوم مىباشد. | |||
تئودر | [[نولدکه، تئودور|تئودر نولدكه]]، خاورشناس نامدار آلمانى، در سعى عظيم و مشكورى كه دخويه، شرقشناس مشهور هلندى و گروهى از علماى صاحبرأى غرب، براى برگردان كامل كتاب طبرى به آلمانى داشتهاند، متعهد اين بخش آن شده و چنان كه خود اظهار مىدارد به زودى معلوم مىشود كه انجام اين كار برخلاف مصلحت است. زيرا با اين قسمت از تاريخ ساسانيان، قطعات ديگرى كه از ساير منابع گرفته شده، درهم آميخته است؛ مانند:1- داستان يوليانوس كه از منابع سريانى گرفته شده، 2- جنگ ذوقار با حوادث قبلى آن، اگر چه از طريق عربها و به عربى خالص روايت شده، براى تاريخ ایران مهمتر از آن است كه ناديده گرفته شود.3- تاريخ پادشاهان حيره كه در جاهاى ديگر به ندرت ذكر شده و نمىشد، آن را كنار گذاشت. 4- همچنين فتح يمن به دست ایرانيان، كه داستان جداگانهاى از درگيرى ایرانيان با روميان است، به تاريخ ساسانيان مربوط است. 5- مقدمه فتح يمن به دست ایرانيان؛ يعنى استيلاى حبشيان بر يمن، نيز براى تاريخ روابط ایران و روم بسيار مهم است و خود نيز فىنفسه اهميت كمترى ندارد. | ||
از اين جاست كه مؤلف احساس مسؤليت تازهاى كرده و علاوه بر تأليف كتاب، براى توضيح مطالب متن، به تنظيم تعليقات و تدوين حواشى لازم پرداخته است. | از اين جاست كه مؤلف احساس مسؤليت تازهاى كرده و علاوه بر تأليف كتاب، براى توضيح مطالب متن، به تنظيم تعليقات و تدوين حواشى لازم پرداخته است. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
درخلال مطالعه كتاب، دريافت مىشود كه مؤلفِ دقيق، به جهت تبحّر بسيار زيادى كه در زبانهاى يونانى، لاتينى و سريانى داشته، تقريبا آن چه را در اين زبانها دربار تاريخ ساسانى نوشته شده، خوانده و با منابع اسلامى عربى و فارسی تطبيق كرده است؛ كارنامههاى شهداى مسيحيت به زبان سريانى را به دقت خوانده، تلمود بابلى را از متن عبرى آن مطالعه كرده و آثار نويسندگان ارمنى را (از روى ترجمههاى اروپايى) از نظر گذرانده است و.... | درخلال مطالعه كتاب، دريافت مىشود كه مؤلفِ دقيق، به جهت تبحّر بسيار زيادى كه در زبانهاى يونانى، لاتينى و سريانى داشته، تقريبا آن چه را در اين زبانها دربار تاريخ ساسانى نوشته شده، خوانده و با منابع اسلامى عربى و فارسی تطبيق كرده است؛ كارنامههاى شهداى مسيحيت به زبان سريانى را به دقت خوانده، تلمود بابلى را از متن عبرى آن مطالعه كرده و آثار نويسندگان ارمنى را (از روى ترجمههاى اروپايى) از نظر گذرانده است و.... | ||
تخصص اصلى | تخصص اصلى [[نولدکه، تئودور|نولدكه]]، زبانشناسى زبانهاى سامى بوده، ولى از زبانهاى ایران قديم و فارسی نيز آگاهى عميق داشته و خود روشن است كه در زبانهاى علمى امروز غرب احاطه و استيلاى كافى به هم رسانيده است. | ||
در حقيقت تا آن جا كه به كار نولدكه برمىخورد، تعليقات عالمانه و پر معناى او بر ترجمه طبرى است، كه خود كتابى بسيار معتبر را پديد آورده و چنان احاطه، خوض و غورى در كار نشان داده است كه پس از گذشت قريب يك صد سال، جز كتاب ایران در زمان ساسانيان كريستن سن، مانندى براى آن نمىتوان يافت. | در حقيقت تا آن جا كه به كار [[نولدکه، تئودور|نولدكه]] برمىخورد، تعليقات عالمانه و پر معناى او بر ترجمه طبرى است، كه خود كتابى بسيار معتبر را پديد آورده و چنان احاطه، خوض و غورى در كار نشان داده است كه پس از گذشت قريب يك صد سال، جز كتاب ایران در زمان ساسانيان كريستن سن، مانندى براى آن نمىتوان يافت. | ||
تكملههاى كه مؤلف از ساير منابع شرقى در تعليقات و ضمايم افزوده است، مىتواند به توضيح مطالب متن كمك كند. براى اين منظور مخصوصا از ديگر منابع عربى و فارسی استفاده شده است. همچنين كتب سريانى كه بسيارى از شرقشناسان به آن توجهى نداشتهاند، براى او فوايد بسيارى داشته است. از فوايد و نكاتى كه در منابع يهودى بوده، نيز استفاده شده است. متأسفانه درباره منابع ارمنى از ترجمههاى استفاده شده كه تأثير مهمى، از جهت اطمينان بخش نبودنشان، به جاى نمىگذارند. كسى كه به زبان ارمنى آشنا باشد، مىتواند مطالب زيادى بر آن بيفزايد. عمده كوشش مؤلف مصروف آن شده است كه با كتب لاتينى و يونانى مربوط به اين قسمت، از نزدیک آشنا شود. | تكملههاى كه مؤلف از ساير منابع شرقى در تعليقات و ضمايم افزوده است، مىتواند به توضيح مطالب متن كمك كند. براى اين منظور مخصوصا از ديگر منابع عربى و فارسی استفاده شده است. همچنين كتب سريانى كه بسيارى از شرقشناسان به آن توجهى نداشتهاند، براى او فوايد بسيارى داشته است. از فوايد و نكاتى كه در منابع يهودى بوده، نيز استفاده شده است. متأسفانه درباره منابع ارمنى از ترجمههاى استفاده شده كه تأثير مهمى، از جهت اطمينان بخش نبودنشان، به جاى نمىگذارند. كسى كه به زبان ارمنى آشنا باشد، مىتواند مطالب زيادى بر آن بيفزايد. عمده كوشش مؤلف مصروف آن شده است كه با كتب لاتينى و يونانى مربوط به اين قسمت، از نزدیک آشنا شود. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
دو مقدمه مترجم، در ضمن توضيح مختصرى از كتاب، بيان مىدارند كه خواننده، در حين مطالعه كتاب، ممكن است از داورىهاى مؤلف، دربار ایرانيان و به طور كلى دربار مشرق زمين، دچار شگفتى و ناراحتى بشود و چنين بپندارد كه او با مردم ایران دشمنى و عداوت دارد. به همين دليل اين نكته را گوشزد مىكند كه، هر چند علاقه خاص نولدكه به يونان قديم و فرهنگ آن بوده است؛ ولى با اين همه به فرهنگ و تاريخ اقوام سامى و ایرانى پرداخته و خدمات گرانبهايى در كشف و تحقيق اين موضوعات كرده است. | دو مقدمه مترجم، در ضمن توضيح مختصرى از كتاب، بيان مىدارند كه خواننده، در حين مطالعه كتاب، ممكن است از داورىهاى مؤلف، دربار ایرانيان و به طور كلى دربار مشرق زمين، دچار شگفتى و ناراحتى بشود و چنين بپندارد كه او با مردم ایران دشمنى و عداوت دارد. به همين دليل اين نكته را گوشزد مىكند كه، هر چند علاقه خاص [[نولدکه، تئودور|نولدكه]] به يونان قديم و فرهنگ آن بوده است؛ ولى با اين همه به فرهنگ و تاريخ اقوام سامى و ایرانى پرداخته و خدمات گرانبهايى در كشف و تحقيق اين موضوعات كرده است. | ||
پيشگفتار و مقدمه مؤلف بعد از بيان نحو تأليف كتاب، به ذكر ويژگىهاى [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] پرداخته، از آن جمله متذكر مىشود كه ارزش عمد [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] در شرح و بيان مفصل تاريخ اسلام، از آغاز ظهور پيامبر اسلام(ص) به بعد است و هيچ كتاب عربى ديگرى نمىتواند از اين نظر با آن دعوى برابرى كند. | پيشگفتار و مقدمه مؤلف بعد از بيان نحو تأليف كتاب، به ذكر ويژگىهاى [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] پرداخته، از آن جمله متذكر مىشود كه ارزش عمد [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] در شرح و بيان مفصل تاريخ اسلام، از آغاز ظهور پيامبر اسلام(ص) به بعد است و هيچ كتاب عربى ديگرى نمىتواند از اين نظر با آن دعوى برابرى كند. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
داستان شگفتآور مرگ اين پادشاه رابط نزدیکى دارد با توصيفى كه از بدى او در كتاب شده است. فردوسى اين داستان را با كمى تفاوت و با بيانى شاعرانه به تصوير كشيده و داستان پديد آمدن اسب سفيد از چشم آب و ناپديد شدن دوبار او در آن، بايد اصل قديمىترى باشد كه ابنمقفع آن را ذكر كرده است. | داستان شگفتآور مرگ اين پادشاه رابط نزدیکى دارد با توصيفى كه از بدى او در كتاب شده است. فردوسى اين داستان را با كمى تفاوت و با بيانى شاعرانه به تصوير كشيده و داستان پديد آمدن اسب سفيد از چشم آب و ناپديد شدن دوبار او در آن، بايد اصل قديمىترى باشد كه ابنمقفع آن را ذكر كرده است. | ||
نولدكه عقيده دارد كه اين داستان به منظور معينى ساخته شده است؛ پادشاه را در هوركانياى (گرگان) دور دست، پنهانى كشته و بعد، اين داستان را منتشر ساختهاند. كشمكشى كه درست پس از مرگ اين پادشاه بر سر جانشينى او روى داده، اين عقيده را تقويت مىكند. | [[نولدکه، تئودور|نولدكه]] عقيده دارد كه اين داستان به منظور معينى ساخته شده است؛ پادشاه را در هوركانياى (گرگان) دور دست، پنهانى كشته و بعد، اين داستان را منتشر ساختهاند. كشمكشى كه درست پس از مرگ اين پادشاه بر سر جانشينى او روى داده، اين عقيده را تقويت مىكند. | ||
داستان پادشاهى يزدگرد دوم پسر بهرام گور، پيروز پسر يزدگرد، بلاش كه به گفته طبرى پسر و به عقيد | داستان پادشاهى يزدگرد دوم پسر بهرام گور، پيروز پسر يزدگرد، بلاش كه به گفته طبرى پسر و به عقيد [[نولدکه، تئودور|نولدكه]]، لازارفرپى، پركپ و آگائياس برادر پيروز بود، كواذ پسربلاش، به همراه تاريخ پادشاه حيره، منذر بن نعمان، در فصل پنجم پادشاهى يزدگرد دوم بيان مىشود. | ||
فصل ششم و هفتم پادشاهى خسرو انوشيروان؛ تاريخ سرزمين حيره و يمن، رابط انوشيروان با روميان و پادشاهى هرمزد سوم را بيان مىكند. در مورد رابط ایران و روم آمده است كه ميان انوشيروان و يختيانوس قيصر روم، آشتى و ترك جنگ بود تا اين كه يكى از حكام قيصر در شام، به نام خالد بن جبله به قسمتهاى از حجاز كه تحت حكومت ایران بود، حمله مىكند. انوشيروان طى نامهاى به قيصر، ترك جنگ و پيمان آشتى را يادآور شده و از او درخواست مىكند كه به خالد دستور دهد تا هر چه از سرزمين ایران گرفته، بازگردانده و خونبهاى كشتهشدگان را بپردازد. قيصر به نامههاى مكرر انوشيروان اعتنايى نكرده و بدين ترتيب ميان آنها جنگ درمىگيرد كه شرح مفصل آن در اين فصل آمده است. | فصل ششم و هفتم پادشاهى خسرو انوشيروان؛ تاريخ سرزمين حيره و يمن، رابط انوشيروان با روميان و پادشاهى هرمزد سوم را بيان مىكند. در مورد رابط ایران و روم آمده است كه ميان انوشيروان و يختيانوس قيصر روم، آشتى و ترك جنگ بود تا اين كه يكى از حكام قيصر در شام، به نام خالد بن جبله به قسمتهاى از حجاز كه تحت حكومت ایران بود، حمله مىكند. انوشيروان طى نامهاى به قيصر، ترك جنگ و پيمان آشتى را يادآور شده و از او درخواست مىكند كه به خالد دستور دهد تا هر چه از سرزمين ایران گرفته، بازگردانده و خونبهاى كشتهشدگان را بپردازد. قيصر به نامههاى مكرر انوشيروان اعتنايى نكرده و بدين ترتيب ميان آنها جنگ درمىگيرد كه شرح مفصل آن در اين فصل آمده است. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
فصل هشتم و نهم پادشاهى خسرو پرويز: به ذكر نام و مختصرى از احوال و ويژگىهاى شخصى پادشاهانى كه پس از انوشيروان به قدرت رسيدند، اختصاص دارد كه به ترتيب عبارتند از: خسروپرويز، شيرويه، اردشير، شهربراز، بوران، گشتنسپده، آزرميدخت، خسرو، خرهزاد، پيروزدوم، فرخزاد و يزدگردسوم. | فصل هشتم و نهم پادشاهى خسرو پرويز: به ذكر نام و مختصرى از احوال و ويژگىهاى شخصى پادشاهانى كه پس از انوشيروان به قدرت رسيدند، اختصاص دارد كه به ترتيب عبارتند از: خسروپرويز، شيرويه، اردشير، شهربراز، بوران، گشتنسپده، آزرميدخت، خسرو، خرهزاد، پيروزدوم، فرخزاد و يزدگردسوم. | ||
اين كه ایران در دورههاى تاريخى، به طور منظم به طرف استبداد بيشتر حركت كرده است، در تاريخ اين ايام هم صراحت دارد و اين نيز كه «حتى بهترين قوانين مشرق زمين از افراد طبقات پايين كمتر حمايت مىكند» فصلى خواندنى از مواعظ روزگار است. كراراً، ایران به باغى تشبيه شده است كه «بايد از آن محافظت كرد و دست اغيار را از تطاول ميوهها و آسيب بر اشجارش دور داشت» كه فاعتبرو يا اولى الابصار، پندها، حِكَم و به طور كلى بخش عمدهاى از تاريخ با شاهنامه فردوسى مطابقت دارد و گاه توصيفى از حيات ملت ستمديده و طاغوتزده را به دست مىدهد كه به سخن نولدكه: «با اوضاع مشرق زمين سازگار است». | اين كه ایران در دورههاى تاريخى، به طور منظم به طرف استبداد بيشتر حركت كرده است، در تاريخ اين ايام هم صراحت دارد و اين نيز كه «حتى بهترين قوانين مشرق زمين از افراد طبقات پايين كمتر حمايت مىكند» فصلى خواندنى از مواعظ روزگار است. كراراً، ایران به باغى تشبيه شده است كه «بايد از آن محافظت كرد و دست اغيار را از تطاول ميوهها و آسيب بر اشجارش دور داشت» كه فاعتبرو يا اولى الابصار، پندها، حِكَم و به طور كلى بخش عمدهاى از تاريخ با شاهنامه فردوسى مطابقت دارد و گاه توصيفى از حيات ملت ستمديده و طاغوتزده را به دست مىدهد كه به سخن [[نولدکه، تئودور|نولدكه]]: «با اوضاع مشرق زمين سازگار است». | ||
عينى انديشى و بىاحساساتنويسى كه متداول محققان غربى است، درمورد نولدكه با وسواس علمى واقعى همراه است و اگر تعلق خاطر آشكاراى او به فرهنگ غربى و خاصه يونانى را متوجه باشيم، و گاه انتقادهاى آشكار وى را به فرهنگ شرقى در نظر آوريم، شايد نوعى كم التفاتى مشهودى نيز به مضامين اصيل حيات ایرانى عيان شود. | عينى انديشى و بىاحساساتنويسى كه متداول محققان غربى است، درمورد [[نولدکه، تئودور|نولدكه]] با وسواس علمى واقعى همراه است و اگر تعلق خاطر آشكاراى او به فرهنگ غربى و خاصه يونانى را متوجه باشيم، و گاه انتقادهاى آشكار وى را به فرهنگ شرقى در نظر آوريم، شايد نوعى كم التفاتى مشهودى نيز به مضامين اصيل حيات ایرانى عيان شود. | ||
در ميان تعليقات كتاب، مطالبى هست كه شرقشناس مىتواند از آن چشم بپوشد؛ ولى مؤلف كسانى را كه شرقشناس نيستند را نيز خواننده خود به حساب آورده و خصوصاً ابراز اميدوارى كرده است كه بعضى از دوستان تاريخ دنياى قديم و تاريخ قرون وسطى از او به خاطر آن كه اوضاع يكى از مهمترين دولتهاى شرق را از نظرگاه روايات شرقى در معرض مطالعه ايشان گذاشته، سپاسگذار باشند. | در ميان تعليقات كتاب، مطالبى هست كه شرقشناس مىتواند از آن چشم بپوشد؛ ولى مؤلف كسانى را كه شرقشناس نيستند را نيز خواننده خود به حساب آورده و خصوصاً ابراز اميدوارى كرده است كه بعضى از دوستان تاريخ دنياى قديم و تاريخ قرون وسطى از او به خاطر آن كه اوضاع يكى از مهمترين دولتهاى شرق را از نظرگاه روايات شرقى در معرض مطالعه ايشان گذاشته، سپاسگذار باشند. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
كتاب از ترجمهاى سليس، فصيح و بليغ برخوردار است و با اين كه تأليف نولدكه به زبان آلمانى است، مترجم، همت به آن مقصور داشته كه ترجم فارسی را از اصل عربى برگرداند و مطالب مربوط را با متن آلمانى مطابقت دهد؛ تلاش موفقى كه در زمين انطباق متن با «سبک و روش قدما» به كار رفته است. | كتاب از ترجمهاى سليس، فصيح و بليغ برخوردار است و با اين كه تأليف [[نولدکه، تئودور|نولدكه]] به زبان آلمانى است، مترجم، همت به آن مقصور داشته كه ترجم فارسی را از اصل عربى برگرداند و مطالب مربوط را با متن آلمانى مطابقت دهد؛ تلاش موفقى كه در زمين انطباق متن با «سبک و روش قدما» به كار رفته است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
2- شعبانى، رضا (نشردانش) مرداد و شهريور 1363- شماره23. | 2- شعبانى، رضا (نشردانش) مرداد و شهريور 1363- شماره23. | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: تاریخ (عمومی)]] | [[رده: تاریخ (عمومی)]] | ||
[[رده: تاریخ آسیا]] | [[رده: تاریخ آسیا]] |
ویرایش