۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ورعی، جواد]] ( | [[ورعی، جواد]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 188/8 /و4م2 | | کد کنگره =BP 188/8 /و4م2 | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
| سال نشر = 1379 ش | | سال نشر = 1379 ش | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03876AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| شابک =964-6293-74-3 | | شابک =964-6293-74-3 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =5557 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =5557 | ||
| کتابخوان همراه نور =03876 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۲۷: | خط ۲۸: | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب با مقدمه | كتاب با مقدمه نویسنده آغاز شده و مطالب، در دو بخش «مبانى دينى» و «مبانى سياسى» برائت از مشركان و يك خاتمه كه عهدهدار پاسخگويى به پارهاى از شبهات و اشكالات مىباشد، تنظيم شده است. | ||
اين بحث، به مقدار ثلث حجم فعلى و با عنوان «مبانى دينى برائت از مشركان» در قالب يك مقاله، براى فصلنامه «ميقات حج» نوشته شد، سپس با نگرشى جامع و با تجديد نظر در پارهاى محورها و بهصورت نوشتار حاضر، تحت عنوان «مبانى دينى و سياسى برائت از مشركان» به رشته تحرير درآمد<ref>مقدمه، ص8</ref> | اين بحث، به مقدار ثلث حجم فعلى و با عنوان «مبانى دينى برائت از مشركان» در قالب يك مقاله، براى فصلنامه «ميقات حج» نوشته شد، سپس با نگرشى جامع و با تجديد نظر در پارهاى محورها و بهصورت نوشتار حاضر، تحت عنوان «مبانى دينى و سياسى برائت از مشركان» به رشته تحرير درآمد<ref>مقدمه، ص8</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۷: | ||
در مقدمه، به برخى از ويژگىها و خصوصيات كتاب، اشاره شده است<ref>مقدمه، ص7-11</ref> | در مقدمه، به برخى از ويژگىها و خصوصيات كتاب، اشاره شده است<ref>مقدمه، ص7-11</ref> | ||
در بخش اول، در ضمن شش فصل، به مبانى دينى برائت از مشركان پرداخته شده است. در فصل اول، معناى كلمه «برائت» تشريح شده<ref>متن كتاب، ص15-20</ref>و در فصل دوم، حكمت و فلسفه برائت، بيان گرديده است. | در بخش اول، در ضمن شش فصل، به مبانى دينى برائت از مشركان پرداخته شده است. در فصل اول، معناى كلمه «برائت» تشريح شده<ref>متن كتاب، ص15-20</ref>و در فصل دوم، حكمت و فلسفه برائت، بيان گرديده است. نویسنده، معتقد است از دو عنوان «برائت از مشركان» و «نهى از تولى كفار و مشركان» استفاده مىشود كه نوعى «كنارهگيرى و ممانعت و پرهيز از نزدیکى» به مشركان، در آنها نهفته است. قرآن كريم از مسلمانان مىخواهد كه از مشركان كناره بگيرند و از پذيرش ولايت آنان اجتناب ورزند. به اعتقاد وى، اين دستور، داراى حكمتها و مصالح مهمى است كه با سرنوشت مسلمانان ارتباط مستقيمى دارد كه عبارتند از: حفظ وحدت و استقلال امت اسلامى و دفاع از هويت ايمانى<ref>همان، ص21</ref> | ||
در فصل سوم، به محدوده برائت پرداخته شده است. | در فصل سوم، به محدوده برائت پرداخته شده است. نویسنده، معتقد است از آيات قرآن استفاده مىشود كه برائت خدا و پيامبران(ع) و مؤمنان، اختصاصى به برائت از مشركان ندارد، بلكه علاوه بر آنكه از مشركان بيزارند، از آلهه آنان و اعمال و رفتارشان نيز كه سد راه هدايت مردمند، بيزار و منزجرند<ref>ر.ک: همان، ص29</ref> | ||
در فصل چهارم، به مسئله برائت از مشركان در قرآن پرداخته شده است. به باور | در فصل چهارم، به مسئله برائت از مشركان در قرآن پرداخته شده است. به باور نویسنده، از آيات متعدد قرآن كريم برمىآيد كه برائت از كفار و مشركان و دشمنان خدا و پيامبران، جزء لاينفك اديان توحيدى است؛ بهطورىكه بهعنوان جزئى از رسالت پيامبران الهى(ع) در گفتار و كردار، به مردم ابلاغ شده است و هيچ قومى و ملتى را نمىتوان يافت كه مخاطب اين تكليف قرار نگرفته باشد<ref>همان، ص36</ref> | ||
در فصل پنجم، حقيقت دين، ابراز محبت و اعلان برائت دانسته شده است. به باور | در فصل پنجم، حقيقت دين، ابراز محبت و اعلان برائت دانسته شده است. به باور نویسنده، دين كه جوهره يكسانى در مكتب پيامبران الهى داشته، چيزى جز ابراز محبت و ارادت به حق تعالى و جبهه حق و حقيقت و اعلان بغض و انزجار و برائت از باطل، شرك، كفر و دشمنان حق نيست و كلمات پيشوايان دينى ما، مملو از اين واقعيت است<ref>همان، ص77</ref> | ||
در فصل ششم، به ارتباط حج و مسئله برائت از مشركان پرداخته شده است. سرزمين حجاز و شهر مكه و خانه كعبه، مركز وحى و توحيد است. كعبه اولين خانهاى است كه براى عبادت مردم در پيشگاه باعظمت پروردگار مقرر گرديده است. چنانكه حضرت ولىعصر(عج) در مكه ظهور خواهد كرد و نداى توحيد را سر خواهد داد و مبارزه بىامانش را با شرك و بتپرستى و ظلم و بىعدالتى از اين پايگاه آغاز خواهد نمود. به باور | در فصل ششم، به ارتباط حج و مسئله برائت از مشركان پرداخته شده است. سرزمين حجاز و شهر مكه و خانه كعبه، مركز وحى و توحيد است. كعبه اولين خانهاى است كه براى عبادت مردم در پيشگاه باعظمت پروردگار مقرر گرديده است. چنانكه حضرت ولىعصر(عج) در مكه ظهور خواهد كرد و نداى توحيد را سر خواهد داد و مبارزه بىامانش را با شرك و بتپرستى و ظلم و بىعدالتى از اين پايگاه آغاز خواهد نمود. به باور نویسنده، اين امر به معناى آن است كه كعبه پايگاه ابدى توحيد و اعلان انزجار از شرك و الحاد و ظلم و ستم و مركز بسيج و تشكل و سازماندهى موحدان عالم در مصاف با مشركان و ملحدان است. همانطوركه تاريخى به درازاى اديان توحيدى دارد<ref>همان، ص86</ref> | ||
به اعتقاد وى، افزون بر آيات و احاديثى كه بيانگر اهداف بعثت پيامبران(ع) است، در آيات و احاديثى كه درباره بناى كعبه توسط ابراهيم خليل و نيز اعمال و مناسك حج وجود دارد، اين واقعيت به چشم مىخورد كه برائت از مشركان، جزئى از وظايف موحدان عالم در اين مركز توحيد و يكتاپرستى است، بلكه فرياد برائت در اين پايگاه ضرورىتر و روشنتر است. وى معتقد است از مجموع بياناتى كه از پيشوايان دينى در خصوص اعمال و مناسك حج و نيز اسرار آن وارد شده، مىتوان حكمت و فلسفه برائت از مشركان را در حرم امن الهى و در موسم حج، دريافت<ref>همان، ص87</ref> | به اعتقاد وى، افزون بر آيات و احاديثى كه بيانگر اهداف بعثت پيامبران(ع) است، در آيات و احاديثى كه درباره بناى كعبه توسط ابراهيم خليل و نيز اعمال و مناسك حج وجود دارد، اين واقعيت به چشم مىخورد كه برائت از مشركان، جزئى از وظايف موحدان عالم در اين مركز توحيد و يكتاپرستى است، بلكه فرياد برائت در اين پايگاه ضرورىتر و روشنتر است. وى معتقد است از مجموع بياناتى كه از پيشوايان دينى در خصوص اعمال و مناسك حج و نيز اسرار آن وارد شده، مىتوان حكمت و فلسفه برائت از مشركان را در حرم امن الهى و در موسم حج، دريافت<ref>همان، ص87</ref> | ||
خط ۵۰: | خط ۵۱: | ||
در بخش دوم، در دو فصل، بهطور پراكنده و گذرا، در لابهلاى مباحث و شرح و تفسير آيات و پارهاى از روايات، به ابعاد سياسى - اجتماعى حج، پرداخته شده است<ref>همان، ص115</ref> | در بخش دوم، در دو فصل، بهطور پراكنده و گذرا، در لابهلاى مباحث و شرح و تفسير آيات و پارهاى از روايات، به ابعاد سياسى - اجتماعى حج، پرداخته شده است<ref>همان، ص115</ref> | ||
در فصل اول، پيوند دين و سياست، مورد بحث قرار گرفته است. | در فصل اول، پيوند دين و سياست، مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده، معتقد است براى بررسى مبانى سياسى برائت از مشركان، آشنايى با اصول و مبانى دين و ديدگاه دين درباره سياست، ضرورت دارد و اگر گفته شود كه بيگانگى حج با امور سياسى در طى قرون گذشته معلول جا افتادن تفكر انحرافى و استعمارى «جدايى دين و سياست» در ميان مسلمين بوده، سخنى بهگزاف نيست و جهالت گروهى از مسلمين نسبت به ابعاد و زواياى دين، خيانت خلفا و سلاطين قدرتطلب و سلطهطلبى و روح استكبارى استعمارگران، از عوامل رسوخ اين تفكر نادرست و ذلتآور بوده است<ref>ر.ک: همان، ص115-116</ref> | ||
نویسنده در اين فصل اجمالى از جايگاه سياست در اديان توحيدى، بهويژه اسلام را، با عنايت به شبهاتى كه توسط سادهانديشان و خودباختگان فرهنگهاى بيگانه و ناآشنايان به حقيقت دين مطرح شده، ارائه كرده است تا «جايگاه سياست در حج» نيز روشن شود<ref>ر.ک: همان، ص116</ref> | |||
در فصل دوم، به بررسى رابطه حج و سياست پرداخته شده است. به باور | در فصل دوم، به بررسى رابطه حج و سياست پرداخته شده است. به باور نویسنده، حج عبادتى است داراى ابعاد گوناگونِ فردى، اجتماعى، معنوى، اقتصادى و فرهنگى و از جامعيتى برخوردار است كه در ميان عبادات ديگر، منحصربهفرد است؛ بهطورىكه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) در سخنى جامع و لطيف آن را «تمرين تشكل يك جامعه توحيدى» دانستهاند؛ چراكه در عين جامعيت از نظر ابعاد، جامع عبادتهاى متعددى است كه اجزاى آن را تشكيل مىدهد؛ حاوى نماز، در بعضى از موارد روزه، انفاق و قربانى، دعا و ذكر، سفر و تحمل مشقتهاى آن و طواف است و از آنجا كه هريك از آنها علاوه بر چهره ظاهرى، سرى نهفته دارند، حج نيز داراى اسرار و رموز فراوانى است<ref>ر.ک: همان، ص130</ref> | ||
بحثى كه در خاتمه كتاب مطرح است، پاسخ به پارهاى از شبهات و اشكالاتى مىباشد كه از سوى ناآگاهان، جاهلانِ متنسك و عالمانِ متهتك القا گرديده است؛ شبهاتى كه يا جهل به اسلام و معارف آن و خودباختگى در برابر مكاتب ديگر منشأ آنهاست و يا علمى كه در خدمت دربارها و قدرتمندان است<ref>خاتمه، ص148-162</ref> | بحثى كه در خاتمه كتاب مطرح است، پاسخ به پارهاى از شبهات و اشكالاتى مىباشد كه از سوى ناآگاهان، جاهلانِ متنسك و عالمانِ متهتك القا گرديده است؛ شبهاتى كه يا جهل به اسلام و معارف آن و خودباختگى در برابر مكاتب ديگر منشأ آنهاست و يا علمى كه در خدمت دربارها و قدرتمندان است<ref>خاتمه، ص148-162</ref> |
ویرایش