۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[آل شیخ، محمد عبدالمحسن]] ( | [[آل شیخ، محمد عبدالمحسن]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
| سال نشر = | | سال نشر = | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03720AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =5392 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =5392 | ||
| کتابخوان همراه نور =03720 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۳: | خط ۳۴: | ||
وى در آغاز كتاب چنين مىگويد: قبل از نگارش داستان زندگى خويش، مدتى به خاطر ترس از اينكه مرا به سياسىكارى متهم سازند، از نوشتن آن خوددارى نمودم اما پس از آن تصميم به نگارش داستان زندگى خويش گرفتم تا كسانى كه راه و روش مرا پيمودهاند، با خواندن داستان زندگیم عبرت گرفته و از خرافات و بدعتها دورى گزينند و از ظلمت به نور راه يافته و از لغزشگاهها بپرهيزند. | وى در آغاز كتاب چنين مىگويد: قبل از نگارش داستان زندگى خويش، مدتى به خاطر ترس از اينكه مرا به سياسىكارى متهم سازند، از نوشتن آن خوددارى نمودم اما پس از آن تصميم به نگارش داستان زندگى خويش گرفتم تا كسانى كه راه و روش مرا پيمودهاند، با خواندن داستان زندگیم عبرت گرفته و از خرافات و بدعتها دورى گزينند و از ظلمت به نور راه يافته و از لغزشگاهها بپرهيزند. | ||
به گفته خود وى، او مدتى سخت طرفدار بزرگداشت امرا و حاكمان بلاد اسلامى بوده و ايشان را به عنوان اولى الامر، واجب الاطاعة مىدانسته و آنان را همچون پيامبر و خلفا و صحابه تقديس مىنموده است و خلاصه از هيچگونه تعظيم و احترامى در حق آنان فروگذار نمىكرده است. همچنين تمام تلاش خود را براى نشر اين انديشه به كار مىبسته است. در مقابل مخالفان عقيده خويش نيز موضعى سرسختانه اتخاذ كرده و كسانى را كه متعرض واليان و حكام مىشدند، زنديق و خارجى مىخوانده كه دشمنى اسلام و دين و نيز امت اسلامى و سرزمين اسلام را در انديشه دارند. اما پس از حادثهاى كه براى وى و خانوادهاش در اثر هجوم وحشيانه نيروهاى آمريكايى روى مىدهد و در جريان آن جوانى شيعه كه همسايه | به گفته خود وى، او مدتى سخت طرفدار بزرگداشت امرا و حاكمان بلاد اسلامى بوده و ايشان را به عنوان اولى الامر، واجب الاطاعة مىدانسته و آنان را همچون پيامبر و خلفا و صحابه تقديس مىنموده است و خلاصه از هيچگونه تعظيم و احترامى در حق آنان فروگذار نمىكرده است. همچنين تمام تلاش خود را براى نشر اين انديشه به كار مىبسته است. در مقابل مخالفان عقيده خويش نيز موضعى سرسختانه اتخاذ كرده و كسانى را كه متعرض واليان و حكام مىشدند، زنديق و خارجى مىخوانده كه دشمنى اسلام و دين و نيز امت اسلامى و سرزمين اسلام را در انديشه دارند. اما پس از حادثهاى كه براى وى و خانوادهاش در اثر هجوم وحشيانه نيروهاى آمريكايى روى مىدهد و در جريان آن جوانى شيعه كه همسايه نویسنده بوده و او همواره با او و عقايدش دشمنى مىورزيده، زبان اعتراض به وضع موجود گشوده و وضعيت اسفناك كشور را معلول حكومت حاكمان نالايق و فاسد مىداند، به خود آمده و با مطالعه منابع مختلف، در عقايد خويش تجديد نظر نموده است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش