پرش به محتوا

لماذا اخترت مذهب الشيعة مذهب اهل‌البيت عليهم‌السلام؟: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[م‍رع‍ی‌ الام‍ی‍ن‌، م‍ح‍م‍د]] (نويسنده)
[[م‍رع‍ی‌ الام‍ی‍ن‌، م‍ح‍م‍د]] (نویسنده)


[[عقیلی، عبدالکریم]] (مصحح)
[[عقیلی، عبدالکریم]] (مصحح)
خط ۳۳: خط ۳۳:


== ساختار ==
== ساختار ==
كتاب با دو مقدمه از موسسه بضعة المصطفى(ص) و محقق در اشاره به عظمت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و روش تحقيق آغاز و مطالب در هشت فصل، تنظيم شده است. نويسنده در تمامى اين فصول، با استفاده از آيات و رواياتى كه در كتب اهل سنت منقول است، به اثبات حقانيت و ولايت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] و فرزندان معصومش(ع) پرداخته و در دو فصل آخر، به ماجراى سقيفه اشاره نموده و مناظراتى را كه با افراد مختلف داشته، نقل كرده است.
كتاب با دو مقدمه از موسسه بضعة المصطفى(ص) و محقق در اشاره به عظمت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و روش تحقيق آغاز و مطالب در هشت فصل، تنظيم شده است. نویسنده در تمامى اين فصول، با استفاده از آيات و رواياتى كه در كتب اهل سنت منقول است، به اثبات حقانيت و ولايت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] و فرزندان معصومش(ع) پرداخته و در دو فصل آخر، به ماجراى سقيفه اشاره نموده و مناظراتى را كه با افراد مختلف داشته، نقل كرده است.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
نويسنده در فصل اول، اشاره مى‌كند كه همه مذاهب چهارگانه اهل سنت، از شاگردان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] بوده و از ايشان مطالب را گرفته و به چهار فرقه تبديل شده‌اند. از اين‌رو آنچه كه در كتب مذاهب اربعه، موافق مذهب جعفرى است، از «جعفر بن محمد الصادق(ع)» و آنچه كه مخالف با گفتار ايشان است، اجتهاد خود اين چهار نفر مى‌باشد.
نویسنده در فصل اول، اشاره مى‌كند كه همه مذاهب چهارگانه اهل سنت، از شاگردان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] بوده و از ايشان مطالب را گرفته و به چهار فرقه تبديل شده‌اند. از اين‌رو آنچه كه در كتب مذاهب اربعه، موافق مذهب جعفرى است، از «جعفر بن محمد الصادق(ع)» و آنچه كه مخالف با گفتار ايشان است، اجتهاد خود اين چهار نفر مى‌باشد.


وى در اين فصل، به شرح حال خويش پرداخته و در ادامه، به اختلافاتى كه بين اين مذاهب چهارگانه و اختلاف فتاوايى كه دارند، اشاره نموده است. مثلاًمى‌گويد كه شافعى معتقد است اگر كسى دستش به زن اجنبيه‌اى بخورد، وضويش باطل مى‌شود و حنفى خلاف آن را گفته است. همچنين مالك با اين دو مخالف ورزيده و مى‌گويد اگر اين تماس از روى شهوت باشد يا از عمد، وضوء واجب مى‌شود و الا مشكلى ندارد. شافعى دخترى كه از زنا به دنيا آمده را براى ازدواج جائز مى‌داند، اما سه مذهب ديگر مخالفت كرده‌اند. حنفى مى‌گويد كه وضوء با خروج خون از بدن ولو كم باشد، باطل مى‌شود و سه گروه ديگر خلاف آن را گفته‌اند.
وى در اين فصل، به شرح حال خويش پرداخته و در ادامه، به اختلافاتى كه بين اين مذاهب چهارگانه و اختلاف فتاوايى كه دارند، اشاره نموده است. مثلاًمى‌گويد كه شافعى معتقد است اگر كسى دستش به زن اجنبيه‌اى بخورد، وضويش باطل مى‌شود و حنفى خلاف آن را گفته است. همچنين مالك با اين دو مخالف ورزيده و مى‌گويد اگر اين تماس از روى شهوت باشد يا از عمد، وضوء واجب مى‌شود و الا مشكلى ندارد. شافعى دخترى كه از زنا به دنيا آمده را براى ازدواج جائز مى‌داند، اما سه مذهب ديگر مخالفت كرده‌اند. حنفى مى‌گويد كه وضوء با خروج خون از بدن ولو كم باشد، باطل مى‌شود و سه گروه ديگر خلاف آن را گفته‌اند.


نويسنده در ادامه، طائفه شيعه را طائفه‌اى حقه و محقه خوانده و بهترين خلق خدا حساب مى‌كند و جزء فرقه ناجيه مى‌شمارد كه به ولاء خدا، رسول(ص) و ائمه اطهار(ع) تمسك جسته‌اند.
نویسنده در ادامه، طائفه شيعه را طائفه‌اى حقه و محقه خوانده و بهترين خلق خدا حساب مى‌كند و جزء فرقه ناجيه مى‌شمارد كه به ولاء خدا، رسول(ص) و ائمه اطهار(ع) تمسك جسته‌اند.


وى در فصل دوم، به اثبات ولايت و حقانيت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] توسط آيات ولايت، تطهير، مباهله، مودت، صلوات، تبليغ يا حديث غدير پرداخته و همچنين در عنوانى به نام شيعه و سنت نبوى، به بررسى دلالى احاديثى چون حديث دار انذار، ثقلين، سفينه، منزلت و مدينة العلم پرداخته است.
وى در فصل دوم، به اثبات ولايت و حقانيت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] توسط آيات ولايت، تطهير، مباهله، مودت، صلوات، تبليغ يا حديث غدير پرداخته و همچنين در عنوانى به نام شيعه و سنت نبوى، به بررسى دلالى احاديثى چون حديث دار انذار، ثقلين، سفينه، منزلت و مدينة العلم پرداخته است.
خط ۴۶: خط ۴۶:
در فصل سوم، به نصوصى كه از طرف پيامبر(ص) درباره محصور بودن خلفاء در 12 امام اشاره شده، پرداخته شده است.
در فصل سوم، به نصوصى كه از طرف پيامبر(ص) درباره محصور بودن خلفاء در 12 امام اشاره شده، پرداخته شده است.


نويسنده در فصل چهارم، از احاديثى كه در فضائل [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] و ذريه‌ى ايشان سخن گفته شده، نام برده است.
نویسنده در فصل چهارم، از احاديثى كه در فضائل [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] و ذريه‌ى ايشان سخن گفته شده، نام برده است.


اولين حديثى كه در اين فصل به آن اشاره شده، حديثى است از پيامبر(ص) كه فرمودند كسى نمى‌تواند از پل صراط عبور كند مگر اين كه على(ع)، جواز عبور براى او نوشته باشد.
اولين حديثى كه در اين فصل به آن اشاره شده، حديثى است از پيامبر(ص) كه فرمودند كسى نمى‌تواند از پل صراط عبور كند مگر اين كه على(ع)، جواز عبور براى او نوشته باشد.
خط ۵۴: خط ۵۴:
فصل ششم، در مدح پيامبر(ص) از شيعه على(ع) و اهل‌بيت اوست. در فصل هفتم به مصيبت سقيفه پرداخته شده و ماجراى سقيفه ذكر شده است.
فصل ششم، در مدح پيامبر(ص) از شيعه على(ع) و اهل‌بيت اوست. در فصل هفتم به مصيبت سقيفه پرداخته شده و ماجراى سقيفه ذكر شده است.


نويسنده در فصل آخر، مناظراتى كه با افراد مختلف و بزرگان علماى شافعى در زمينه ولايت و تشيع داشته اشاره كرده است.
نویسنده در فصل آخر، مناظراتى كه با افراد مختلف و بزرگان علماى شافعى در زمينه ولايت و تشيع داشته اشاره كرده است.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش