۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
قرة العيون بأخبار اليمن الميمون: تفاوت میان نسخه‌ها
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
| خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوان‌های دیگر = | | عنوان‌های دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ابن دیبع، عبدالرحمن بن علی]] ( | [[ابن دیبع، عبدالرحمن بن علی]] (نویسنده) | ||
[[اکوع حوالی، محمد]] (محقق) | [[اکوع حوالی، محمد]] (محقق) | ||
| خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =20543 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =20543 | ||
| کتابخوان همراه نور =14290 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| خط ۵۳: | خط ۵۴: | ||
باب اول، پيرامون يمن و كسانى كه بر يمن، صنعا و عدن حكومت كرده‌اند مى‌باشد. اين باب داراى ده فصل است. | باب اول، پيرامون يمن و كسانى كه بر يمن، صنعا و عدن حكومت كرده‌اند مى‌باشد. اين باب داراى ده فصل است. | ||
اولين فصل، در مورد فضليت يمن و آن چه به يمن تعلق دارد مى‌باشد<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/36|متن، ص36]]</ref> | اولين فصل، در مورد فضليت يمن و آن چه به يمن تعلق دارد مى‌باشد<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/36|متن، ص36]]</ref>نویسنده، بيان نموده كه يمن، سرزمين مبارکى بوده و داراى فضل و بركات فراوانى است. در فضيلت اين سرزمين، اخبار و آثار فراوانى وارد شده است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/36|متن، ص36]]</ref>وى برخى از اين اخبار وارده را بيان نموده است، مانند اين خبر از پيامبر(ص) كه فرموده: هنگامى كه فتنه به شما روى آورد بر شما باد بر يمن، بدرستى كه آن سرزمين مبارکى است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/38|متن، ص 38]]</ref> | ||
مؤلف، در فصلى ديگر جريان اسلام آوردن اهل يمن را ذكر مى‌نمايد. وى معتقد است كه اجماع علما بر اين است كه اهل يمن در زمان پيامبر(ص) ايمان آوردند. بدين صورت كه ايشان شخصى را به نام «ابى امى مخزومى» به سوى حارث بن عبدكلال ارسال نمود و او و قومش را به اسلام دعوت كرد و آنان نيز تسليم اسلام شدند. هم‌چنين افراد ديگرى را به قسمت‌هاى ديگر يمن فرستاد و آنان را دعوت به اسلام و يكتاپرستى نمود كه آنان نيز قبول كردند.<ref>متن، ص[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/48|48]]</ref> | مؤلف، در فصلى ديگر جريان اسلام آوردن اهل يمن را ذكر مى‌نمايد. وى معتقد است كه اجماع علما بر اين است كه اهل يمن در زمان پيامبر(ص) ايمان آوردند. بدين صورت كه ايشان شخصى را به نام «ابى امى مخزومى» به سوى حارث بن عبدكلال ارسال نمود و او و قومش را به اسلام دعوت كرد و آنان نيز تسليم اسلام شدند. هم‌چنين افراد ديگرى را به قسمت‌هاى ديگر يمن فرستاد و آنان را دعوت به اسلام و يكتاپرستى نمود كه آنان نيز قبول كردند.<ref>متن، ص[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/48|48]]</ref> | ||
نویسنده، در چند فصل به بيان و شرح عمال و كارگزاران، در زمان پيامبر(ص)، در دوران بنى اميه و در زمان دولت عباسيون پرداخته و مطالبى را در اين زمينه شرح و توضيح داده است.<ref>فصول دوم تا پنجم</ref> | |||
وى وضعيت يمن و بلاد مختلف آن را در زمان‌ها و حكومت‌هاى مختلف بيان نموده و نحوه به قدرت رسيدن هر كدام را ذكر كرده است. | وى وضعيت يمن و بلاد مختلف آن را در زمان‌ها و حكومت‌هاى مختلف بيان نموده و نحوه به قدرت رسيدن هر كدام را ذكر كرده است. | ||
| خط ۶۵: | خط ۶۶: | ||
باب دوم، در مورد شهر زبيد، امراء، ملوك و وزراء اين منطقه مى‌باشد و مشتمل بر هيجده فصل بوده كه برخى از آن‌ها مفصل و برخى بسيار مختصر و كوتاه است<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/273|متن، ص273]]</ref> | باب دوم، در مورد شهر زبيد، امراء، ملوك و وزراء اين منطقه مى‌باشد و مشتمل بر هيجده فصل بوده كه برخى از آن‌ها مفصل و برخى بسيار مختصر و كوتاه است<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/273|متن، ص273]]</ref> | ||
نویسنده، در مورد شهر زبيد، توضيحاتى ذكر نموده و آن را شرح داده است. وى بيان كرده كه اين شهر به شكل دايره بوده و به صورت عجيبى ميان دريا و كوه وضع شده است. در جنوب اين شهر سرزمين مبارکى به نام «زبيد» وجود دارد كه رسول خدا(ص) براى بركت آن دعا نمود.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/275|متن، ص275]]</ref> | |||
مؤلف، يكى از فصول اين باب را به دولت بنى ايوب اختصاص داده و به صورت كامل در مورد آنان توضيح داده است. وى بيان نموده كه اولين كسى كه از بنى ايوب داخل در يمن شد، سلطان شمس‌الدوله توران شاه بن ايوب بوده و سپس اين جريان را از زبان مورخين بيان كرده است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/319|متن، ص319]]</ref> | مؤلف، يكى از فصول اين باب را به دولت بنى ايوب اختصاص داده و به صورت كامل در مورد آنان توضيح داده است. وى بيان نموده كه اولين كسى كه از بنى ايوب داخل در يمن شد، سلطان شمس‌الدوله توران شاه بن ايوب بوده و سپس اين جريان را از زبان مورخين بيان كرده است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/319|متن، ص319]]</ref> | ||
نویسنده در فصول ديگر اين باب جريان به قدرت رسيدن حكومت‌هاى مختلف را در سرزمين يمن شرح داده است. عناوين برخى از فصول باب دوم عبارت است از: | |||
دولت بنى رسول و قيام آنان؛ ملك مظفر بن منصور رسولى؛ قيام ملك مؤيد داوود بن مظفر؛ دولت ملك مجاهد على بن مؤيد؛ دولت ملك افضل بن مجاهد؛ دولت ملك بن اشرف اسماعيل بن افضل؛ قيام ملك منصور عبدالله بن احمد. | دولت بنى رسول و قيام آنان؛ ملك مظفر بن منصور رسولى؛ قيام ملك مؤيد داوود بن مظفر؛ دولت ملك مجاهد على بن مؤيد؛ دولت ملك افضل بن مجاهد؛ دولت ملك بن اشرف اسماعيل بن افضل؛ قيام ملك منصور عبدالله بن احمد. | ||
باب سوم، پيرامون خلفاى بنى طاهر است كه مشتمل بر سه فصل مى‌باشد<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/493|متن، ص493]]</ref> | باب سوم، پيرامون خلفاى بنى طاهر است كه مشتمل بر سه فصل مى‌باشد<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/493|متن، ص493]]</ref>نویسنده، در فصل اول مطالبى پيرامون دولت ملك مجاهد شمس‌الدين على بن طاهر و برادرش صلاح‌الدين عامر بيان كرده است. وى ذكر نموده كه ملك مجاهد على بن طاهر در شب جمعه، بيست و سوم ماه رجب از سال 858ق با تعدادى از لشكريانش وارد عدن شد و برادرش صلاح‌الدين عامر با بقيه لشكر، صبح روز بعد وارد آن شهر شدند<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/494|متن، ص494]]</ref> | ||
نویسنده، بر اين نظر است اين كه اين دو برادر كه از بنى طاهر بودند، در شهر عدن كارهاى اصلاحى زيادى از جمله ساخت مدارس مختلف، انجام دادند.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/513|متن، ص513]]</ref> | |||
فصل دوم، در مورد دولت ملك منصور تاج‌الدين عبدالوهاب، فرزند داوود بن طاهر است. وى پس از مرگ ملك مجاهد به حكومت رسيد. او از برادرانش شجاع‌تر و با لياقت‌تر بوده و ملك مجاهد در هنگام بيمارى به خلافت او اشاره نمود. ملك منصور پس از مرگ ملك مجاهد كه عمويش نيز بود، شبانه و مخفيانه وارد عدن شده و حكومت را به دست گرفت.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/516|متن، ص516]]</ref> | فصل دوم، در مورد دولت ملك منصور تاج‌الدين عبدالوهاب، فرزند داوود بن طاهر است. وى پس از مرگ ملك مجاهد به حكومت رسيد. او از برادرانش شجاع‌تر و با لياقت‌تر بوده و ملك مجاهد در هنگام بيمارى به خلافت او اشاره نمود. ملك منصور پس از مرگ ملك مجاهد كه عمويش نيز بود، شبانه و مخفيانه وارد عدن شده و حكومت را به دست گرفت.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/516|متن، ص516]]</ref> | ||
فصل پايانى از باب سوم در مورد حكومت ملك ظافر عبدالوهاب بن داوود بن طاهر است. | فصل پايانى از باب سوم در مورد حكومت ملك ظافر عبدالوهاب بن داوود بن طاهر است. نویسنده، با تجليل از او ياد كرده و القابى مانند سلطان بن سلطان، قرالعين، صلاح‌الدنيا والدين و بقى خلفاء الراشدين به او نسبت داده است<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20543/1/526|متن، ص526]]</ref> | ||
مؤلف، نحوه به حكومت رسيدن و كارهاى او را در مدت خلافت به صورت كامل شرح داده است. | مؤلف، نحوه به حكومت رسيدن و كارهاى او را در مدت خلافت به صورت كامل شرح داده است. | ||