۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[شهیدی، جعفر]] ( | [[شهیدی، جعفر]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 188/8 /ش9ع4 | | کد کنگره =BP 188/8 /ش9ع4 | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| سال نشر = 1386 ش | | سال نشر = 1386 ش | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03878AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =7 | | چاپ =7 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب، مشتمل بر مقدمه ناشر و | كتاب، مشتمل بر مقدمه ناشر و نویسنده، مطالبى درباره استطاعت، عربستان سعودى و وهابيت و در آخر دو فصل كلى درباره مكه و مدينه و آثار آن دو است. نویسنده در نگارش كتاب از منابع مكتوب بهره گرفته و ديدگاه و نظر خود را نيز همراه با ذكر مشاهدات و تغييرات امروزين بيان كرده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
نویسنده در اولين مبحث كتاب، استطاعت را چنين معنا مىكند: «استطاعت حج را فقهاى مذاهب اسلام در رسالههاى عملى و كتابهاى مناسك معنى كردهاند؛ آنقدر پول كه بتوان به مكه رفت و برگشت، آن اندازه كه زن و بچه او تا بازگشت وى، بدان زندگى كنند؛ بهعلاوه دارا بودن مايهاى براى گذران خود و عائلهاش پس از بازگشت از سفر؛ همين و همين؛ تكليفى ساده»<ref>همان، ص14</ref> | |||
وى در ادامه، استطاعتى كه فقها شرط دانستهاند را استطاعت مالى و جسمىدانسته است. وى معتقد است كه: «پيش از اين دو بايد استطاعت ديگرى تحصيل شده باشد؛ استطاعتى كه مخصوص زائر خانه خدا نيست؛ استطاعتى كه هر مسلمان مكلف بايد دارا باشد. استطاعت علمى؛ يعنى چه بايد بكند و استطاعت اخلاقى؛ يعنى آنچه را مىداند چگونه انجام دهد». وى سپس به آسيبشناسى جامعه اسلامى پرداخته و چنين مىنويسد: «بايد پذيرفت كه مقدار توجه به فراگرفتن احكام و آداب دين، نمايانگر درجه علاقه ما نسبت به دين است. اگر در مكه و مدينه اعمال بعضى حاجيان نشان مىدهد كه از دين و معارف اسلامى جز تعليماتى سطحى ندارند، علامت اين است كه اجتماع مسلمان نسبت به آموختن احكام دين و فقه اسلام و اخلاق اسلامى بىاعتناست. مگرنه اين است كه در حديث مىخوانيم مسلمان نسبت به مسلمان ديگر مانند اندامى از كالبد است كه اگر فاسد شود به همه كالبد اثر مىگذارد»<ref>همان، ص22-20</ref> | وى در ادامه، استطاعتى كه فقها شرط دانستهاند را استطاعت مالى و جسمىدانسته است. وى معتقد است كه: «پيش از اين دو بايد استطاعت ديگرى تحصيل شده باشد؛ استطاعتى كه مخصوص زائر خانه خدا نيست؛ استطاعتى كه هر مسلمان مكلف بايد دارا باشد. استطاعت علمى؛ يعنى چه بايد بكند و استطاعت اخلاقى؛ يعنى آنچه را مىداند چگونه انجام دهد». وى سپس به آسيبشناسى جامعه اسلامى پرداخته و چنين مىنويسد: «بايد پذيرفت كه مقدار توجه به فراگرفتن احكام و آداب دين، نمايانگر درجه علاقه ما نسبت به دين است. اگر در مكه و مدينه اعمال بعضى حاجيان نشان مىدهد كه از دين و معارف اسلامى جز تعليماتى سطحى ندارند، علامت اين است كه اجتماع مسلمان نسبت به آموختن احكام دين و فقه اسلام و اخلاق اسلامى بىاعتناست. مگرنه اين است كه در حديث مىخوانيم مسلمان نسبت به مسلمان ديگر مانند اندامى از كالبد است كه اگر فاسد شود به همه كالبد اثر مىگذارد»<ref>همان، ص22-20</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
از آنجا كه حاكمان سعودى مبلغ «وهابيت» هستند، لازم است حجاج از اين مذهب نيز اطلاعات اجمالى داشته باشند؛ بنابراین مؤسس وهابيت «محمد بن عبدالوهاب» و انديشههاى او بهاختصار معرفى شده است. اين نكته نيز مهم است كه در عربستان سعودى حلّ و فصل دعاوى و خصومات به دست قاضيان است و قدرت قضائى در دست علمائى است كه تربيتشده به روش محمد بن عبدالوهابند. البته در عربستان سعودى پيروان ديگر مذاهب اسلامى نيز وجود دارند و از جمله در مدينه، مكه و قطيف اقليت شيعه زندگى مىكنند<ref>ر.ک: همان، ص28</ref> | از آنجا كه حاكمان سعودى مبلغ «وهابيت» هستند، لازم است حجاج از اين مذهب نيز اطلاعات اجمالى داشته باشند؛ بنابراین مؤسس وهابيت «محمد بن عبدالوهاب» و انديشههاى او بهاختصار معرفى شده است. اين نكته نيز مهم است كه در عربستان سعودى حلّ و فصل دعاوى و خصومات به دست قاضيان است و قدرت قضائى در دست علمائى است كه تربيتشده به روش محمد بن عبدالوهابند. البته در عربستان سعودى پيروان ديگر مذاهب اسلامى نيز وجود دارند و از جمله در مدينه، مكه و قطيف اقليت شيعه زندگى مىكنند<ref>ر.ک: همان، ص28</ref> | ||
فصل مهمى از كتاب به مكه معظمه و اماكن موجود در اين شهر اختصاص يافته است. | فصل مهمى از كتاب به مكه معظمه و اماكن موجود در اين شهر اختصاص يافته است. نویسنده پس از ذكر تاريخ مكه و حاكمان آن، به معرفى خانه كعبه، ركنها، حجرالاسود، حطيم و نيز اماكنى چون شعب ابىطالب، دارالندوه، عرفات، منا و جمرات پرداخته است. همچنين چهار مسجد خيف، نمرَه، جن و تنعيم معرفى شدهاند<ref>ر.ک: همان، ص77-31</ref> | ||
مدينه منوره و آثار موجود در آن، آخرين مبحث كتاب است. شهرت اين شهر بهخاطر هجرت پيغمبر اكرم(ص) بدانجاست، اما شهر خود تاريخى طولانى دارد. نام پيشين آن يثرب است و بعضى تاريخنويسان احتمال دادهاند حدود قرن دوم پيش ازميلاد مسيح مردمى از نژاد مصر قديم اين شهر را در دست داشتهاند و بدين جهت واژه يثرب را لغتى قبطى گرفتهاند<ref>ر.ک: همان، ص83</ref> | مدينه منوره و آثار موجود در آن، آخرين مبحث كتاب است. شهرت اين شهر بهخاطر هجرت پيغمبر اكرم(ص) بدانجاست، اما شهر خود تاريخى طولانى دارد. نام پيشين آن يثرب است و بعضى تاريخنويسان احتمال دادهاند حدود قرن دوم پيش ازميلاد مسيح مردمى از نژاد مصر قديم اين شهر را در دست داشتهاند و بدين جهت واژه يثرب را لغتى قبطى گرفتهاند<ref>ر.ک: همان، ص83</ref> | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
فهرست مطالب در ابتدا و منابع در انتهاى كتاب ذكر شده است. كتاب مشتمل بر تصاوير و نقشههاى فراوانى است. معناى برخى لغات، آدرس منابع، ارجاعات و برخى توضيحات | فهرست مطالب در ابتدا و منابع در انتهاى كتاب ذكر شده است. كتاب مشتمل بر تصاوير و نقشههاى فراوانى است. معناى برخى لغات، آدرس منابع، ارجاعات و برخى توضيحات نویسنده در پاورقىهاى كتاب آمده است. نویسنده گاه در پاورقى مطالب ذكرشده در منابع مورد استفادهاش را مورد ارزيابى قرار داده است<ref>ر.ک: پاورقى 3، ص47</ref> | ||
ویرایش