پرش به محتوا

شرح كتاب التيسير للداني في القراءات: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - 'جمع آورى' به 'جمع‌آورى')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۶: خط ۶:
الدر النثیر و العذب النمیر
الدر النثیر و العذب النمیر
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[مالقی، عبدالواحد بن محمد]] (نويسنده)
[[مالقی، عبدالواحد بن محمد]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏75‎‏/‎‏35‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏2‎‏ ‎‏ت‎‏9028
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏75‎‏/‎‏35‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏2‎‏ ‎‏ت‎‏9028
خط ۴۷: خط ۴۷:
در قسم دوم كه بخش حائز اهميت اين باب را تشكيل مى دهد كلامش را مطابق كلام حافظ مرتب ونظريه دانى در ادغام كبير را مطرح مى نمايد. به جهت كثرت جريان ادغام در قرآن كه بالغ بر1372 كلمه می‌باشد اين ادغام به ادغام كبير موسوم شده است. سپس يكايك ادغامهاى حروف را با استمداد از نصوص قرآنى، تشريح و علت زيادت تمكين در مذهب ورشا را خفى بودن حرف مد می‌داند، هرگاه مدى بعد از همزه واقع شود موجب خفاء بيشتر آن می‌شود لذا در اين هنگام مد را متمكن دانسته‌اند و معنى اين كلام را اين می‌داند كه حرف مد، صوتى بيش نيست و در اعضاء ناطقه بر آن اعتماد نمی‌شود تا بگوييم مادامى كه حرف مد باشد چيزى از حركات بر آن تعلق بيابد و هرگاه دو مد كنار هم بيايند بيم آن می‌رود كه متكلم براى تلفظ، همزه را قبل حرف مد ادا كند و اين امر سبب زياده‌روى در تلفظ مد شده است. به عقيده وى در باب متلاصقين در يك كلمه همه همزه‌هاى اين باب در حقيقت از دو كلمه هستند، همزه اولى در تمامى موارد ذكر شده همزه استفهام و حرف می‌باشد و بر سر كلمه‌اى وارد می‌شود كه همزه بر سر آن است و التقاى همزتان صورت ميگيرد. در قرآن دو همزه بهم رسيده فقط در لفظ ائمه می‌باشد كه در پنج جاى قرآن ذكر شده است.  
در قسم دوم كه بخش حائز اهميت اين باب را تشكيل مى دهد كلامش را مطابق كلام حافظ مرتب ونظريه دانى در ادغام كبير را مطرح مى نمايد. به جهت كثرت جريان ادغام در قرآن كه بالغ بر1372 كلمه می‌باشد اين ادغام به ادغام كبير موسوم شده است. سپس يكايك ادغامهاى حروف را با استمداد از نصوص قرآنى، تشريح و علت زيادت تمكين در مذهب ورشا را خفى بودن حرف مد می‌داند، هرگاه مدى بعد از همزه واقع شود موجب خفاء بيشتر آن می‌شود لذا در اين هنگام مد را متمكن دانسته‌اند و معنى اين كلام را اين می‌داند كه حرف مد، صوتى بيش نيست و در اعضاء ناطقه بر آن اعتماد نمی‌شود تا بگوييم مادامى كه حرف مد باشد چيزى از حركات بر آن تعلق بيابد و هرگاه دو مد كنار هم بيايند بيم آن می‌رود كه متكلم براى تلفظ، همزه را قبل حرف مد ادا كند و اين امر سبب زياده‌روى در تلفظ مد شده است. به عقيده وى در باب متلاصقين در يك كلمه همه همزه‌هاى اين باب در حقيقت از دو كلمه هستند، همزه اولى در تمامى موارد ذكر شده همزه استفهام و حرف می‌باشد و بر سر كلمه‌اى وارد می‌شود كه همزه بر سر آن است و التقاى همزتان صورت ميگيرد. در قرآن دو همزه بهم رسيده فقط در لفظ ائمه می‌باشد كه در پنج جاى قرآن ذكر شده است.  


تاء تانيث متصل به فعل و حروفى كه بعد آنها متحرك هستند را جستجو و مورد بحث قرار داده‎اند، نويسنده بر اين باورند كه نون ساكن در آخر كلمه و وسط آن مثل ساير حرفهاى ساكن و در اسم، فعل و حرف واقع می‌شود، اما تنوين فقط در آخر اسماء واقع می‌شود به شرط اينكه موصول منصرف غير مضاف و بدون ال و لام باشد، اين تنوين فقط در اشعار با عنوان ترنم يا تنكير و... يافت می‌شود. براى نون ساكن و تنوين، چهار حكم اظهار، ادغام، قلب و اخفاء وجود دارد كه مؤلف به تفصيل آنها را نقل و مورد بررسى قرار ميداده و نظرشان درباب فتح و اماله بين دو لفظ بر اصل بودن فتحه و فرع بودن اماله می‌باشد، اماله تا سببى نباشد به وجود نمى‌آيد و اگر اين اسباب نباشند تلفظ به فتحه متعين است.
تاء تانيث متصل به فعل و حروفى كه بعد آنها متحرك هستند را جستجو و مورد بحث قرار داده‎اند، نویسنده بر اين باورند كه نون ساكن در آخر كلمه و وسط آن مثل ساير حرفهاى ساكن و در اسم، فعل و حرف واقع می‌شود، اما تنوين فقط در آخر اسماء واقع می‌شود به شرط اينكه موصول منصرف غير مضاف و بدون ال و لام باشد، اين تنوين فقط در اشعار با عنوان ترنم يا تنكير و... يافت می‌شود. براى نون ساكن و تنوين، چهار حكم اظهار، ادغام، قلب و اخفاء وجود دارد كه مؤلف به تفصيل آنها را نقل و مورد بررسى قرار ميداده و نظرشان درباب فتح و اماله بين دو لفظ بر اصل بودن فتحه و فرع بودن اماله می‌باشد، اماله تا سببى نباشد به وجود نمى‌آيد و اگر اين اسباب نباشند تلفظ به فتحه متعين است.


در «لام» معتقدند: اصل در لام ترقيق بوده وتغلظ آن منوط به مجاورت با حروف استعلاء پس ترقيق منوط به عدم مجاورتش با حروف استعلاست.  
در «لام» معتقدند: اصل در لام ترقيق بوده وتغلظ آن منوط به مجاورت با حروف استعلاء پس ترقيق منوط به عدم مجاورتش با حروف استعلاست.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش