۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =یک سرگذشت پنج هزار ساله | | عنوانهای دیگر =یک سرگذشت پنج هزار ساله | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[حتی، فیلیپ خوری]] ( | [[حتی، فیلیپ خوری]] (نویسنده) | ||
[[آریان، قمر (زرینکوب)]] (مترجم) | [[آریان، قمر (زرینکوب)]] (مترجم) | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
== ساختار== | == ساختار== | ||
كتاب در شش بخش و سىوشش فصل تنظيم شده است كه هر بخش مشتمل بر چند فصل است. شيوه نگارشى | كتاب در شش بخش و سىوشش فصل تنظيم شده است كه هر بخش مشتمل بر چند فصل است. شيوه نگارشى نویسنده بدينترتيب است كه اطلاعات تاريخى را بدون ذكر منبع آن نقل و منابع را در پاورقى كتاب ذكر مىكند. | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
كتاب حاضر، سرگذشت كشورهاى شرق نزدیک از پنج هزار سال پيش تا قرن حاضر است و در آن سعى شده است چگونگى سير فرهنگ و تمدن و اعتلا و انحطاط مردم اين كشورها، آداب و رسوم و سنن و آيين آنها تبيين شود. | كتاب حاضر، سرگذشت كشورهاى شرق نزدیک از پنج هزار سال پيش تا قرن حاضر است و در آن سعى شده است چگونگى سير فرهنگ و تمدن و اعتلا و انحطاط مردم اين كشورها، آداب و رسوم و سنن و آيين آنها تبيين شود. نویسنده در اين راستا مىكوشد تا درجه اوج ترقى اين اقوام را در دوران سير خويش، سهمى را كه در پيشرفت نوع انسان داشتهاند و ارتباط آنها را با باقى جهان، بهويژه غرب، روشن كند. | ||
وى در فصل اول از بخش اول كتاب، درباره شرق نزدیک در مستقر جهانى خويش سخن مىگويد و بيان مىدارد كه: «شرق نزدیک» مشتمل است بر سرزمين هلال خصيب با دو شاخه آنكه عبارت است از بين النهرين (عراق كنونى)، سوريه، فلسطين و همچنين مصر، آناتولى (تركيه)، و سرزمين ايران. | وى در فصل اول از بخش اول كتاب، درباره شرق نزدیک در مستقر جهانى خويش سخن مىگويد و بيان مىدارد كه: «شرق نزدیک» مشتمل است بر سرزمين هلال خصيب با دو شاخه آنكه عبارت است از بين النهرين (عراق كنونى)، سوريه، فلسطين و همچنين مصر، آناتولى (تركيه)، و سرزمين ايران. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
نگارنده كتاب در بخش پنجم به امپراتورى و فرهنگ عثمانى اشاره مىكند، همچنين از ايران صفوى، قاجاريه و گرفتارى سياستهاى اروپايى، پهلوى و تجددطلبى سخن بهميان مىآورد. در بخش پايانى كتاب از كشورهاى عربى سخن رفته است؛ كشورهاى عرب، كه اينجا مورد تحقيق و مطالعه است، قسمتى از شرق نزدیک و در عين حال قسمتى از دنياى عرب را تشكيل مىدهند. | نگارنده كتاب در بخش پنجم به امپراتورى و فرهنگ عثمانى اشاره مىكند، همچنين از ايران صفوى، قاجاريه و گرفتارى سياستهاى اروپايى، پهلوى و تجددطلبى سخن بهميان مىآورد. در بخش پايانى كتاب از كشورهاى عربى سخن رفته است؛ كشورهاى عرب، كه اينجا مورد تحقيق و مطالعه است، قسمتى از شرق نزدیک و در عين حال قسمتى از دنياى عرب را تشكيل مىدهند. | ||
نویسنده، كه خود مهاجر لبنانى است، نتوانسته است همان علاقهاى را كه درباره اعراب و عربىگرى ابراز كرده است نسبت به كشورهاى غيرعرب شرقى نيز اظهار دارد. همين نكته سبب شده است كه در موارد جزئى مطالب كتاب پست و بلند به نظر آيد و هماهنگ نباشد. | |||
در ترجمه كتاب بهقدر امكان در حفظ شيوه بيان مؤلف اهتمام شده است. در ترجمه سرودها، عهدنامهها، و آنچه به متون كهن تعلق داشته به عمد سبک انشا قدرى كهنهتر شده است. در مواردى كه مؤلف از كتب و مآخذ اسلامى عربى، فارسى، تركى چيزى ترجمه و در متن نقل كرده بود، مترجم كوشيده تا اصل آنها را به دست آورد. دراين كار، كه خالى از دشوارى نبوده، از كمك بعضى دوستان دانشمند برخوردار شده است. | در ترجمه كتاب بهقدر امكان در حفظ شيوه بيان مؤلف اهتمام شده است. در ترجمه سرودها، عهدنامهها، و آنچه به متون كهن تعلق داشته به عمد سبک انشا قدرى كهنهتر شده است. در مواردى كه مؤلف از كتب و مآخذ اسلامى عربى، فارسى، تركى چيزى ترجمه و در متن نقل كرده بود، مترجم كوشيده تا اصل آنها را به دست آورد. دراين كار، كه خالى از دشوارى نبوده، از كمك بعضى دوستان دانشمند برخوردار شده است. |
ویرایش