۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران]] ( | [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
درباره محتوا و ويژگىهاى اين اثر، توجه به نكات زير ضرورى است: | درباره محتوا و ويژگىهاى اين اثر، توجه به نكات زير ضرورى است: | ||
#مؤلف در مقدمه كتاب مىفرمايد: «بايد دانست كه | #مؤلف در مقدمه كتاب مىفرمايد: «بايد دانست كه نویسنده در نظر ندارد كه بحث در اطراف جهات علميه اين حديث شريف كند، به جهاتى...؛ چهارم - و آن عمده است - آنكه مقصود مهم از صدور اين احاديث شريفه و مقصد اسنى از بسط علوم الهيه، افهام نكات علميه و فلسفیه و جهات تاریخیه و ادبيه نيست و نبوده، بلكه غايةالقصواى آن سبک بار نمودن نفوس است از عالم مظلم طبيعت و توجه دادن ارواح است به عالم غيب و منقطع نمودن طاير روح است از شاخسار درخت دنيا كه اصل شجره خبيثه است و پرواز دادن آن است بهسوى فضاى عالم قدس و محفل انس، كه روح شجره طيبه است و اين حاصل نيايد مگر از تصفيه عقول و تزكيه نفوس و اصلاح احوال و تخليص اعمال»<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13779/1/7 مقدمه كتاب، ص7 و 8]</ref> | ||
#وى شيوه علماى اخلاق و روش تدوين كتب اخلاقى پيشين را مورد نقد منصفانه قرار مىدهد و خود شيوه جديد و نوينى را برمىگزيند و كتابهاى اخلاقى خويش را بر روش نوينى تدوين مىنمايد كه بدان اشارهاى مىشود: | #وى شيوه علماى اخلاق و روش تدوين كتب اخلاقى پيشين را مورد نقد منصفانه قرار مىدهد و خود شيوه جديد و نوينى را برمىگزيند و كتابهاى اخلاقى خويش را بر روش نوينى تدوين مىنمايد كه بدان اشارهاى مىشود: | ||
#:وى در مقدمه شرح حديث جنود عقل و جهل چنين مىنگارد: «منظور ما اين است كه مقصد قرآن و حديث، تصفيه عقول و تزكيه نفوس است براى حاصل شدن مقصد اعلاى توحيد و غالبا شراح احاديث شريفه و مفسرين قرآن كريم اين نكته را، كه اصل اصول است، مورد توجه قرار ندادند و سرسرى از آن گذشتهاند و جهاتى را كه مقصود از نزول قرآن و صدور احاديث به هيچوجه نبوده، از قبيل جهات ادبى و فلسفى و تاريخى و امثال آن، مورد بحث و تدقيق و فحص و تحقيق قرار دادهاند. | #:وى در مقدمه شرح حديث جنود عقل و جهل چنين مىنگارد: «منظور ما اين است كه مقصد قرآن و حديث، تصفيه عقول و تزكيه نفوس است براى حاصل شدن مقصد اعلاى توحيد و غالبا شراح احاديث شريفه و مفسرين قرآن كريم اين نكته را، كه اصل اصول است، مورد توجه قرار ندادند و سرسرى از آن گذشتهاند و جهاتى را كه مقصود از نزول قرآن و صدور احاديث به هيچوجه نبوده، از قبيل جهات ادبى و فلسفى و تاريخى و امثال آن، مورد بحث و تدقيق و فحص و تحقيق قرار دادهاند. | ||
#:حتى علماى اخلاق هم كه تدوين اين علم كردند، يا به طريق علمى - فلسفى بحث و تفتيش كردند، مثل كتاب شريف «طهارة الأعراق» محقق بزرگ [[مسکویه، احمد بن محمد|ابن مسكويه]] و كتاب شريف «[[اخلاق ناصری]]» تأليف حكيم متأله و فيلسوف متبحر افضل المتأخرين نصير الملة والدين - قدّس اللّه نفسه الزكية - و بسيارى از قسمتهاى كتاب «إحياء العلوم» [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] - و اين نحو تأليف علمى را در تصفيه اخلاق و تهذيب باطن تأثيرى بسزا نيست، اگر نگوييم اصلا و رأسا نيست. | #:حتى علماى اخلاق هم كه تدوين اين علم كردند، يا به طريق علمى - فلسفى بحث و تفتيش كردند، مثل كتاب شريف «طهارة الأعراق» محقق بزرگ [[مسکویه، احمد بن محمد|ابن مسكويه]] و كتاب شريف «[[اخلاق ناصری]]» تأليف حكيم متأله و فيلسوف متبحر افضل المتأخرين نصير الملة والدين - قدّس اللّه نفسه الزكية - و بسيارى از قسمتهاى كتاب «إحياء العلوم» [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] - و اين نحو تأليف علمى را در تصفيه اخلاق و تهذيب باطن تأثيرى بسزا نيست، اگر نگوييم اصلا و رأسا نيست. | ||
#:كتاب «إحياء العلوم» كه تمام فضلا او را به مدح و ثنا ياد مىكنند و او را بدء و ختم علم اخلاق مىپندارند، به نظر | #:كتاب «إحياء العلوم» كه تمام فضلا او را به مدح و ثنا ياد مىكنند و او را بدء و ختم علم اخلاق مىپندارند، به نظر نویسنده در اصلاح اخلاق و قلع ماده فساد و تهذيب باطن كمكى نمىكند. | ||
#:بالجمله... اخلاق علمى و تاريخى و همين طور تفسير ادبى و علمى و شرح احاديث بدين منوال از مقصد و مقصود دور افتادن و تبعيد قريب نمودن است. | #:بالجمله... اخلاق علمى و تاريخى و همين طور تفسير ادبى و علمى و شرح احاديث بدين منوال از مقصد و مقصود دور افتادن و تبعيد قريب نمودن است. نویسنده را عقيده آن است كه مهم در علم اخلاق و شرح احاديث مربوطه به آن يا تفسير آيات شريفه راجعه به آن، آن است كه نویسنده آن، با ابشار و تنذير و موعظت و نصيحت و تذكر دادن و يادآورى كردن، هريك از مقاصد خود را در نفوس جايگزين كند؛ بهعبارتديگر، كتاب اخلاق، موعظه كتبيه بايد باشد و خود معالجه كند دردها و عيبها را نه آنكه راه علاج نشان دهد. ريشههاى اخلاق را فهماندن و راه علاج نشان دادن، يك نفر را به مقصد نزدیک نكند و يك قلب ظلمانى را نور ندهد و يك خلق فاسد را اصلاح ننمايد. | ||
#:كتاب اخلاق آن است كه به مطالعه آن، نفس قاسى، نرم و غير مهذب، مهذب و ظلمانى، نورانى شود و آن، به آن است كه عالم در ضمن راهنمايى، راهبر و در ضمن ارائه علاج، معالج باشد و كتاب، خود، دواى درد باشد نه نسخه دوانما. طبيب روحانى بايد كلامش حكم دوا داشته باشد نه حكم نسخه و اين كتب مذكوره، نسخه هستند نه دوا، بلكه اگر جرأت بود مىگفتم: «نسخه بودن بعضى از آنها نيز مشکوک است»<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13779/1/11 ر.ک: همان، ص11-13]</ref> | #:كتاب اخلاق آن است كه به مطالعه آن، نفس قاسى، نرم و غير مهذب، مهذب و ظلمانى، نورانى شود و آن، به آن است كه عالم در ضمن راهنمايى، راهبر و در ضمن ارائه علاج، معالج باشد و كتاب، خود، دواى درد باشد نه نسخه دوانما. طبيب روحانى بايد كلامش حكم دوا داشته باشد نه حكم نسخه و اين كتب مذكوره، نسخه هستند نه دوا، بلكه اگر جرأت بود مىگفتم: «نسخه بودن بعضى از آنها نيز مشکوک است»<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13779/1/11 ر.ک: همان، ص11-13]</ref> | ||
# | #نویسنده در سرتاسر كتاب، خواننده را به هدف اصلى تحصيل علوم دينى، كه معرفت اللّه و حصول حقيقت توحيد در قلب است، متذكر مىسازد؛ چنانكه مىنويسد: «حكيم وقتى الهى و عالم هنگامى ربانى و روحانى شود كه علمش الهى و ربانى شود و اگر علمى از توحيد و تجريد فرضا بحث كند، ولى حقطلبى و خداخواهى او را به اين بحث نكشانده باشد، بلكه خود علم و فنون بديعه آن، بلكه نفس و جلوههاى آن، او را دعوت كرده باشد، علمش آيت و نمونه و نشانه نيست و حكمتش الهيه نيست، بلكه نفسانيه و طبیعیه است. | ||
#:پس اينكه نزد علما مشهور است كه يك قسم از علوم است كه خودش منظور فى نفسه است كه در مقابل علوم عمليه است، در نظر قاصر درست نيايد، بلكه جميع علوم معتبره را سمت مقدميت است، منتهى هريك براى چيزى و بهطورى مقدمه است؛ پس علم توحيد، علمى مقدمه است براى حصول توحيد قلبى كه توحيد عملى است و با تعمّل و تذكر و ارتياض قلبى حاصل شود. | #:پس اينكه نزد علما مشهور است كه يك قسم از علوم است كه خودش منظور فى نفسه است كه در مقابل علوم عمليه است، در نظر قاصر درست نيايد، بلكه جميع علوم معتبره را سمت مقدميت است، منتهى هريك براى چيزى و بهطورى مقدمه است؛ پس علم توحيد، علمى مقدمه است براى حصول توحيد قلبى كه توحيد عملى است و با تعمّل و تذكر و ارتياض قلبى حاصل شود. | ||
#:چهبسا، كسانى كه صرف عمر در توحيد علمى نموده و تمام اوقات را به مطالعه و مباحثه و تعليم و تعلّم آن مصروف كردند و صبغه توحيد نيافتهاند و عالم الهى و حكيم ربانى نشده، تزلزل قلبى آنها از ديگران بيشتر است. | #:چهبسا، كسانى كه صرف عمر در توحيد علمى نموده و تمام اوقات را به مطالعه و مباحثه و تعليم و تعلّم آن مصروف كردند و صبغه توحيد نيافتهاند و عالم الهى و حكيم ربانى نشده، تزلزل قلبى آنها از ديگران بيشتر است. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
«فهرست آيات»، «فهرست روايات»، «فهرست اسماء معصومين(ع)»، «فهرست اعلام»، «فهرست كتب»، «فهرست منابع» و «فهرست تفصيلى مطالب»، در پايان كتاب ذكر شده است. | «فهرست آيات»، «فهرست روايات»، «فهرست اسماء معصومين(ع)»، «فهرست اعلام»، «فهرست كتب»، «فهرست منابع» و «فهرست تفصيلى مطالب»، در پايان كتاب ذكر شده است. | ||
در پاورقىها، آيات، روايات و ساير مطالب مورد اشاره | در پاورقىها، آيات، روايات و ساير مطالب مورد اشاره نویسنده، همراه با منبع و گاه ترجمه، ذكر شده است. گاه نيز اقتباسهاى مؤلف و گاهى اعلام و كتبى كه در متن ذكر شده، توضيح داده شده است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش