پرش به محتوا

سفرنامه میرزا خانلرخان اعتصام الملک: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - 'گزارش‌هاي' به 'گزارش‌های')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۶: خط ۶:
[[محمودی، منوچهر]] (به کوشش)
[[محمودی، منوچهر]] (به کوشش)


[[اعتصام الملک، خانلر]] (نويسنده)
[[اعتصام الملک، خانلر]] (نویسنده)
| زبان =فارسی
| زبان =فارسی
| کد کنگره =‏‎‏DSR‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏9‎‏س‎‏7*
| کد کنگره =‏‎‏DSR‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏9‎‏س‎‏7*
خط ۲۰: خط ۲۰:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =15488
| کتابخانۀ دیجیتال نور =15488
| کتابخوان همراه نور =12042
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۲۵: خط ۲۶:
}}
}}
   
   
'''سفرنامه ميرزا خانلرخان اعتصام‌الملك'''، نوشته ميرزا خانلرخان اعتصام‌الملك، به كوشش منوچهر محمودى گردآورى شده است. اين كتاب، سفرنامه‌هاى ميرزا خانلرخان(نايب اوَل) به لندن، عتبات، قائن و گزارش اطلاعات قائن است كه به زبان فارسى نوشته شده است. از آنجايى كه نويسنده اين يادداشت‌ها را براى خود مى‌نوشته نه براى ارسال به جايى، حتى گزارش‌هایى را كه از وضع طبس و قائن به تهران ارسال كرده، يادداشت نموده است. اين سفرنامه از اين جهت با ديگر سفرنامه‌هاى هم عصر خود، متفاوت است. اهميت كتاب، به دليل اطلاعاتى در مورد زمينه‌هاى اجتماعى، جغرافيايى، سياسى و اوضاع قسمتى از ايران و تا حدودى انگلستان، عراق و روسيه در حدود صد سال پيش است.
'''سفرنامه ميرزا خانلرخان اعتصام‌الملك'''، نوشته ميرزا خانلرخان اعتصام‌الملك، به كوشش منوچهر محمودى گردآورى شده است. اين كتاب، سفرنامه‌هاى ميرزا خانلرخان(نايب اوَل) به لندن، عتبات، قائن و گزارش اطلاعات قائن است كه به زبان فارسى نوشته شده است. از آنجايى كه نویسنده اين يادداشت‌ها را براى خود مى‌نوشته نه براى ارسال به جايى، حتى گزارش‌هایى را كه از وضع طبس و قائن به تهران ارسال كرده، يادداشت نموده است. اين سفرنامه از اين جهت با ديگر سفرنامه‌هاى هم عصر خود، متفاوت است. اهميت كتاب، به دليل اطلاعاتى در مورد زمينه‌هاى اجتماعى، جغرافيايى، سياسى و اوضاع قسمتى از ايران و تا حدودى انگلستان، عراق و روسيه در حدود صد سال پيش است.


== ساختار==
== ساختار==
خط ۳۵: خط ۳۶:
فصل اول؛ شامل دو بخش پيش‌گفتار و شرح حال ميرزا خانلرخان اعتصام‌الملك مى‌باشد. در پيش‌گفتار، چگونگى جمع‌آورى اين كتاب توسط آقاى محمودى و در بخش بعدى اطلاعاتى از زندگى مؤلف كتاب، ذكر شده است.
فصل اول؛ شامل دو بخش پيش‌گفتار و شرح حال ميرزا خانلرخان اعتصام‌الملك مى‌باشد. در پيش‌گفتار، چگونگى جمع‌آورى اين كتاب توسط آقاى محمودى و در بخش بعدى اطلاعاتى از زندگى مؤلف كتاب، ذكر شده است.


فصل دوم «روزنامه سفر لندن از تاريخ 17 محرم 1280 تا 10 شوال 1281»؛ با يك عكس از خانلرخان و صفحه اول روزنامه سفر لندن با دست خط وى، شروع مى‌شود. در اين بخش نويسنده شرح سفر خويش را از تبريز آغاز كرده و به صورت روزانه و شهر به شهر و كشور به كشور خاطرات سفر را يادداشت نموده است؛ همانند، «روز شنبه بيست و چهارم، سياحت اوچ كليسا كه در سه فزسخى ايروان و از راه بركران است، رفتيم. قصبه‌اى است بغايت معمور. سكنه‌ى آنجا كلا ارامنه‌اند. اصل كليسا بنايى است، سخت استوار و بغايت محكم. بانى آن را مى‌گويند جرجيس نبى بوده است. پايه و سقف و ستون جمعا از سنگ‌هاى تراشيده، فضايى وسيع و عمارتى منيع دارد...».
فصل دوم «روزنامه سفر لندن از تاريخ 17 محرم 1280 تا 10 شوال 1281»؛ با يك عكس از خانلرخان و صفحه اول روزنامه سفر لندن با دست خط وى، شروع مى‌شود. در اين بخش نویسنده شرح سفر خويش را از تبريز آغاز كرده و به صورت روزانه و شهر به شهر و كشور به كشور خاطرات سفر را يادداشت نموده است؛ همانند، «روز شنبه بيست و چهارم، سياحت اوچ كليسا كه در سه فزسخى ايروان و از راه بركران است، رفتيم. قصبه‌اى است بغايت معمور. سكنه‌ى آنجا كلا ارامنه‌اند. اصل كليسا بنايى است، سخت استوار و بغايت محكم. بانى آن را مى‌گويند جرجيس نبى بوده است. پايه و سقف و ستون جمعا از سنگ‌هاى تراشيده، فضايى وسيع و عمارتى منيع دارد...».


مؤلف در هنگام نوشتن سفرنامه خويش گزارشات دقيقى از روستاها و مناطق جغرافيايى ميان راه به خواننده ارائه مى‌دهد و تمام مكان‌هايى كه از آن عبور كرده‌اند، را به صورت كامل شرح كرده است و گزارشات خوبى از اين مناطق در آن روزگار بدست مى‌دهد كه از اين لحاظ داراى اهميت مى‌باشد. چنانكه كه در گزارش بالا تمامى بنا و ساكنان و بخش‌هاى مختلف اين كليسا، نقاشى‌هاى كشيده شده بر ديوارها، لباس مسيحيان اين منطقه، بزرگ ايشان و چگونگى اطاعت از وى و مبالغ زيادى كه در آنجا وجود و صرف مى‌شود، ياد شده است.
مؤلف در هنگام نوشتن سفرنامه خويش گزارشات دقيقى از روستاها و مناطق جغرافيايى ميان راه به خواننده ارائه مى‌دهد و تمام مكان‌هايى كه از آن عبور كرده‌اند، را به صورت كامل شرح كرده است و گزارشات خوبى از اين مناطق در آن روزگار بدست مى‌دهد كه از اين لحاظ داراى اهميت مى‌باشد. چنانكه كه در گزارش بالا تمامى بنا و ساكنان و بخش‌هاى مختلف اين كليسا، نقاشى‌هاى كشيده شده بر ديوارها، لباس مسيحيان اين منطقه، بزرگ ايشان و چگونگى اطاعت از وى و مبالغ زيادى كه در آنجا وجود و صرف مى‌شود، ياد شده است.
خط ۶۵: خط ۶۶:
ورود به تهران دهم شوال».
ورود به تهران دهم شوال».


فصل سوم: «روزنامه سفر عتبات بين سال‌هاى 1284 و 1285 ه.ق» كه با زيارت حضرت عبدالعظيم(ع) آغاز مى‌گردد. نويسنده با ذكر شهرهاى قم، کرمانشاهان، قصرشيرين و اتفاقاتى كه در اين مدت افتاده چگونگى ورود به عراق را توضيح مى‌دهد. وى همچنين سير سفر درعراق را نيز با ذكر ترتيبى شهرها و بدرفتارى‌هاى عمال دولت عثمانى بيان مى‌كند.
فصل سوم: «روزنامه سفر عتبات بين سال‌هاى 1284 و 1285 ه.ق» كه با زيارت حضرت عبدالعظيم(ع) آغاز مى‌گردد. نویسنده با ذكر شهرهاى قم، کرمانشاهان، قصرشيرين و اتفاقاتى كه در اين مدت افتاده چگونگى ورود به عراق را توضيح مى‌دهد. وى همچنين سير سفر درعراق را نيز با ذكر ترتيبى شهرها و بدرفتارى‌هاى عمال دولت عثمانى بيان مى‌كند.


ايشان شهر ماوقع را به صورت مفصل انجام داده و چنانكه پيشتر گفته شد، تمام مشاهدات خود ار به صورت دقيق و بعضا با تحليل ذكر كرده است؛ همانند «آبادانى و معمورى شهر کرمانشاهان در خور خودش بحد كمال است.... الا اينكه امر طوايف كلهر بواسطه سوء رفتار و عدم كفايت مصطفى قليخان، حاكم آن طوايف كه تازه به حكومت آنها مامور شده بود، خالى از اختلال نبود...».
ايشان شهر ماوقع را به صورت مفصل انجام داده و چنانكه پيشتر گفته شد، تمام مشاهدات خود ار به صورت دقيق و بعضا با تحليل ذكر كرده است؛ همانند «آبادانى و معمورى شهر کرمانشاهان در خور خودش بحد كمال است.... الا اينكه امر طوايف كلهر بواسطه سوء رفتار و عدم كفايت مصطفى قليخان، حاكم آن طوايف كه تازه به حكومت آنها مامور شده بود، خالى از اختلال نبود...».
خط ۷۵: خط ۷۶:
مؤلف در اين بخش‌هايى از خراسان از جمله سبزوار و قائن... را به خوبى شرح كرده و در ميان گزارشات خود جزئيات سفر را نيز بيان داشته است؛ همانند «روز هيجدهم. صبح وقت اذان برخاسته، چاى خورديم. حاجى آغا احمد على به توسط رستم وعدهء مهمانى شب يكشنبه را خواست...».
مؤلف در اين بخش‌هايى از خراسان از جمله سبزوار و قائن... را به خوبى شرح كرده و در ميان گزارشات خود جزئيات سفر را نيز بيان داشته است؛ همانند «روز هيجدهم. صبح وقت اذان برخاسته، چاى خورديم. حاجى آغا احمد على به توسط رستم وعدهء مهمانى شب يكشنبه را خواست...».


فصل پنجم: «راپرت اطلاعات قائن»؛ در اين فصل مؤلف به توصيف شهر قائن، كشاورزى و محصولات آن آغاز مى‌گردد؛ سپس نويسنده به بيان چگونگى رفتار حاكم قائن با مردم در امور مالياتى، داورى و قضاوت مى‌پردازد. «طرز حكومت او اين است كه در خارج قصبه بيرجند به نيم فرسخى، مزرعه‌اى آباد كرده، آب قليلى جارى نموده...هفته‌اى دو روز دوشنبه و جمعه بار عام دارد كه هر عارض و ارباب حاجت در اين دو روز مى‌روند...»، «جز به ميزان حكم شرعى حكمى نمى‌كند. كليه دعاوى را رجوع به محكمه شرع مى‌كند... در ولايت قائن، سه مدرسه است يكى در شهر قائن يكى در بيرجند، كه اين دو را رفته و از طلاب آنها احوالات پرسيده‌ام...».
فصل پنجم: «راپرت اطلاعات قائن»؛ در اين فصل مؤلف به توصيف شهر قائن، كشاورزى و محصولات آن آغاز مى‌گردد؛ سپس نویسنده به بيان چگونگى رفتار حاكم قائن با مردم در امور مالياتى، داورى و قضاوت مى‌پردازد. «طرز حكومت او اين است كه در خارج قصبه بيرجند به نيم فرسخى، مزرعه‌اى آباد كرده، آب قليلى جارى نموده...هفته‌اى دو روز دوشنبه و جمعه بار عام دارد كه هر عارض و ارباب حاجت در اين دو روز مى‌روند...»، «جز به ميزان حكم شرعى حكمى نمى‌كند. كليه دعاوى را رجوع به محكمه شرع مى‌كند... در ولايت قائن، سه مدرسه است يكى در شهر قائن يكى در بيرجند، كه اين دو را رفته و از طلاب آنها احوالات پرسيده‌ام...».


==وضعيت ==
==وضعيت ==
خط ۸۲: خط ۸۳:
از آنجا كه اين سفرنامه به زبان فارسى امروزى است، داراى ترجمه نيست و قبلا نيز چاپ يا منتشر نشده است.
از آنجا كه اين سفرنامه به زبان فارسى امروزى است، داراى ترجمه نيست و قبلا نيز چاپ يا منتشر نشده است.


محقق براى اينكه عين يادداشت‌هاى نويسنده را بدون هيچ دخل و تصرفى بياورد، در پيش‌گفتار ذكر مى‌كند «هر جا به اسامى اشخاص سرشناس يا به آياتى از قرآن كريم و يا به لغات مشكل برخورده‌ام، در حاشيه (پاورقى) به معرفى و يا به تشريح آنها اقدام كرده‌ام.» اين كتاب داراى فهرست اعلام اشخاص و فهرست اسامى جغرافيايى بر اساس حروف الفبا در دو فصل ششم و هفتم مى‌باشد.
محقق براى اينكه عين يادداشت‌هاى نویسنده را بدون هيچ دخل و تصرفى بياورد، در پيش‌گفتار ذكر مى‌كند «هر جا به اسامى اشخاص سرشناس يا به آياتى از قرآن كريم و يا به لغات مشكل برخورده‌ام، در حاشيه (پاورقى) به معرفى و يا به تشريح آنها اقدام كرده‌ام.» اين كتاب داراى فهرست اعلام اشخاص و فهرست اسامى جغرافيايى بر اساس حروف الفبا در دو فصل ششم و هفتم مى‌باشد.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش